بریکس، سکوی پرش جدید اقتصاد ایران
سفیر اسبق ایران در چین با اشاره به مزایای اتصال ایران به بریکس عنوان کرد: عضویت ایران در هر نوعی از توافقات و گروههای بینالمللی اعم از شانگهای، بریکس یا هر سازمان دیگری موفقیت بزرگی محسوب میشود
دوم شهریورماه امسال عضویت دائم جمهوری اسلامی ایران در گروه اقتصادهای نوظهور جهان موسوم به «بریکس» قطعی شد. گروه بریکس در آخرین نشست خود در پایتخت آفریقای جنوبی، با عضویت دائم ایران در این گروه موافقت کرد و بدین وسیله، ایران و 5 کشور عربستان، مصر، آرژانتین، اتیوپی و امارات به عنوان اعضای جدید بریکس انتخاب شدند، در حالی که 23 کشور دیگر نیز خواهان عضویت رسمی در این گروه هستند. بسیاری از رسانههای جهان، عضویت ایران در بریکس را موفقیت بزرگی در عرصه سیاسی و اقتصادی برای کشورمان قلمداد کردند. ایران از این پس میتواند به عنوان عضوی از بریکس، با سایر اعضای این گروه یعنی روسیه، چین، هند، برزیل و آفریقای جنوبی تعاملات اقتصادی گستردهتری داشته باشد. پیوستن به گروه بریکس در حال حاضر از سوی 40 کشور دنبال میشود و همانطور که عنوان شد، 23 کشور در این زمینه درخواست رسمی دادهاند. اهمیت بریکس علاوه بر اهداف اصلی این گروه که شامل پیگیری ایجاد ارز بریکس و دلارزدایی، تقویت بانک توسعه بریکس و همچنین ایجاد یک پیامرسان مالی جدید به جای سوئیفت میشود، این است که بریکس 41 درصد جمعیت جهان، 30 درصد تولید ناخالص داخلی و 16 درصد حجم مبادلات تجاری دنیا را در اختیار دارد و این ظرفیت بزرگ، فرصت مناسبی برای ایران جهت افزایش فروش انرژی به کشورهای عضو و تقویت تبادلات به منظور خنثیسازی تحریمها ایجاد میکند. برای بررسی مزایای پیوستن ایران به بریکس با جواد منصوری، سفیر اسبق ایران در چین گفتوگویی انجام شده که در زیر میآید.
ایران به عنوان عضو جدید گروه بریکس انتخاب شد، تحلیل شما از این موفقیت چیست و فکر میکنید چه دستاوردهایی برای کشور به همراه داشته باشد؟
موقعیت جغرافیایی ایران و به اصطلاح ژئوپلیتیک کشورمان، یکی از دلایل مهم توجه قدرتهای کوچک و بزرگ دنیا در طول تاریخ به کشور ما بوده است، به همین دلیل معمولاً دولتها تلاش کردهاند تا به نوعی تعامل خود را با ایران حفظ و یا در صورت موفقیت بر آن تسلط پیدا کنند. مطرح بودن همیشگی معاملات مربوط به کشور در سطح بینالمللی مسأله بسیار مهمی محسوب میشود. نکته دوم این است که سایر کشورها به دلیل موقعیت خاص ایران به مشتقات، محصولات و تولیدات ناشی از نفت و گاز ایران بهشدت نیاز دارند. بنابراین از این حیث توجه فراوانی جلب میکند.
بازار ایران هم موضوع بعدی است که به خاطر موقعیت جغرافیایی، کشورهای بزرگ جهان و حتی کشورهای متوسط دنیا هم نمیتوانند آن را نادیده بگیرند. عضویت ایران در هر نوعی از توافقات و گروههای بینالمللی اعم از شانگهای، بریکس یا هر سازمان دیگری طبعاً میتواند ظرفیت قابلملاحظهای به حساب آید. نکته حائزاهمیت دیگر این است که به هر حال غرب آسیا در حال عبور از یک دوران گذار و تحول است که باید با توجه به حضور و نقش ایران آن را طی کند، به همین دلیل همزمان با ورود ایران به بریکس، امارات، عربستان و مصر هم پذیرفته میشوند. مسأله پذیرش این کشورها نکته مهمی است که در محاسبات نظم جدید بینالمللی قطعاً باید مورد توجه قرار گیرد. مسأله حائزاهمیت دیگر این است که ایران درهر صورت به عنوان یک مسیر ترانزیتی یا کریدور بینالمللی به حساب میآید. البته متأسفانه در سالهای گذشته سرمایهگذاری لازم در این زمینه انجام نگرفت، اما به تازگی اقداماتی آغاز شده و در آینده خطوط ترانزیتی ایران، قطعاً برای اقتصاد و تجارت جهانی نقش بالایی خواهد داشت. دولت باید برای این قضیه سرمایهگذاری و تلاش بیشتری انجام دهد تا طرحهای ترانزیت زودتر به نتیجه برسد، زیرا درهر صورت کشور ما برای سرمایهگذاریهای مختلف ظرفیت فوقالعادهای دارد و به طور حتم سرمایهگذاران به این فاکتور ارزشمند و نقش مهم ایران در جهان توجه فراوانی دارند.
افزایش امکان صادرات انرژی از ایران، به عنوان یکی از دستاوردهای آتی عضویت در بریکس مطرح شده است. یافتن مشتریان جدید نفت و گاز ایران چه اندازه در افزایش درآمد کشور و خنثیشدن تحریمها اثرگذار خواهد بود؟
طبیعتاً افزایش توسعه تجارت خارجی موفقیت به حساب میآید، اضافه بر اینکه بحث بریکس نقطه قوت بسیار مهمی دارد که آن هم مسأله حذف دلار از مبادلات بین اعضا است که کمک بسیار مهمی در خنثیشدن تحریمها خواهد بود. به این ترتیب، عضویت ایران در بریکس علاوه بر اینکه برای دیگر کشورها سودآوری به همراه دارد، برای ایران نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. اضافه بر این، مجموعه بریکس به لحاظ صنعتی، کشاورزی و حتی در بخشهای مختلف دیگر، ظرفیتهای بسیار بالایی دارد که کشور بهخوبی میتواند از آنها استفاده کند.
با ورود ایران و ۵ عضو دیگر به بریکس، ایجاد ارز بریکس احتمالاً جدیتر خواهد شد. ایجاد یک ارز مشترک با هدف کاهش اثر دلار در اقتصاد ایران و سایر کشورها، چقدر حائزاهمیت خواهد بود؟
قطعاً حذف دلار و تجارت با ارز بریکس که بازار بسیار گستردهای نیز خواهد داشت و شاید ۸۰ درصد بازار خارجی ایران را به خود اختصاص دهد، برای کشور ما بسیار اهمیت دارد و البته برای تبادلات اقتصادی سایر اعضا هم تأثیرگذار است. اتفاقاً نکته حائزاهمیت این است که امروز شاهدیم مقامات امریکایی از روند دلارزدایی، به خصوص عضویت ایران در بریکس به صراحت احساس ناراحتی و نگرانی میکنند که این نشان میدهد، از نظر آنان این عضویت برای ایران امتیازات فوقالعادهای به همراه میآورد، امتیازتی که با آنها هم بخشی از تحریمها خنثی خواهد شد و هم به قسمتی از برنامههای توسعهای سرعت بخشیده میشود.
یک مزیت بریکس، وجود بانک توسعه بریکس است که ایران عضو رسمی این بانک خواهد شد. تا چه میزان میتوان بر ظرفیت استفاده از منابع این بانک حساب کرد؟ اساساً پیوستن به بانکی که کشورهای عضو آن ۴۲ درصد از جمعیت جهان را دارند، تا چه میزان امکان ایجاد ظرفیت جدید برای ایران را به دنبال دارد؟
استفاده از صندوق یا بانک توسعه بریکس در تسهیل اجرای پروژهها و سرعتبخشیدن به اجرای طرحهای اساسی کشور از لحاظ پشتوانه مالی و اعتباراتی که میتواند دریافت شود، تأثیرگذار خواهد بود، ولی باید درباره این نکته به مسئولان کشور تأکید کرد که پیوستن به بریکس، مزایا، امتیازات و فرصتهای بسیاری به دنبال دارد، اما دو نکته مهم در این رابطه را باید مورد توجه قرار داد. یکی آن است که کسب موفقیت در این مسیر تازه، به پیگیری جدی نیاز دارد و چنانچه استمرار دائم کارها صورت نگیرد، پیشرفت فوقالعادهای هم حاصل نخواهد شد. نکته دوم هم این است که باید توجه داشت، اصل حل مشکلات، رسیدن به اهداف و پیشرفت بستگی به عملکرد داخلی دارد. این موضوع بسیار حائزاهمیت است و باید دانست که عضویت در بریکس تمام مسائل کشور، یا حتی بخشی از آن را حل نخواهد کرد مگر اینکه در داخل قسمت مهمی از گرهها باز شود.
بــــرش
ایجاد پیامرسان جدید پرداخت به جای سوئیفت در قالب گروه بریکس مطرح است. اگر بتوان ساختار جدیدی به عنوان پیامرسان مالی در قالب بریکس ایجاد کرد، چقدر میتواند مشکلات تبادلات مالی ایران را در عرصه بین المللی حلوفصل کند؟
حجم مبادلات تجاری بین اعضای بریکس به اندازهای بالاست که بخش عمدهای از مبادلات ارزی خارجی کشور را تأمین خواهد کرد و بر همین اساس نیاز به سوئیفت به حداقل خود میرسد. ضمن اینکه امریکاییها هم اخیراً متوجه اشتباه بزرگ خود در قضیه تحریمهای مالی و بانکی شدهاند، زیرا این اقدامات سبب شده که جریان دلارزدایی در دنیا شکل بگیرد و ممکن است خود امریکاییها نیز به تدریج، امکان استفاده از سوئیفت را به شکل عادی برگردانند.