پروفسور«پل پیلار» استاد دانشگاه جرج تاون و عضو پیشین شورای اطلاعات ملی امریکا:
عضویت در بریکس تحریمهای ضدایرانی را خنثی میکند
عضویت در شانگهای و بریکس به تضعیف آثار تحریمها بر ایران منجر میشود ایجاد ارز کشورهای عضو بریکس، هرچند دشوار اما ممکن است دلار، به ایالاتمتحده امکان استفاده بهعنوان ابزاری اقتصادی برای تحریمهای بانکی علیه کشورها را میدهد
پروفسور «پل پیلار» معتقد است عضویت در شانگهای و بریکس باعث تسهیل تجارت و سرمایهگذاری بین ایران و سایر اعضای این سازمانها میشود که این در نهایت به تضعیف اثرات تحریمها منجر میشود.
پل پیلار از متفکرانی است که هم سابقه کار علمی و دانشگاهی دارد و هم مسئولیتهای اجرایی در امریکا داشته و دارد. او لیسانس خود را از دانشگاه آکسفورد و پرینستون و درجه دکتری خود را از دانشگاه پرینستون اخذ کرده است.
پیلار، استاد دانشگاه «جرج تاون» است. وی عضو اندیشکده مطرح امریکایی بروکینگز نیز هست. او در مرکز اطلاعات و امنیت قرن 21 این اندیشکده حضور دارد و از نویسندگان نشریه مطرح «نشنالاینترست» است. پیلار همچنین سابقه حضور در شورای اطلاعات ملی امریکا را بهعنوان یکی از اعضای اصلی آن نیز داشته است. وی دارای مدرک افتخاری از کالج دارتموث است. کتابهای پلپیلار عبارتند از: «مذاکره برای صلح: خاتمه جنگ بهعنوان یک روند چانهزنی (۱۹۸۳)»، «تروریسم و سیاست خارجی ایالاتمتحده (۲۰۰۱)»، «اطلاعات و سیاست خارجی ایالاتمتحده: عراق، ۱۱سپتامبر و اصلاح اشتباهات (۲۰۱۱)» و «چرا امریکا جهان را اشتباه میفهمد: تجربه ملی و ریشههای سوءبرداشت (۲۰۱۶)». در زمینه پیوستن ایران به گروه کشورهای بریکس و آثار این همگرایی بزرگ جهانی اقتصاد، هفته نامه تازه های اقتصاد با وی گفتوگویی انجام داده که در زیر میآید:
دلیل سوق پیدا کردن کشورها به ایجاد سازمانهای منطقهای مثل بریکس در دو دهه اخیر چیست؟
دلیل اصلی نارضایتی، بویژه از دیدگاه جنوب جهانی، از نحوه عملکرد نهادهای بینالمللی موجود است. در سطح جهانی، سازمان ملل بهطور فزایندهای ناکارآمد تلقی میشود و مهمترین نهاد آن یعنی شورای امنیت، اغلب بهدلیل استفاده اعضای دائمی از حق وتو با مانع مواجه شده است. در سطحی دیگر، G-7 بهعنوان یک باشگاه انحصاری از کشورهای توسعهیافته ثروتمند که به اندازه کافی منافع و چشماندازهای کشورهای کمتر توسعه یافته را منعکس نمیکند، مورد تنفر قرار میگیرد.
طی مدت اخیر، پانزدهمین اجلاس گروه بریکس اعضای جدید خود از جمله ایران را معرفی کرد. این در حالی است که ایجاد یک پول واحد برای این گروه هدفگذاری شده است. آیا اساساً امکان ایجاد چنین پولی وجود دارد؟ آیا میتواند این ارز جدید در کنار ارزهای جهانروا کارایی لازم را داشته باشد؟
ایجاد چنین ارزی ممکن است اما بسیار دشوار است. این امر مستلزم همکاری غیرعادی بین بانکهای مرکزی و وزارتهای دارایی کشورهایی است که شرایط اقتصادی بسیار متفاوتی دارند. تا جایی که مروجین چنین ارزی امیدوارند که بتواند جایگزین دلار امریکا بهعنوان یک ارز ذخیره و واحد حساب در تجارت بینالملل شود. البته هنوز دلایل محکمی برای حفظ سلطه فعلی دلار وجود دارد. دلار در حال حاضر بهعنوان ارز برتر بینالمللی بهخوبی تثبیت شده است و تغییر الگوهای تجاری و مالی موجود، بهدلیل وجود بازار بزرگ و از نظر قانونی سالم اوراق بهادار دولتی ایالات متحده، دشوار است.
با ورود ارزهای جدید به گروه بریکس، ترکیب کشورهای عضو متفاوتتر از قبل شده بهطوری که تولیدکنندگان عمده انرژی نیز به این گروه پیوستهاند. به نظر شما این اتفاق نقطه قوت بریکس محسوب میشود؟
پنج عضو قبلی بریکس (BRICS) تا حدودی اهداف متفاوتی برای گروه داشتند که البته میتوانند دیدگاههای متفاوتی در مورد نحوه ارتباط گروه با تولید انرژی داشته باشند. اما بله، این گروه بهطور طبیعی تمایل دارد که از اهمیت و نفوذ بیشتری برخوردار باشد، زیرا اکنون نهتنها روسیه، بلکه برخی از دیگر تولیدکنندگان بزرگ نفت را نیز شامل میشود.
در یک سال اخیر بویژه موضوع دلارزدایی و استفاده از ارزهای ملی، رونق بیشتری گرفته است. آیا این موضعگیریها بیشتر جنبه سیاسی و تقابل با امریکا را دارد یا با کارکرد اقتصادی مطرح است؟
ملاحظات سیاسی و اقتصادی هر دو دخیل هستند. جایگاه ویژه دلار امریکا در تجارت و امور مالی بینالمللی به ایالاتمتحده بیش از هر کشور دیگری توانایی استفاده از ابزارهای اقتصادی مانند تحریمهای بانکی را برای اهداف سیاسی میدهد. این امر طبیعتاً مورد خشم کشورهایی است که هدف تحریمها هستند، هم به دلیل آسیب مستقیم اقتصادی چنین اقداماتی و هم بهدلیل اینکه تابع اراده سیاسی یک کشور دیگر هستند. حتی بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر تحت تحریم نیستند، دلایل مشابهی برای کاهش توانایی ایالاتمتحده در استفاده از موقعیت ممتاز پول خود برای اهداف سیاسی دارند.
حضور ایران در سازمانهای منطقهای مانند شانگهای و بریکس تا چه اندازه میتواند روی خنثیسازی آثار و محدودیتهای تحریم اثر بگذارد؟
تا جایی که عضویت در این سازمانها باعث تسهیل تجارت و سرمایهگذاری بین ایران و سایر اعضای این گروهها میشود، این امر به تضعیف اثرات تحریمها منجر میشود.
بریکس بهعنوان یک بلوک تجاری مطرح است. به نظر شما چنین رژیمهایی تا چه اندازه ممکن است کشورهای جنوب را ذیل خود سازماندهی کنند بهگونهای که رژیمهای تجاری، مالی و پولی بعد از جنگ جهانی دوم از جمله بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی را تضعیف کنند؟
برخی از تحلیلگران در حال حاضر تضعیف چشمانداز پس از جنگ جهانی دوم از یک اقتصاد جهانیشده مبتنی بر تجارت آزاد جامع را که توسط سازمان تجارت جهانی (WTO) ارائه شده است، مشاهده میکنند. برخی از شواهد ذکرشده برای چنین تضعیفی نهتنها شامل گروهبندیهایی مانند بریکس، بلکه شامل سیاستهای دو اقتصاد بزرگ جهان یعنی چین و ایالاتمتحده میشود. افزایش صحبتها در مورد جدا کردن این اقتصادها و جنگ تجاری دولت ترامپ علیه چین، باعث اعمال تعرفههایی شد که هنوز هم تا حد زیادی اعمال میشود، تا جایی که بریکس بزرگ بهعنوان یک بلوک تجاری شروع به فعالیت کند، این امر جهانیشدن را بیش از پیش تضعیف خواهد کرد. با این حال، تمایل به مقابله با این روند، همپوشانی اعضای بلوکها است. اعضای بریکس به هر حال در گروههای دیگر با تمرکز اقتصادی نیز شرکت میکنند و هنوز نقشی برای نهادهای جهانی مانند بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و سازمان تجارت جهانی وجود خواهد داشت.
بانک بریکس با تزریق پول توسط کشورهایی چون ایران و عربستان میتواند وامهایی را در اختیار اعضا قرار دهد و استقلال مالی این گروه را بیشتر کند. ارزیابی شما چیست؟
بدون شک برخی از اعضای بریکس، از جمله برخی از کشورهای تازه پذیرفته شده، چشمانداز افزایش سرمایهگذاری از سوی اعضای ثروتمندتر را مزیت عضویت و راهی برای کاهش وابستگی خود به سایر منابع خارجی میدانند.
بــــرش
شرایط ایجاد ارز بریکس وجود دارد
ایجاد ارز بریکس، مستلزم همکاری غیرعادی بین بانکهای مرکزی و وزارتخانههای دارایی کشورهایی است که شرایط اقتصادی بسیار متفاوتی دارند. تا جایی که مروجین چنین ارزی امیدوارند که بتواند جایگزین دلار امریکا بهعنوان یک ارز ذخیره و واحد حساب در تجارت بینالملل شود.
بــــرش
انگیزه کشورها برای تضعیف دلار در جهان
به دلیل آسیب مستقیم اقتصادی استفاده امریکا از دلار بهعنوان ابزار تحریمی علیه اقتصاد جهان، حتی بسیاری از کشورهایی که در حال حاضر تحت تحریم نیستند، دلایل مشابهی برای کاهش توانایی ایالاتمتحده در استفاده از موقعیت ممتاز پول خود برای اهداف سیاسی دارند.