صفحات
  • صفحه اول
  • رویداد
  • گفت و گو
  • کلان
  • انرژی
  • حمل و نقل
  • بازار سرمایه
  • بین الملل
  • صنعت و تجارت
  • تاریخ شفاهی
  • کشاورزی
  • کار و تعاون
  • صفحه آخر
شماره یازده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران اقتصادی - شماره یازده - ۳۱ خرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

ماجرای استعفای وزیر اقتصاد

یک روز در خانه نشسته بودیم که دیدم اخوی بزرگترم که خیلی احترام او را داشتم و انسان فرهیخته‌ای بود زنگ در منزل را به صدا درآورد و به من گفت: «ماجدی می‌خواهد اینجا بیاید و تو را ببیند.» گفتم: نه من با ماجدی کار ندارم. از ادامه وزارت منصرف شدم و عطایش را به لقایش بخشیدم و استعفای خودم را نیز نوشته‌ام و برای نخست‌وزیر ارسال کرده‌ام و موضوع قطعی است. در آن نامه کسالت را دلیل استعفای خودم عنوان کرده بودم.
البته دلایل اصلی استعفا را در یک یادداشتی جدا نوشته بودم. «بگذارید در تاریخ یک‌بار هم به جای اینکه وزیر اقتصاد مطابق قانون، رئیس کل بانک مرکزی را پیشنهاد دهد برخلاف قانون رئیس کل بانک مرکزی که دوره ریاستش نیز به پایان رسیده است وزیر اقتصاد مورد نظر خود را پیشنهاد کند.» خلاصه آقای ماجدی و برادرم به خانه‌ام آمدند و من با جدیت با آنها صحبت کردم. ماجدی گفت: مهندس گله‌مند هست چرا او را غافلگیر کردید و می‌خواهد آقای آقازاده (معاون امور اجرایی نخست‌وزیر که احترام فراوانی برای او قائل بودم) به منزل‌تان بیایند. به زحمت راضی به دیدار شدم.
مهندس آقازاده به منزل آمد و به من گفت: «الان از جلسه سران قوا و از خدمت حضرت امام می‌آیم و قرار شد که شما برگردید و نظر شما تأمین شود.» بعد از حرف‏‌های مهندس آقازاده قانع شدم، بعد از آن پیش آقای مهندس موسوی رفتم که او از من گله کرد: «این چه کاری بود، چرا یکباره و بدون اعلام قبلی دولت را ترک کرده‌ای؟!» به هر حال من دلایل خودم را به نخست‌وزیر گفتم و تأکید کردم که قبلاً مسئله استعفا را شفاهاً مطرح کرده بودم. اما بدون هیاهو و سروصدا و جنجال‌‏سازی. ایشان گفتند مسأله حل می‌شود. من مجدداً مشغول به کار شدم و هیچ اعلام عمومی نشد و کسی متوجه نشد.
جستجو
آرشیو تاریخی