استفاده امریکا از دلار به عنوان سلاح!
نگرانیهایی در زمینه امنیت ملی در میان بسیاری از کشورهای جهان درباره استفاده امریکا از دلار به عنوان یک سلاح اقتصادی برانگیخته شده است
به گزارش «ایران اقتصادی»، چاینا دیلی در گزارشی نوشت: یکی از پیامدهای ناخواسته افزایش شکاف ژئوپلیتیک جهانی، آگاهی از خطر تکیه بر یک ارز واحد در معاملات بینالمللی است. این امر بویژه در میان برخی از کشورهای بزرگ که در اصطلاح «جهانجنوب» نامیده میشوند و متحد امریکا و غرب نیستند، مشهود است.
مثلاً تمایل به کاهش وابستگی به دلار امریکا، باعث شده است چین تلاش خود را برای مطرح کردن یوان به عنوان یک ارز ذخیره جهانی افزایش دهد. روسیه و عربستان سعودی بخشی از تجارت انرژی خود را با ارزهایی غیر دلار انجام دادهاند و برزیل و آرژانتین در حال بررسی ایجاد یک ارز مشترک برای امریکای جنوبی هستند. ممکن است جهان شاهد آغازِ پایان سلطه دلار امریکا بر نظام پولی بینالمللی باشد.
مطمئناً بعید است که بتوان به این زودی، ارزی را جایگزین دلار کرد. سخن از یوان به عنوان رقیبی که بتوان آن را به سرعت جایگزین دلار کرد، با توجه به شدت استفاده از دلار در دادوستدهای بینالمللی اغراقآمیز است و امکان تبدیل یوان به ارزهای دیگر، هنوز به طور کامل فراهم نیست.
یورو به دلیل مشکلات شدید اتحاد ارزی، هرگز نتوانسته رقیبی برای دلار باشد، اما استفاده از ین و استرلینگ به مرور زمان کاهش یافته و اکنون تنها بخشی کوچک از تجارت جهانی را تشکیل میدهد؛ به همین دلیل، احتمال اینکه یک ارز غالب جدید جایگزین دلار امریکا شود اندک است اما این احتمال بیشتر است که نظام پولی جهانی از یک رژیم تکقطبی با محوریت دلار امریکا، به یک نظام چندقطبی تبدیل شود که در آن دلار، یورو، یوان و احتمالاً چند ارز دیگر، همگی در آن نقشهایی اساسی ایفا کنند.
این بزرگترین تغییر در امور مالی جهان پس از فروپاشی نظام برتون وودز خواهد بود؛ اما در مقایسه با آن نظام، احتمالاً روندی تدریجیتر خواهد داشت و از سوی امریکا دیکته نمیشود.
برای آشنایی با اینکه چرا دلار امریکا در حال از دست دادن سلطه خود است، باید اصول اولیهای را بررسی کنیم که باعث میشود یک ارز به عنوان ارز ذخیره در جهان مطرح شود. در اینجا سه ویژگی مهم وجود دارد:
اولین ویژگی، اعتبار است که در اداره ارز ذخیره، که سیاستهای کلان اقتصادی را مدیریت میکند، آشکار میشود و به عنوان سوءاستفاده از «امتیاز گزاف» وضعیت ارز ذخیره تلقی نمیشود.
دومین ویژگی، اثر شبکهای است که با استفاده بیشتر افراد از آن برای مبادله کالاها و خدمات گسترش مییابد. هرچه شبکه بزرگتر باشد، نقشی پررنگتر را به عنوان یک ابزار مبادله ایفا میکند.
در نهایت، باید بازار سرمایه بزرگ و عمیقی وجود داشته باشد که بهعنوان یک انبار ثروت، این امکان را برای استفادهکنندگان از ارز فراهم کند که بازده را با میزانی مشخص از خطر به دست آورند.
به نظر من روند فعلی دلارزدایی بیشتر، نتیجه از دست رفتن اعتبار دلار است. از نظر سیاسی، دولت امریکا موقعیتهای مالی خود را مسئولانه مدیریت نکرده است.
بدهی بخش دولتی امریکا به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی از زمان بحران مالی جهانی بیش از دو برابر شده و به بیش از 120 درصد رسیده است و پیشبینی میشود در دهههای آینده به 200 درصد برسد. افزایش مکرر سقف بدهی امریکا اعتماد به توانایی این کشور در مدیریت بدهی خود را خدشهدار کرده است.
فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) سیاستهای خود را از جنبه پولی به ندرت با در نظر گرفتن اثرات خارجی دلار امریکا مدیریت کرده است؛ به همین دلیل، فراز و نشیبهای چرخه پولی امریکا از نظر تاریخی، رونق و رکود در اقتصاد بسیاری از کشورهای در حال توسعه را بشدت افزایش داده است.
آزمایش بزرگ پولی فدرال رزرو در سه سال گذشته، با کاهش شدید سیاستهای انبساطی در طول همهگیری کرونا و اِعمال سیاستهای انقباضی به سرعت پس از آن، بار دیگر مشکلاتی را برای جهان ایجاد کرده است؛ اما شاید مهمترین عامل در پایان بخشیدن به سلطه دلار، تمایل فزاینده دولت امریکا به استفاده از آن برای دستاوردهای ژئوپلیتیک باشد.
امریکا با اِعمال تحریمها، مسدود کردن داراییها و محرومیت از زیرساختهای پـــــــــرداخت حیاتی، کشورهایی را که از ارز دلار استفاده میکنند، مجبور میکند سیاستهای پولی و مالی این کشور را بپذیرند و حتی با سیاست خارجی آن همسو شوند.
استفاده امریکا از دلار به عنوان یک سلاح اقتصادی، نگرانیهایی را در زمینه امنیت ملی در میان بسیاری از کشورهای جهانجنوب برانگیخته و در آنها این تمایل را ایجاد کرده است که از ارزهای متنوعی استفاده کنند.
در نتیجه، یوان بهعنوان جایگزینی احتمالی برای دلار امریکا مطرح شده است. ظهور چین به عنوان یک شریک اقتصادی معتمد برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه، باعث اعتبار یوان شده و اثر شبکهای این ارز نیز افزایش یافته است زیرا کشورهای بیشتری از آن برای قیمتگذاری در تجارت استفاده میکنند. با این حال، سهم مطلق یوان در معاملات برونمرزی در مقایسه با دلار امریکا ناچیز است. ناگفته نماند که این ارز هنوز به طور کامل تبدیلپذیر نیست و جریان سرمایه در داخل و خارج از چین همچنان در کنترل است؛ به همین دلیل است که کاهش دلار به عنوان ارز ذخیره برتر جهان، تضمینی برای افزایش یوان برای جبران کمبود آن نیست.
اما، این احتمال بیشتر است که در چند دهه آینده، نظام پولی تکقطبی فعلی با یک نظام چندقطبی جایگزین شود و دلار به همراه چند ارز دیگر در صحنه باشد تا یک واقعیت اقتصادی و سیاسی جدید را نمایش دهد. رسیدن به این تعادل جدید احتمالاً مشکلات و پیامدهای بسیاری را برای همه در پی خواهد داشت.
یکی از پیامدهای ناخواسته افزایش شکاف ژئوپلیتیک جهانی، آگاهی از خطر تکیه بر یک ارز واحد در معاملات بینالمللی است.