رکورد تاریخی صادرات نفت ایران به چین
ایران در ماه اکتبر پس از روسیه بزرگترین صادرکننده نفت به چین بوده و حتی با اختلاف چشمگیری عربستان را نیز پشتسر گذاشته است
فروپاشی کامل در ساختار تحریمها علیه فروش نفت ایران، با صادرات روزانه 1.8 میلیون بشکه نفت ایران به چین درماه جاری میلادی.
گزارشها همچنان از روند رو به رشد صادرات نفت ایران حکایت دارد.
مؤسسه کپلر از ثبت رکورد تاریخی صادرات روزانه بیش از 1.8 میلیون بشکه نفت ایران به چین در ماه جاری میلادی خبر داد.
ایران در ماه اکتبر پس از روسیه بزرگترین صادرکننده نفت به چین بوده و حتی با اختلاف چشمگیری عربستان را نیز پشتسر گذاشته است.
این جهش صادرات عمدتاً به خاطر حجم عظیم ذخایر نفت روی آب ایران انجام شده است. افزایش فروش نفت خام، ملموسترین علامتی است که نشان میدهد ایران، که از نظر مالی در اثر سالها انزوا صدمه دیده و بشدت در حال مطالبه حق خود است، شروع به ترمیم روابط با رقبای منطقهای و تقویت روابط با قدرت پیشرو آسیا کرده و حتی تعامل دیپلماتیک آزمایشی با واشنگتن را آغاز نموده است.
با وجود اینکه تحریمهای امریکا همچنان پابرجاست، صادرات نفت خام از پاییز گذشته دو برابر شده است.
پیشتر مؤسسه کپلر در گزارشی از صفر شدن ذخایر نفتی شناور روی آب ایران خبر داده بود، این درحالی است که در ابتدای دولت سیزدهم حدود 60 میلیون بشکه نفت ایران روی آبها شناور باقی مانده بود و خریداری نداشت.
طبق آمار مؤسسه کپلر، متوسط صادرات روزانه نفت ایران به چین در 10 ماهه سالجاری میلادی، یک میلیون و ۲۳۵ هزار بشکه بوده که 84 درصد بیشتر از دوره مشابه پارسال است.
اما رکوردشکنی تاریخی صادرات نفت ایران با واکنشهای مختلفی بین خبرنگاران و کارشناسان داخلی و خارجی همراه بوده است.
همایون فلکشاهی عضو مؤسسه کپلر در صفحه توئیتر خود نوشت: ایران در ماه اکتبر به لطف کاهش گسترده ذخایر نفتخام از انبارهای شناور، از عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تأمینکننده نفت دریایی چین پیشی گرفته است. روسیه با احتساب جریانهای انتقال نفت از خط لوله در رتبه اول باقی مانده است.
صادرات نفت ایران به چین به بیش از میلیون بشکه در روز یک رکورد جدید است. از پنج سال پیش که تحریمهای امریکا دوباره اِعمال شدند، نفت خام ایران با آنچه «ناوگان تاریک» نامیده میشود (و متشکل از نفتکشهایی است که اغلب کهنه و بیمهنشده هستند و فرستندهها را غیرفعال میکنند تا شناسایی نشوند) برای معدود خریداران باقیمانده ارسال میشود.
ردیابی نفتکشها نشان میدهد که چین مشتری اصلی تهران باقی مانده است؛ اما به صورت رسمی هیچ وارداتی از جمهوری اسلامی در سال گذشته ثبت نشده است.
در عوض، خریدها از مالزی افزایش یافته است زیرا، محمولههای نفت خام ایران معمولاً برای انتقال به کشتیهای دیگر به آنجا ارسال میشود تا مبدأ ارسال محموله مبهم بماند.
خاویر بلاس خبرنگار بلومبرگ نیز در این باره نوشت: ایران نهتنها تولید خود را افزایش میدهد، بلکه ذخایر عظیم ذخیرهسازی نفت شناور خود را نیز منحل کرده و کاملاً فروخته است. یا کاخ سفید اجازه صادرات نفت ایران را داد، یا نمیتواند جلوی صادرات نفت ایران را بگیرد، در هر صورت، رژیم تحریمها فروریخته است.
پیش از اعلام رسمی گزارش کپلر، مایک لالر نماینده جمهوریخواه ایالات متحده، طرحی را برای پاسخگو کردن چین در قبال خریداری نفت از ایران ارائه کرده است. این طرح در کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان تصویب شده و اکنون در انتظار بررسی در مجلس نمایندگان است. لالر اشاره کرد، همکاری ایران و چین به معنای نقض تحریمهای امریکاست. او گفت که چین یکی از بزرگترین خریداران نفت ایران است و این خریدها به ایران کمک میکند تا تحریمها را دور بزند.
اما همزمان با انتشار خبر افزایش صادرات نفت ایران به چین، برخی رسانههای داخلی به نقل از رویترز مدعی شدهاند که تخفیف بالای ایران منجر به فروش نفت شده است و عدمالنفع ایران از تخفیف در 9 ماهه سال 2023 را معادل 4.2 میلیارد دلار اعلام کردهاند. رویترز در اعلام این ادعا به اطلاعات برخی معاملهگران نفتی استناد کرده است که البته نام آنها مشخص نیست.
مجید شاکری کارشناس مسائل بینالملل در صفحه توئیتر خود با اشاره به این خبر رویترز نوشت: امریکا در درک بخش مالى-حسابدارى فروش نفت ایران به چین عقب است و این شامل مقدار و قیمت فروش هم هست. یک روش تکرارى که امریکاییها از سال 97 بارها استفاده کردهاند، انعکاس اطلاعات فیک درباره قیمت و اندازه فروش در رسانههایى مثل رویترز است.
شاکری در ادامه افزود: این اخبار فیک به این امید منتشر میشود که موج شکل گرفته درباره آن در فضاى فارسى، کسانی را در تهران وادار به پاسخ کند و این پاسخ، اطلاعات طرف امریکایى را بهروز کند. خوشبختانه مدتهاست این روش از فرط تکرار و مشخص شدن هدف دیگر واکنش متقابلى را برنمىانگیزد و تا حد قابلتوجهى از کار افتاده است.
اما سؤال اساسی اینجاست که چرا با وجود افزایش صادرات نفت ایران، این موضوع خودش را بر سر سفره مردم نشان نداده است؟ طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی ایران (تصویر 3)، میزان واردات کالای اساسی در سال 1401 معادل 14.01 میلیارد دلار بود. از طرفی طبق گزارش خزانه، 92 درصد از منابع نفتی پیشبینی شده در بودجه 1401 نیز محقق شد.
در بودجه 1401 صادرات روزانه 1.4 میلیون بشکه با قیمت 70 دلار پیشبینی شده بود که پس از کسر سهم 40 درصدی صندوق توسعه ملی و سهم 14.5 درصدی شرکت ملی نفت از درآمدهای نفتی، کل سهم دولت معادل 14.97 میلیارد دلار خواهد شد، یعنی تقریباً همه سهم دولت از درآمد نفتی، سهم واردات کالای اساسی با ارز ترجیحی شده است.
فارغ از اثرگذار بودن یا نبودن ارز ترجیحی بر قیمت نهایی کالای مصرفی در ایران، باید توجه داشت که کانالها و مبادی واردات کالای اساسی موردنیاز کشور در حال حاضر کاملاً وابسته به غرب است که با کوچکترین مانعتراشی در انتقال پول و تسویه کالا، تأثیر مخربِ مستقیمی بر سفره مردم ایران میگذارد.
محمد امینی رعایا مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی، با اشاره به کانالیزه بودن مبادی واردات کالای اساسی ایران از طریق امریکا عنوان کرد: هماکنون بیش از 90 درصد از واردات کالای اساسی موردنیاز کشور با ارز یورو و درهم انجام میشود. سهم دلار در واردات ایران کم شده است اما درهم و یورو سهم حداکثری دارند که این ارزها نیز وابسته به دلار هستند. جالب اینکه کشوری مثل ایران که بیش از 10 سال است تحت تحریم قرار گرفته، هنوز اقدامی برای کاهش وابستگی به دلار و ارزهای وابسته به دلار را انجام نداده است. در نتیجه به نظر میرسد هر چند در دولت سیزدهم تحریم فروش نفت ایران تا حد خوبی بیاثر شده است اما همچنان از مبادی واردات کالای اساسی ایران دلارزدایی انجام شده است و به همین دلیل افزایش درآمدهای نفتی صرفشده در واردات کالای اساسی محسوس نیست.