صفحات
  • صفحه اول
  • رویداد
  • گفت و گو
  • کلان
  • انرژی
  • راه و شهرسازی
  • بازار سرمایه
  • بازار
  • بین الملل
  • صنعت و تجارت
  • تاریخ شفاهی
  • کشاورزی
  • کار و تعاون
  • صفحه آخر
شماره صد و دوازده - ۰۸ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران اقتصادی - شماره صد و دوازده - ۰۸ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

تحویل نقشه‌های مترو تهران به سبزی‌فروش!

اصغر ابراهیمی اصل: نقشه‌‏های مترو را که در یکی از اتاق‌‏های بزرگ زیرزمین نگهداری می‌شد، به یک سبزی‏ فروشی نزدیک ساختمان دفتر مرکزی وزارت کشور در خیابان میرعماد می‌فروشند، او هم این نقشه ‏ها را می‌خرد و در داخل مغازه ‏ای که انبار صندوق‏‌های خالی میوه را نگه‏داری می‌کرد، می‌گذارد و پس از برش به ابعاد مناسب، داخل کاغذ این نقشه‏‌ها سبزی می‌پیچد و به مشتریان می‌‏دهد

در بررسی جلد نخست کتاب سال‌های بی‌حصار از خاطرات اصغر ابراهیمی اصل، به بحث سدسازی و آبرسانی به تهران رسیدیم. همچنین وی بیان کرد که برای تأمین آب شرب شهر قم به دلیل شوری آب آن منطقه، چه اقداماتی شد و امام(ره) چه نظری در این باره داشت. در این شماره، ابراهیمی اصل به موضوع ساخت مترو در شهر تهران اشاره و عنوان کرد که قبل از پیروزی انقلاب، چگونه طرح‌هایی توسط فرانسوی‌ها برای ساخت مترو تهران جهت اتصال منطقه افسریه تهران به مهرآباد و در ادامه ساخت مترو در مسیر تپه‌های عباس آباد ارائه شد.

خرید تسلیحات از چین و کره شمالی
چین به ‏دلیل اینکه می‌خواست صنایع نظامی خود را مدرنیزه کند، تصمیم گرفت یکسری از جنگ‌افزارهایش را به ایران و حتی اگر بتواند به عراق هم بفروشد و با پولی که به دست می‌آورد، صنایع نظامی‏‌اش را نوسازی کند. شرکت نورینکو- که صنایع دفاع چین است- با 720 هزار نفر مهندس تکنیسین و کارگر، اسلحه، مهمات و امکانات مختلفی را تولید می‌کند. این شرکت با واسطه‌گری خانمی به نام‏چی، که دلال این کار است، در زمان جنگ نزدیک به 3.5 میلیارد دلار مهمات و اسلحه و جنگ‌‏افزار به ایران فروخت. زمانی که هواپیماهای عراقی با ارتفاع بالا می‌‏آمدند و پالایشگاه و نیروگاه اصفهان را می‌زدند یا به تهران حمله می‌کردند، ضدهوایی‏‌های ما کارساز نبودند و نمی‌توانستند کاری انجام دهند، اما موشک کرم‌ابریشمی که قذافی داده بود، در اصفهان به کار رفت و یک هواپیمای عراقی را که در ارتفاع بالای 30 هزار پا بود، زد که باعث شد دیگر هواپیماها به آن سمت نیایند، به ‏دلیل اینکه فهمیدند که لیبی یا چین موشک کرم‌ابریشم به ایران داده است و می‌تواند به ارتفاع‏‌های بالای 30 هزار پا موشک شلیک کند. کره شمالی به ایران هم محصولاتی را می‌‏داد و هم کمک می‌کرد. آنها در زمینه موشک‌های میان‏برد در پایگاه شهید همت و صنایع دفاع با ما همکاری می‌کردند. در زمان کوتاهی که آنجا بودیم، برای نازل‏‌های موشک، ‏ سوخت جامد، سوخت مایع و بعضی دستگاه‌هایی که برای تأمین مکانیزم پودرهای مورد نیاز صنایع موشکی احتیاج داشتیم، مذاکرات زیادی انجام دادیم و توانستیم خیلی از اقلامی را که در تحریم بود، خریداری و به صنایع دفاع  بیاوریم.
انصافاً صنایع دفاع در زمان جنگ‏ بخصوص در زمان آقای ترکان خدمات خیلی شایسته‌ای انجام داد. قبل از آقای مهندس ترکان، 10 نفر مدیرعامل عوض شده بود و هر مدیرعامل با یک عمر متوسط کمتر از یک سال عوض می‌شد. ایشان که آمدند، پنج سال آنجا ماندند و بعدش هم رفتند وزارت دفاع. ایشان در آن پنج سال کارهای بسیار اساسی‌ای انجام دادند. در برنامه‌ریزی کارها و در آن قسمت معاونت لجستیکی من کارهای زیادی را به ‏صورت سنگ بنا و برنامه‌ریزی اصولی انجام دادم که بعد از من، آقای آل ‏اسحاق آنها را دنبال کردند. به ‏جای من، آقای آل‏ اسحاق آمدند و من به مترو رفتم. موضوع رفتن من هم به مترو به دلخواهم نبود، تکلیف شرعی بود که در بخش مترو به آن می‌‏پردازم.
 
پیشگامان مترو در جهان
اولین متروی دنیا را در لندن به طول 6 کیلومتر احداث کردند. بین مجلس و کاخ سلطنتی تونلی احداث و ریل‏‌گذاری کرده بودند و از یک واگن چوبی و دو تا اسب استفاده می‌‏کردند. هنگامی که بحث‏‌های مهم سیاسی و امنیتی در مجلس انجام می‌شد، برای اینکه یکی‏ دو نفر از کسانی که نماینده یا رابط بودند، بتوانند سریع اخبار را به ملکه و دربار برسانند، از این مترو استفاده می‌‏شد تا بدین ترتیب بعد هم نظر ملکه و دربار را بگیرند و به مجلس برگردند تا تصمیماتی که می‏‌گیرند، هماهنگ با نظر دربار باشد. بعد از مدتی برای اینکه بحث‏‌های خیلی مهمی پیش می‌آید و زمان رفت‏ و برگشت طولانی بوده و مشورت‌هایی نیز باید می‌شده، به فکر می‌‏افتند که یک لکوموتیو بخاری را قرار بدهند تا با سرعت بیشتری از آن 6 کیلومتر بتوانند رفت ‏و آمد کنند. بنابراین در طول مسیر چند تا چاه در خانه‌‏های در مسیر لکوموتیو می‌‏زنند و دودکش‏‌هایی را می‌‏سازند تا لکوموتیو بخاری بتواند به‏ جای واگن اسبی تردد کند. به این ترتیب، هم واگن بزرگ ‏تر استفاده می‌کنند و هم بین دربار و مجلس سریع‌تر ارتباط برقرار می‌شود. مزیت دیگر آن هم این بود که دور از چشم خبرنگارها و مردم ارتباط بین مجلس و کاخ سلطنتی برقرار می‌شد و دربار می‌توانست روی تصمیمات و قانون‏گذاری‌ها کنترل داشته باشد. بدین ترتیب بعدها می‌بینند این سیستم مفید و کارآمد است و آن را برای مردم شهر توسعه می‌دهند و تونلی می‌‏زنند. به این ترتیب حدود 138 سال پیش اولین خط را می‌زنند و مردم از آن استفاده می‌کنند که بتدریج این توسعه پیدا می‌کند و بعد کشورهای دیگری مثل روسیه در مسکو کار را شروع می‌‏کنند. بعد در  پاریس کار احداث را شروع می‌‏کنند و امروز که داریم صحبت می‌کنیم، 150 کشور دنیا دارند از مترو بهره‏‌برداری می‌کنند یا مترو را در دست احداث دارند. اگر بخواهیم مترو را تعریف کنیم: یک سیستم حمل‌ونقل سریع، ایمن، حجیم و منظم زیرزمینی برقی است که با سرعت زیاد جمعیت زیادی را از زمین به ‏صورت شریانی جا به‏ جا می‌کند. سیستم‌های حمل‌ونقل روی زمین مثل اتوبوس و تاکسی هم سیستم مکمل مترو هستند که مردم را جا به‏ جا می‌کنند.
 
طرح فرانسوی‏‌ها برای متروی تهران
در ایران فکر احداث مترو از حدود چهل سال پیش مطرح بوده است. در سال 1354 که قیمت فروش نفت خام از یک دلار و 20 سنت به 11 دلار و نیم تا 12 دلار افزایش پیدا می‌‏کند، بلافاصله امریکایی‏‌ها و اروپایی‌ها برای اینکه درآمد اضافی ایران را از چنگش دربیاورند، با طرح‌ها و پیشنهادهایی به ایران سرازیر می‌‏شوند. امریکایی‏‌ها ابتدا یکسری پایگاه‌های نظامی را به شاه تحمیل می‌کنند که در چابهار و امیدیه و در چند نقطه ایران پایگاه هوایی بزنند تا هواپیما و هلی‏کوپتر به ایران بفروشند با فرض اینکه اگر شوروی به ایران حمله کرد، به ‏مدت 48 ساعت ایران بتواند مقاومت کند تا نیروهای واکنش سریع وارد ایران شوند و به ایران کمک کنند؛ بنابراین با دید پیشگیری از هجمه احتمالی روس‌ها، پروژه‌های نظامی را طراحی کرده و فروش‌های تسلیحاتی سنگینی را از سال 1354 به شاه شروع می‌‏کنند.
انگلیسی‏‌ها نیز طرح‌هایی را در نفت و گاز و پتروشیمی پیشنهاد می‌‏دهند و ایتالیایی‏‌ها هم در بخش فولاد طرح‌هایی را ارائه می‌‏کنند. به‏ هر حال آن‌ها دنبال این بودند که این درآمد اضافی حاصل از افزایش نرخ نفت را به کشور خودشان برگردانند. کاملاً هم با هم هماهنگ بودند و بین خودشان تقسیم کار ‏کرده بودند که هر کسی در چه زمینه‌ای  چه طرحی را پیشنهاد دهد. به ‏طور عمده به چندین برابر قیمت هم پیشنهاد می‌‏دادند، مثلاً نیروگاهی که در بوشهر ساخته شده و شرکت آلمانی زیمنس قیمت داده بود و مجموعه هزینه‌‏ای را که پیش‌‏بینی کرده بود چیزی در حدود 8 تا 10میلیارد مارک برای یک نیروگاه هزار مگاواتی بود که اگر بخواهند آن نیروگاه را بسازند و هزینه واقعی‏‌اش برآورد شود، 15 درصد این هزینه بود که تمام هزینه‌های این پروژه‏‌ها هم متورم و به نوعی بازگرداندن درآمد اضافی به چرخه اقتصاد صنعتی خودشان بوده است.
شرکت سوفرتوی فرانسه طرح ساخت مترو در تهران را به شاه پیشنهاد کرده است. ‏در طرح آنها یک خط منطقه شرق تهران را از افسریه، که پادگان‏‌های نظامی در آن قرار داشت و محل استقرار نیروی هوایی بود، به فرودگاه مهرآباد وصل می‌کرد. خط دوم نیز منطقه عباس‌آباد را به راه‌آهن وصل می‌کرد. قرار بود تپه‌های عباس‏‌آباد منطقه دیپلماتیک شود، یعنی تمام سفارتخانه و وزارتخانه‏‌ها در آنجا متمرکز شوند و همه کشورها ساختمان‏‌های سفارت‌شان را آنجا بسازند؛ بنابراین با این فرضیه پیشنهاد احداث دو خط را می‌‏دهند‏ و می‌گویند این دو تا خط را می‌سازیم و بعداً هم دو تا خط دیگر به این اضافه می‌کنیم که چهار خط وجود داشته باشد و این چهار خط بتواند در حدود روزی سه ‏میلیون نفر را جا به‏ جا کند. مطالبی هم درباره توسعه مترو از دماوند تا قزوین گفته می‌‏شد، اما چنین چیزی نبوده است. طرح اولیه‌ای که شرکت سوفرتو تهیه کرده بود و خوشبختانه الان نقشه کامل آن در مترو هست، همان خط تپه‌های عباس‌‏آباد به راه‌آهن و شرق تهران به فرودگاه مهرآباد بود. فرانسوی‏‌ها برای گرفتن این طرح از ایران آن ‏قدر عجله داشتند که برای طراحی وقت زیادی هم نگذاشته بودند. بحث چهار، پنج‏ میلیارد دلار پول بود و برای آنها خیلی مهم بود که بیایند سریع کار را شروع کنند و پول بگیرند. حتی کار زمین‏‌شناسی و ژئوتکنیک و این‏ها را هم برای تهران انجام نداده‌اند و گفته‏‌اند خاک تهران شبیه خاک شهر لیون فرانسه است و نمونه خاک لیون فرانسه را می‌گیرند و دستگا‏ه‌ها را ‏براساس نمونه خاک لیون فرانسه طراحی می‌کنند. این موضوع در شورای اقتصاد  مطرح می‌شود و نوار مذاکرات هم هست. وقتی در شورای اقتصاد مطرح می‌شود، شاه دستور می‌دهد به‌عنوان اولویت ساختن مترو را هم به فرانسوی‌ها بدهید و تصمیم گرفته می‌شود که این کار را به فرانسوی‏‌ها بدهند. شرکت سوفرتو در تپه‏‌های عباس‌آباد که آن موقع خالی بود و ساخت‏ و‌ سازی وجود نداشت، با روش ترانشه باز بلدوزر می‌اندازد و برای انجام این کار شرکت پل سنگ سنندج را به کار می‌گیرد. بدین ترتیب خاکبرداری کرده و ترانشه بزرگی ایجاد می‌‏کنند. از سال 1355 تا 1359 (شش ماه اول ۱۳۵۹) ۲۳۰۰ متر تونل ساخته می‌شود. با شروع جنگ تحمیلی از اواخر سال 1359، شرکت سوفرتو همه نقشه‌‏ها و اسناد و مدارک فنی را که تا آن زمان آماده شده بود، برمی‌دارد و از ایران خارج می‌شود.
 توقف ساخت مترو پس از انقلاب
پس از انقلاب و خروج فرانسوی‌‏ها، طرحی برای توقف مترو تهیه و به آقای بهزاد نبوی داده شد که آن زمان وزیر مشاور در امور اجرایی بود. او طرح را به هیأت‏ دولت‏ برد و با مصوبه دولت در اواخر 1360 طرح مترو متوقف و ساختمان دفتر مرکزی آن به وزارت کشور واگذار شد و ماشین‏ آلات را به شهرداری دادند و با حدود دویست نیرویی که آن زمان مترو داشت، تسویه‏ حساب کردند و همه مرخص شدند. محل مترو نیز در اختیار استانداری قرار گرفت. بعد از مدت کوتاهی استانداری با کمبود جا مواجه ‏شد؛ بنابراین نقشه ‏ها را که در یکی از اتاق ‏های بزرگ زیرزمین نگهداری می‌شد، به یک سبزی‏ فروشی نزدیک ساختمان دفتر مرکزی در خیابان میرعماد می‌فروشند، او هم این نقشه ‏ها را می‌خرد و در داخل مغازه ‏ای که انبار صندوق‏‌های خالی میوه را نگه‏داری می‌کرد، می‌گذارد و پس از برش به ابعاد مناسب، داخل کاغذ این نقشه‏‌ها سبزی می‌پیچد و به مشتریان می‌‏دهد.
نقشه‏‌هایی که باقی مانده بود، بیشتر بلوپرینت‏‌ها و نقشه‏‌های کارگاهی و برای مقاطع تونل و ایستگاه ‏های تپه ‏های عباس ‏آباد بود که در حد چهل ‏پنجاه درصد کار سفت‏ کاری سه ایستگاه انجام شده بود. پس از فروش نقشه‏‌های مترو، محل نگه‏داری آن نقشه‏‌ها را به نمازخانه استانداری تبدیل کرده بودند.
بعد از اینکه طرح ساخت مترو متوقف ‏شد، دو دستگاه حفاری که با طراحی شرکت سوفرتو و شرکت زوکور اینترنشنال امریکا ساخته شده بود، به بندرعباس می‌‏رود و به انبار ارسال می‌شود و آقای بهزاد نبوی دستور می‌دهد که این دو دستگاه را به ‏عنوان کالای متروکه ببرند و به ‏عنوان ماده کمک ذوب، در ذوب‏ آهن اصفهان ذوب کنند، اما به‏ دلیل اینکه بار ترافیکی بوده و به‏ صورت قطعات 80 تنی و 87 تنی بوده، عملاً امکانش به‏ طور فیزیکی میسر نمی‌‏شود. دستگاه دیگر حفار زوکور‏هم در سالن 35 نمایشگاه بین‌‏المللی تهران متروکه می‌شود و به طورکلی از سال 1360 طرح ساخت مترو کاملاً متوقف می‌شود.
 
طرح مجدد موضوع ساخت مترو در سال 1363
در سال 1363 گزارشی درباره توقف احداث مترو به آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی می‌‏دهند و در جلسات نمایندگان تهران مطرح می‌شود. آقای هاشمی رفسنجانی پیشنهاد می‌کند یک کمیته پنج ‏نفره از نمایندگان تهران در مجلس شورای اسلامی تشکیل ‏شود که کارآمدی مترو در ایران را بررسی کنند. آقای دکتر هادی، دکتر حسن روحانی، هادی غفاری، دکتر اسرافیلیان و دری نجف ‏آبادی تعیین می‌شوند و بعد از بحث‏‌های فراوان به این نتیجه می‌رسند که مترو برای تهران یک ضرورت اجتناب‏ ناپذیر است و باید انجام شود. بعد از یک سال به این جمع ‏بندی رسیدند و بعد از آن جناب آقای هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس وقت به این جمع‏ بندی می‌رسند که توقف طرح مترو به‏ دلیل منافعی که در جهت صرفه‌‏جویی در وقت مردم، کاهش تلفات جانی، کاهش آلودگی هوا، احداث پناهگاه اساسی، کاهش تصادفات، کاهش مصرف بنزین، دارو و مواد پاک‏ کننده و ایجاد نظم و انضباط در فرهنگ رفت‏ و آمد مردم داشته، ظلم به ملت بوده است. در نتیجه در سال 1363 در نمازجمعه موضوع را با مردم در میان گذاشتند. آقای آقازاده به روسیه می‌رود، اما روس ‏ها برای اینکه مترو را شروع کنند، امتیاز نفت در دریای خزر را می‌خواهند. با اتریشی‏‌ها در حاشیه جلسات اُپک صحبت می‌کنند. اتریشی‏‌ها هم برای اینکه کار را شروع کنند، 3.5 میلیارد دلار درخواست می‌کنند. با فرانسوی ‏ها صحبت می‌‏شود و آنها می‌‏گویند باید 5.5 میلیارد دلار در فرانسه سپرده ‏گذاری کنید تا ما برگردیم و این کار را انجام دهیم. با ژاپنی‏‌ها صحبت می‌شود آنها هم امتیاز میدان گازی پارس جنوبی را می‌خواهند. اینها باعث می‌شود که جناب آقای هاشمی رفسنجانی از جلب همکاری شرکت‌های خارجی خسته شود و تصمیم بگیرد که با امکانات داخلی کار احداث مترو شروع شود.
 
دعوت برای قبول مدیرعاملی مترو
من در صنایع دفاع با موفقیت داشتم کار می‌کردم و تقریباً در بخش‏‌های مهم کار از جمله افزایش ظرفیت باروت‏ سازی، صنایع موشکی، صنایع الکترونیک، تقویت ساخت داخل، صنایع هواپیماسازی و هلی‏کوپتری و برنامه‏‌ریزی و بودجه حضور داشتم. آقای مهندس ترکان واقعاً اعتماد زیادی به من داشتند و حمایت زیادی هم از من می‌کردند. فرصت خوبی هم داده بودند و من هم تمام ‏وقت کار می‌کردم. چون قبلاً در جبهه حضور داشتم، می‌فهمیدم مفهوم اینها برای جنگ یعنی چه و تدارک بموقع و متناسب برای جنگ چه معنی دارد. در همین ایام که کارها در حال پیشرفت بود و پس از تصمیم آقای هاشمی رفسنجانی برای پیشبرد کار متروی تهران با استفاده از نیروهای داخل کشور، یک روز از دفتر رئیس مجلس شورای اسلامی با من تماس تلفنی گرفتند و گفتند امروز ساعت ده صبح به مجلس بروم. من به آنجا رفتم و رئیس دفتر ایشان گفت: حاج ‏آقا با شما کار دارند. بعد از چند دقیقه انتظار وارد اتاق آقای هاشمی رفسنجانی شدم و سلام کردم. بعد از یک احوالپرسی کوتاه، گفت: من آبرو گذاشته‏‌ام و موضوع احداث مترو را در نمازجمعه با مردم مطرح کرده‌ام. یک سال و نیم است به هر کسی که می‌گوییم، می‌‏آیند و می‌گویند نمی‌شود و باید امتیازی به خارجی‏‌ها بدهیم وگرنه نمی‌توانیم. دیشب به‏ اتفاق سران قوا خدمت حضرت امام(ره) بودیم و موارد مختلفی مطرح شد.
در مورد مترو قرار شد شما مسئولیت را بپذیرید و کار را شروع کنید. اگر شما به این جمع‏‌بندی برسید که نمی‌توانیم مترو را خودمان احداث کنیم، راه‏‌حلی که کمترین هزینه را داشته باشد پیشنهاد بدهید. من گفتم: حاج ‏آقا من الان معاون لجستیکی سازمان صنایع دفاع و رئیس هیأت ‏مدیره و مدیرعامل سازمان آب منطقه تهرانم و روزانه حدود هجده ساعت کار می‌کنم. روی صنایع موشکی و جنگ الکترونیک برنامه‌‏ریزی می‌‏کنم و کار پشتیبانی نیروهای مسلح را انجام می‌دهم. شاید بیش از دوازده ساعت در روز آنجا هستم و چند ساعت هم در سازمان آب منطقه تهران و حدود چهار ساعت هم می‌خوابم. وقتی نمی‌‏ماند که یک کار جدید را شروع کنم. آقای رفسنجانی گفت: هر دو کار را با هم انجام بده. گفتم: شدنی نیست. حجم کار در آنجا بالاست. آقای رفسنجانی گفت: موضوع شروع کار احداث مترو در این مقطع بسیار مهم است و من تکلیف می‌کنم شما کار مترو را شروع کنید؛ زیرا مترو کمتر از کمک برای جبهه نیست، به سه دلیل: یکی اینکه اگر ما الان احداث مترو را شروع کنیم پیامی برای دنیا دارد که ما به فکر اینکه روزمان را به شب برسانیم نیستیم، بلکه به فکر این هستیم که برای بیست تا پنجاه سال آینده برنامه‏‌ریزی کنیم. نکته دوم اینکه اگر مترو را شروع کنیم، پناهگاه بزرگی برای مردم تهران است؛ زیرا تهران مثل مهران نیست که مردم بتوانند به کوه بزنند اینجا به‌‏رغم موشک‌باران یا بمباران باید بمانیم و کشور را اداره کنیم. جنگ ممکن است بیست سال طول بکشد. مترو یک پناهگاه مهم است. نکته سوم این است که پیمانکارها و نیروهای متخصص بیکار هستند و اگر کار جدی را شروع نکنیم، خیلی از آنها از کشور می‌روند و زمانی که برای بازسازی نیاز داریم این نیروها را در اختیار نخواهیم داشت. با احداث مترو برای پیمانکاران و مشاوران کار ایجاد شده و تحرک و فعالیتی که در سطح شهر شروع می‌شود، امید ایجاد می‌کند. علاوه بر این با احداث مترو تصادفات کاهش می‌یابد و تخت‏‌های بیمارستان‏‌ها برای مجروحان جنگ آزاد می‌شود و از اتلاف وقت مردم جلوگیری می‌‏شود. من دو سال پیش موضوع را در نمازجمعه مطرح کرده‌‏ام، ولی متأسفانه تا حالا شروع به کار نشده است. من گفتم: حاج‏ آقا تحصیلات دانشگاهی من نفت و گاز است. من اصلاً سوار مترو نشده‌‏ام و نمی‌دانم مترو چیست. بهتر نیست یک مهندس راه و ساختمان یا راه‌‏آهن را انتخاب کنید؟ من هم در حد توان به او کمک می‌کنم. آقای هاشمی فرمودند: نه بهتر است شما مدیریت را به عهده بگیرید و از توان مهندسان استفاده کنید. بعد ادامه دادند که آقای آقازاده با روس‌ها صحبت کرده آنها گفته‌اند امتیاز نفت دریای خزر را بدهید، ما می‌آییم و مترو تهران را می‌سازیم. وزارت امورخارجه با فرانسوی‏‌ها صحبت کرده‌اند و آنها گفته‏‌اند 5.5 میلیارد دلار در کشور فرانسه سپرده بگذارید تا بیاییم و کار را ادامه بدهیم. ژاپنی‏‌ها امتیازات نفتی در خلیج فارس را خواسته‏‌اند تا بیایند و کار را شروع کنند. اگر واقعاً شما هم به این نتیجه رسیدید که باید امتیازی بدهیم تا خارجی‏‌ها بیایند و کمک کنند، پیشنهادی را که کم ‏هزینه‌تر باشد و حداکثر توان کشور را نیز درگیر اجرای کار کند و زودتر به نتیجه برسد، پیشنهاد بدهید. پرسیدم: برای شروع کار چه چیزی داریم؟ ایشان گفت: آقای منتظری مخالف‏‌اند. دولت و مجلس هم مخالف هستند. حضرت امام، من و آقای خامنه‌‏ای موافق هستیم. امسال قیمت نفت بشکه‌ای هفت دلار شده و پیش‌‏بینی می‌کنیم درآمد کشور پنج تا شش میلیارد دلار شود. دو میلیارد دلار برای هزینه‌های جنگ است و دو میلیارد دلار برای ارزاق کوپنی و یک تا دو میلیارد دلار برای اداره کشور می‌‏ماند. لذا ارز و ریال هم نداریم و شما باید از منابع داخلی و خارجی منابع موردنیاز را تأمین کنید. گفتم: با این اوضاع من خودم را صالح نمی‌دانم مگر اینکه حضرت امام تکلیف کنند. آقای هاشمی‌رفسنجانی گفت: خب. بعد به آقای ساداتیان گفت: شماره تلفن حاج ‏احمدآقا را بگیرید. بعد از یک دقیقه حاج ‏احمدآقا پشت خط آمد و آقای هاشمی به حاج ‏احمدآقا گفت: مطالب دیشب را راجع‌به مترو به آقای ابراهیمی‏ گفتم، ایشان می‌گویند اگر امام بفرمایند می‌پذیرم وگرنه به‏ لحاظ تخصصی خودم را واجد شرایط نمی‌‏دانم. بعد تلفن را روی بلندگو گذاشتند حاج ‏احمدآقا فرمودند گوشی را نگه دارید. بعد موضوع را به حضرت امام گفتند. صدای حضرت امام(ره) شنیده می‌شد که فرمودند: «آقای ابراهیمی به خدا توکل کنند و قبول کنند، من هم دعا می‌کنم، موفق باشند.» سپس آقای هاشمی با حاج ‏احمدآقا درمورد یک موضوع کوتاه دیگر صحبت کرد و تماس تلفنی تمام شد. اشک از چشمان من جاری بود. به آقای هاشمی نگاه می‌کردم و شرمنده شده بودم. به ایشان گفتم: کجا باید بروم؟ آقای هاشمی فرمودند: آقای محتشمی‏‌پور، وزیر کشور و رئیس مجمع عمومی مترو هستند. شما به وزارت کشور بروید من نیز هماهنگ می‌کنم امروز حکم شما را صادر کنند.
 
مخالفت وزیر کشور
از آقای هاشمی‌رفسنجانی خداحافظی کردم و به‏ سمت وزارت کشور رفتم. قبل از اینکه نزد ایشان برسم، آقای هاشمی به ایشان تلفن زده بود. به دفتر آقای محتشمی‌پور که رسیدم، منتظرم بودند. وارد شدم. آقای محتشمی‌پور بعد از احوالپرسی گفت: حیف شد، شما حرام شدید. من شما را برای استانداری خوزستان در نظر گرفته‌‏ام. بهتر است که انصراف بدهی یا بگویی استخاره‌ام خوب نیامد یا عذری بیاوری و به خوزستان بروی. ساخت مترو فعلاً کار مورد نیازی نیست و یک کار غیرضروری است.‏ الان وقت ساختن مترو نیست. در این شرایط جنگ تحمیلی و کاهش درآمدهای نفتی شروع یک کار لوکس و پرهزینه اصلاً به مصلحت نیست. مدت زیادی ایشان مرا نصیحت کردند تا منصرف شوم. گفتم من هم به ‏علت اینکه الان معاون لجستیکی سازمان صنایع دفاع هستم و وظیفه پشتیبانی نیروهای مسلح را به عهده دارم و به ‏علت اینکه اصلاً سوار مترو نشده‏‌ام و به ‏لحاظ فنی نمی‌دانم مترو چیست و احساس می‌کردم که این کار اولویت ندارد، تمام سعی خودم را کردم که نپذیرم و شرط کردم که اگر حضرت امام تکلیف کنند، می‌‏پذیرم. بعد آقای هاشمی تلفنی با حاج ‏احمدآقا صحبت کردند و ما هم شنیدیم و حاج ‏احمدآقا موضوع را به امام (ره) عرض کردند و حضرت امام فرمودند آقای ابراهیمی به خدا توکل کنند و قبول کنند من هم دعا می‌کنم، موفق باشند. لذا من پذیرفتم و نمی‌خواهم نظرم را برگردانم چون تکلیف شده است. لطفاً حکم من را بزنید و بفرمایید کجا بروم تا کار را شروع کنم. ایشان با ناراحتی از آقای هاشمی به آقای طباطبایی معاون اداری و مالی وزارت کشور گفتند که حکم اینجانب را به‏ عنوان رئیس هیأت ‏مدیره و مدیرعامل شرکت راه‌‏آهن شهری تهران و حومه (مترو) و حکم آقای مهندس کاظم سیفیان را به‏ عنوان عضو هیأت‏ مدیره مترو بزنند و برای امضا بیاورند.
حدود نیم ساعت در دفتر نشستم تا حکم امضا شده را گرفتم. آقای طباطبایی نیز گفت: استانداری خوزستان یا معاون وزیر و ریاست ثبت‌احوال که برای هر دو جا نظر حاج ‏آقا به شما بود بهتر از مترو است. گفتم: ان‏شا‏ء‏الله خدا کمک می‌‏کند. کجا باید بروم؟ آقای طباطبایی گفت: خیابان میرعماد در ساختمان استانداری یک نیم ‏طبقه در اختیار مترو است. من به آقای لطفی یا تاج‌بخش اطلاع می‌‏دهم شما بروید آنجا. کلاً چهار یا پنج نفر بیشتر نیستند و کارها با مصوبه دولت تعطیل شده است. مدتی طول می‌‏کشد با سوابق آشنا شوید. بعد یک جلسه می‌گذاریم ببینیم چه‏ کار می‌شود کرد که البته بعداً هم جلسه‌‏ای نگذاشتند.

 

بــــرش

توقف کامل ساخت مترو تهران در سال 60
پس از انقلاب و خروج فرانسوی ‏ها، طرحی برای توقف مترو تهیه و به آقای بهزاد نبوی داده شد که آن زمان وزیر مشاور در امور اجرایی بود. او طرح را به هیأت‏ دولت‏ برد و با مصوبه دولت در اواخر 1360 طرح مترو متوقف و ساختمان دفتر مرکزی آن به وزارت کشور واگذار شد و ماشین‏ آلات را به شهرداری دادند و با حدود دویست نیرویی که آن زمان مترو داشت، تسویه‏ حساب کردند و همه مرخص شدند. محل مترو نیز در اختیار استانداری قرار گرفت. بعد از مدت کوتاهی استانداری با کمبود جا مواجه ‏شد؛ بنابراین نقشه ‏ها را که در یکی از اتاق ‏های بزرگ زیرزمین نگهداری می‌شد، به یک سبزی‏‌فروشی نزدیک ساختمان دفتر مرکزی در خیابان میرعماد می‌فروشند، او هم این نقشه‌‏ها را می‌خرد و در داخل مغازه‌‏ای که انبار صندوق‏‌های خالی میوه را نگه‏داری می‌کرد، می‌گذارد و پس از برش به ابعاد مناسب، داخل کاغذ این نقشه‏‌ها سبزی می‌پیچد و به مشتریان می‌‏دهد. نقشه‏‌هایی که باقی مانده بود، بیشتر بلوپرینت‏‌ها و نقشه‏‌های کارگاهی و برای مقاطع تونل و ایستگاه‌‏های تپه‌های عباس ‏آباد بود که در حد چهل ‏پنجاه درصد کار سفت‏ کاری سه ایستگاه انجام شده بود. پس از فروش نقشه‏‌های مترو، محل نگه‏داری آن نقشه‏‌ها را به نمازخانه استانداری تبدیل کرده بودند. بعد از اینکه طرح ساخت مترو متوقف ‏شد، دو دستگاه حفاری که با طراحی شرکت سوفرتو و شرکت زوکور اینترنشنال امریکا ساخته شده بود، به بندرعباس می‌‏رود و به انبار ارسال می‌شود و آقای بهزاد نبوی دستور می‌دهد که این دو دستگاه را به ‏عنوان کالای متروکه ببرند و به ‏عنوان ماده کمک ذوب، در ذوب‏ آهن اصفهان ذوب کنند، اما به‏ دلیل اینکه بار ترافیکی بوده و به‏ صورت قطعات 80 تنی و 87 تنی بوده، عملاً امکانش به‏ طور فیزیکی میسر نمی‌‏شود. دستگاه دیگر حفار زوکور‏هم در سالن 35 نمایشگاه بین ‏المللی تهران متروکه می‌شود و به طورکلی از سال 1360 طرح ساخت مترو کاملاً متوقف می‌شود.

 

بــــرش

نخستین خطوط مترو در جهان
اولین متروی دنیا را در لندن به طول 6 کیلومتر احداث کردند. بین مجلس و کاخ سلطنتی تونلی احداث و ریل‏‌گذاری کرده بودند و از یک واگن چوبی و دو تا اسب استفاده می‌‏کردند. هنگامی که بحث‏‌های مهم سیاسی و امنیتی در مجلس انجام می‌شد و برای اینکه یکی‏ دو نفر از کسانی که نماینده یا رابط بودند، بتوانند سریع اخبار را به ملکه و دربار برسانند، از این مترو استفاده می‌‏شد و از این طریق بعد هم نظر ملکه و دربار را بگیرند و به مجلس برگردند تا تصمیماتی که می‌‏گیرند هماهنگ با نظر دربار باشد. بعد از مدتی برای اینکه بحث‏‌های خیلی مهمی پیش می‌آید و زمان رفت ‏و برگشت طولانی بوده و مشورت‌هایی که باید انجام می‌شده، به این فکر می‌‏افتند که یک لکوموتیو بخاری را قرار بدهند تا با سرعت بیشتری از آن 6 کیلومتر بتوانند رفت ‏و آمد کنند. بنابراین در طول مسیر چند تا چاه در خانه‌های در مسیر لکوموتیو می‌‏زنند و دودکش‏‌هایی را می‌‏سازند تا لکوموتیو بخاری بتواند به‏ جای واگن اسبی تردد کند. به این ترتیب، هم واگن بزرگ‌تر استفاده می‌کنند و هم بین دربار و مجلس سریع‌‏تر ارتباط برقرار می‌شود. مزیت دیگر آن هم این بود که دور از چشم خبرنگارها و مردم ارتباط بین مجلس و کاخ سلطنتی برقرار می‌شد و دربار می‌توانست روی تصمیمات و قانون‏گذاری‌ها کنترل داشته باشد. بدین ترتیب بعدها می‌بینند این سیستم مفید و کارآمد است و آن را برای مردم شهر توسعه می‌دهند و تونلی می‌‏زنند. به این ترتیب حدود 138 سال پیش اولین خط را می‌زنند و مردم از آن استفاده می‌کنند.

 

بــــرش

نقشه اولیه مترو تهران
شرکت سوفرتوی فرانسه طرح ساخت مترو در تهران را به شاه پیشنهاد کرده است. ‏در طرح آنها یک خط منطقه شرق تهران را از افسریه، که پادگان‏‌های نظامی در آن قرار داشت و محل استقرار نیروی هوایی بود، به فرودگاه مهرآباد وصل می‌کرد. خط دوم نیز منطقه عباس‌‏آباد را به راه‌‏آهن وصل می‌کرد. قرار بود تپه‌های عباس‏ آباد منطقه دیپلماتیک شود، یعنی تمام سفارتخانه و وزارتخانه‏‌ها در آنجا متمرکز شوند و همه کشورها ساختمان‏‌های سفارت‌شان را آنجا بسازند؛ بنابراین با این فرضیه پیشنهاد احداث دو خط را می‌‏دهند‏ و می‌گویند این دو تا خط را می‌سازیم و بعداً هم دو تا خط دیگر به این اضافه می‌کنیم که چهار خط وجود داشته باشد و این چهار خط بتواند در حدود روزی سه ‏میلیون نفر را جا به‏ جا کند. مطالبی هم درباره توسعه مترو از دماوند تا قزوین گفته می‌‏شد، اما چنین چیزی نبوده است. طرح اولیه‌ای که شرکت سوفرتو تهیه کرده بود و خوشبختانه الان نقشه کامل آن در مترو هست، همان خط تپه‌های عباس‌آباد به راه‌آهن و شرق تهران به فرودگاه مهرآباد بود. فرانسوی‏‌ها برای گرفتن این طرح از ایران آن ‏قدر عجله داشتند که برای طراحی وقت زیادی هم نگذاشته بودند. بحث چهار، پنج‏ میلیارد دلار پول بود و برای آنها خیلی مهم بود که بیایند سریع کار را شروع کنند و پول بگیرند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی