خسارت ۶۰۰ میلیون دلاری بیابانزایی در هر سال
سالانه در کشور یک میلیون هکتار بیابانزایی انجام میگیرد، اما در این شرایط ۳۰۰ هزار هکتار کانون بحرانی در کشور وجود دارد
نفیسه امامی
روزنامه نگار
کشور ایران با قرار گرفتن در اقلیم خشک و نیمهخشک، همواره در خطر بیابانی شدن قرار داشته و در دهههای اخیر تغییرات اقلیمی و فعالیتهای انسانی، بیابانی شدن کشور را تسریع کرده است. ایران بهعنوان کشوری نسبتاً خشک جزو کشورهایی است که بالاترین نرخ گسترش اراضی خشک و بیابانزایی را دارد. ایران حدود 2.4 درصد از مجموع بیابانهای جهان را به خود اختصاص داده است که در 22 استان پراکندهاند، همچنین بیش از 60 درصد از مساحت ایران در اقلیمهای بیابانی قرار دارد که این حجم از بیابان روزبهروز در حال افزایش است.
در کشور ما ۳۲ میلیون هکتار بیابان با منشأ زمینشناسی و اقلیمی وجود دارد که متأسفانه طی یک دهه اخیر به دلیل اعمال سیاستهای اشتباه در زمینه مدیریت منابع آب و کشاورزی و در مجموع به دلیل تغییر اقلیم و دخالتهای انسانی، حدود یک میلیون هکتار کانون گردوغبار فعال به آمار بیابانهای کشور افزوده شده است.
مهمترین پیامدهای بیابانزایی، خشکسالی، سیل و فرسایش آبی و بادی خاک است و ما شاهد خشکسالی و سیلهای متعددی در کشور هستیم که بهرغم وجود برخی کانونهای خطرناک گردوغبار در کشور مانند دریاچه ارومیه، دشت خوزستان و کانونهای مرکزی، تا حدود زیادی کنترل شدهاند. از سوی دیگر طی ۵۰ سال اخیر حدود ۸ میلیون هکتار از کانونهای فعال بیابانی و طوفانهای شن مهار شدهاند.
بیابانزایی سالانه یک میلیون هکتاری در کشور
عباسعلی نوبخت، رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری، هدف اصلی این سازمان را حفظ پوشش جنگل، مرتع و بیابان اعلام کرده است: سالانه در کشور یک میلیون هکتار بیابانزایی انجام میگیرد، اما در این شرایط ۳۰۰ هزار هکتار کانون بحرانی در کشور وجود دارد که سازمان مدیریت بحران، خسارت آن را سالانه بیش از ۶۰۰ میلیون دلار تخمین زده است.
نوبخت در این زمینه گفت:میزان فرسایش خاک در برخی مناطق کشور به بیش از ۷۰ تن در هکتار رسیده است که اگر بخشی از اعتبار، حدود یکپنجم از آن به حوزه پیشگیری تعلق بگیرد، نیاز به صرف این هزینه نیست. رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری گفت:مراتع ما بیش از ۸۴ میلیون هکتار است و باید طوری حکمرانی کنیم که با حداقل خسارت بیشترین بهرهبرداری را داشته باشیم و حداقل ۵۰ میلیون هکتار از اراضی مرتعی را از لحاظ کیفیت شناسایی کنیم که تحقق آن بدون مردم امکانپذیر نیست.
وی افزود:۱۸ تا ۲۰ میلیون هکتار اراضی کشاورزی داریم که در بخش قابلتوجهی از آن کشاورزی نمیشود و معاونتها به جای مدیریت درست به این فکر میکنند که سطوحی از اراضی منابع طبیعی بهعنوان مثال اراضی شیبدار در اختیار بخش کشاورزی قرار گیرد، در حالی که بسیاری از اراضی زراعی در کنار جنگلها و مراتع در سنوات گذشته یا تخصیص داده شده یا عرصههای تجاوزی هستند و نیاز به مدیریت دارند.
نقاط بحرانی 14 میلیون هکتاری در کشور
در شرایطی که در ابتدای برنامه 20 ساله بیابانزدایی، سطوح بحرانی برای بیابانزایی در کشور 6 میلیون هکتار بود، امروز که 3 سال تا پایان این برنامه فرصت داریم، نقاط بحرانی به 14 میلیون هکتار رسیده است.
هدررفت منابع اساسی بیابانزایی نظیر خاک، آب و پوشش گیاهی با تشدید پدیدههای فقر، مهاجرت و بیکاری؛ ناپایداریهای اکولوژیکی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی را به همراه دارد.
بیابانزایی در ایران عوارض و پیامدهای ناگوار متعددی را به دنبال داشته است که از مهمترین این پیامدها میتوان به وقوع سیلهای سهمگین و مخرب در کشور اشاره کرد. در این باره حسن احمدی، عضو فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه تهران معتقد است:«مهمترین پیامدهای بیابانزایی، خشکسالی، سیل و فرسایش آبی و بادی خاک است و ما شاهد خشکسالی و سیلهای متعددی در کشور هستیم.»
برای جلوگیری از افزایش بیابان در کشور آیندهپژوهی از واجبات حوزه منابع طبیعی محسوب میشود. برخی از اقلیمها به دلیل دخالت نابجای بشر ازدست رفتهاند و نیاز به آیندهپژوهی دارند تا کاربری این مناطق از بین نرود. از این جهت اجرای الگوی کشت و آبخیزداری راهی برای مقابله با تخریب سرزمینی و اثرات خشکسالی محسوب میشود.
بــرش
پتانسیلهای ویژه بیابان
احیای سرزمین نیز از جامعترین اقدامات برای مقابله و تعدیل اثرات خشکسالی است که پوشش گیاهی و حفظ و ارتقای آن نقش مهمی در احیای سرزمین دارد. طرح نهضت جهادی تولید یک میلیارد اصله نهال و طرح تحول احیای پوشش گیاهی و تولید علوفه در مراتع کشور هم از مؤثرترین راههای مقابله با تخریب سرزمینی در احیای سرزمینها قلمداد میشود. در حال حاضر وزارت جهاد کشاورزی کاشت یک میلیارد اصله درخت را در دستور کار خود قرار داده است تا با کاشت پوشش گیاهی مناسب برای هر منطقه موفقیت بیشتر این طرح تضمین شود.
اگر چه گسترش بیابان مشکلات زیادی با خود به دنبال دارد تا جایی که میتواند امنیت غذایی را به خطر بیندازد و چهره به ظاهر خشن و سختی دارد، اما در عین حال پتانسیلهای خاص خود را هم به همراه دارد. انرژی خورشیدی و بادی و اکوتوریسم از جمله این پتانسیلها هستند که میتوان با مدیریت بیابانهای کشور از طریق سرمایهگذاری و مشارکت مردم از این فرصت استفاده کرد.