پروفسور «جفری کارلینر» مشاور اقتصادی رؤسایجمهور اسبق امریکا:
دلار 4200 تومانی به ارزش ریال ضربه زد
برای کاهش نوسانات نرخ ارز در ایران و مهار آسیبپذیری از ناحیه دلار، تورم باید کاهش یابد به دلیل اختلاف نرخ تورم در ایران و امریکا، دلار 4200 تومانی در 5 سال اخیر، باعث دامن زدن به انتظارات جامعه ایرانی و در ادامه کاهش ارزش ریال شد متقاعد کردن رسانهها برای تغییر گزارشهای خود در مورد وضعیت تورم و نرخ ارز در آینده، بر انتظارات جامعه تأثیر خواهد داشت
«جفری کارلینر» معتقد است برای کاهش تورم، بانک مرکزی باید افزایش حجم پول را مهار کند و به عبارتی پول کمتری چاپ کند. این امر در کوتاهمدت ممکن است باعث افزایش بیکاری و کاهش درآمد خانوارها شود، اما باعث کاهش نرخ تورم میشود.
در خصوص موضوع چگونگی آسیبپذیری ریال از ناحیه دلار، تأثیر رسانهها بر انتظارات، چالشهای پیش رو در مسیر کنترل نرخ تورم و... گفتوگویی با پروفسور «جفری کارلینر»، استاد اقتصاد دانشگاه بوستون امریکا و مشاور اقتصادی رؤسایجمهور اسبق امریکا انجام شده که در ادامه میآید.
در طول دولتهای کارتر و ریگان، کارلینر به عنوان اقتصاددان ارشد و مدیر ستادی در شورای مشاوران اقتصادی رئیسجمهور خدمت کرد. او همچنین به عنوان مدیر اجرایی دفتر ملی تحقیقات اقتصادی در کمبریج، ماساچوست و معاون مدیر مؤسسه اقتصاد بینالملل پترسون در واشنگتن دی سی خدمت کرده است.
وی سابقه تدریس دروس اقتصادی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، دانشگاه ویسکانسین، دانشگاه غربی انتاریو، دانشگاه تافتس و کالج بابسون را دارد. او در حال حاضر مدیر اجرایی کمیته روابط خارجی بوستون است. کارلینر دکترای خود را از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، و لیسانسش را از دانشگاه هاروارد دریافت کرده است.
انتظارات چه نقشی در تعیین سطح نرخ ارز دارند و چگونه میتوان با کنترل انتظارات، به کاهش نوسانات نرخ ارز در بازار و تقویت پول ملی پرداخت؟
در بیشتر کشورها و در مواقع زیادی، تغییرات نرخ ارز منعکسکننده تفاوت نرخ تورم بین کشورهاست. اگر تورم در یک کشور 35 درصد و تورم در کشور دیگری 5 درصد باشد، نرخ ارز 30 درصد در کشور دوم افزایش پیدا میکند. با این حال، عوامل دیگری نیز میتوانند بر نرخ ارز تأثیر بگذارند، اما تفاوت در تورم، بویژه زمانی که زیاد باشد، مهمترین آنهاست.
تقریباً در پنج سال گذشته، نرخ رسمی ارز ایران در برابر دلار امریکا حدود 41 تا 42 هزار ریال برای هر دلار بوده است. نرخ تورم ایران در پنج سال گذشته بین 30 تا 40 درصد در سال و نرخ تورم امریکا زیر 5 درصد بوده است. جای تعجب نیست که نرخ ارز در بازار سیاه حدود 52 هزار ریال برای هر دلار بود یا انتظارات در ایران به سمت کاهش ارزش ارز رسمی و ریال باشد.
در مقابل، نرخ تورم سالانه چین طی پنج سال گذشته از زیر یک درصد تا 3 درصد متغیر بوده است. نرخ رسمی مبادله بین رنمینبی (یکای پول رسمی کشور چین) و دلار که توسط دولت چین کنترل میشود، از 6.3 تا 7.3 رنمینبی به ازای هر دلار متغیر است. عوامل دیگری نیز بر نرخ ارز تأثیر میگذارند، اما زمانی که تفاوت در نرخهای تورم به اندازه نرخ تورم ایران و چین یا امریکا باشد، این تورم است که بر نرخ ارز تأثیر میگذارد. برای کاهش نوسانات نرخ ارز در ایران، تورم باید کاهش یابد.
زمانی که قیمتهای داخلی سریعتر از قیمتهای سایر کشورها افزایش مییابد، محصولات خارجی ارزانتر میشوند و مردم بیشتر از آنها خرید میکنند. واردات افزایش مییابد و تراز تجاری بدتر میشود. این تأثیر ممکن است در کشورهایی مانند ایران، که در آن دولت کنترل میکند که چه کسی ارز دریافت کند و چه چیزی مجاز به واردات است، اهمیت کمتری دارد.
مقوله انتظارات چه تأثیری بر قدرت خرید پول دارد و چگونه میتوان با استفاده از سیاستهای پولی و مالی، به کاهش نرخ تورم و افزایش قدرت خرید پول پرداخت؟
برای کاهش تورم، بانک مرکزی باید افزایش حجم پول را کاهش دهد و پول کمتری چاپ کند. این امر در کوتاهمدت ممکن است باعث افزایش بیکاری و کاهش درآمد خانوارها شود، اما باعث کاهش نرخ تورم میشود؛ همچنین ممکن است کاهش مخارج دولت یا افزایش مالیات لازم باشد تا دولت نیازی به «قرض گرفتن» پول از بانک مرکزی نداشته باشد. چنین سیاستهایی ممکن است در ایران به دلیل تأثیرات تحریمهای امریکا، بسیار دشوار باشد.
به نظر شما چه روشها و ابزارهایی برای پیشبینی و کنترل انتظارات در زمینههای مختلف اقتصادی بخصوص در نرخ ارز وجود دارد و چگونه باید از ابزارهای سیاستی استفاده کرد؟
در ایالات متحده و سایر کشورهای صنعتی، مردم میتوانند قراردادهای آتی خریداری کنند. اینها قراردادهایی هستند که قیمت ارزهای خارجی را برای خریداران و فروشندگان قرارداد در زمانی در آینده تعیین میکنند. تفاوت بین قیمت آینده مورد انتظار، به عنوان مثال یورو یا رنمینبی در برابر دلار، در مقایسه با قیمت امروز معیار خوبی برای انتظارات نرخ ارز است. احتمالاً قراردادهای آتی در اقتصاد ایران وجود ندارند و مطمئن نیستم که چگونه انتظارات را میتوان از این طریق اندازهگیری و کنترل کرد. با این حال، بررسی تفاوت بین نرخهای بازار سیاه و نرخ رسمی ممکن است معیار خوبی باشد.
رشد انتظارات در نرخ ارز چه تأثیری بر رشد تورم دارد و چگونه کنترل انتظارات در نرخ ارز، میتواند منجر به کنترل تورم شود؟
تأثیر انتظارات بر رشد نرخ تورم در اقتصاد ایران در مقایسه با تأثیر اتخاذ سیاست پولی مناسب از سوی بانک مرکزی، کمتر است.
چه راهکارهایی را برای افزایش اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصاد کلان پیشنهاد میکنید؟
بهترین راه برای افزایش اعتماد عمومی به سیاستهای دولت، داشتن سیاستهای قابل اعتماد است. عدم شفافیت در تخصیص منابع محدود ارز، در زمانی که نرخ تورم بالا باشد، نمیتواند به تقویت اعتماد عمومی به سیاستهای دولت منجر شود.
رسانهها چه نقشی در شکلگیری انتظارات تورمی در جامعه دارند و از آن سو در کنترل انتظارات منفی جامعه، چه مسئولیتهایی بر عهده آنهاست؟
اگر رسانهها سعی کنند مردم را متقاعد کنند که انتظارات خود را از رشد تورم و نرخ ارز تغییر دهند، اما تورم همچنان رشد داشته باشد، مردم به رسانهها اعتماد نمیکنند. با این حال، متقاعد کردن رسانهها برای تغییر گزارشهای خود در مورد وضعیت تورم و نرخ ارز در آینده، بر انتظارات جامعه تأثیر خواهد داشت.
بــــرش
اثر افزایش مداوم نرخها در کشور
زمانی که قیمتهای داخلی سریعتر از قیمتهای سایر کشورها افزایش مییابد، محصولات خارجی ارزانتر میشوند و مردم بیشتر از آنها خرید میکنند. واردات افزایش مییابد و تراز تجاری بدتر میشود. این تأثیر ممکن است در کشورهایی مانند ایران، که در آن دولت کنترل میکند که چه کسی ارز دریافت کند و چه چیزی مجاز به واردات است، اهمیت کمتری دارد.