صفحات
  • صفحه اول
  • کلان
  • اصناف و تشکلها
  • انرژی
  • تولید
  • زیرساخت
  • بازار
  • صفحه آخر
شماره دویست و شصت و چهار - ۱۹ تیر ۱۴۰۳
روزنامه ایران اقتصادی - شماره دویست و شصت و چهار - ۱۹ تیر ۱۴۰۳ - صفحه ۱

ضرورت رفع مشکل مؤسسات ناتراز

جعفر قادری
اقتصاددان

اقدام بانک مرکزی در زمینه حل مشکل ناترازی در نظام بانکی و انحلال سه مؤسسه نور، توسعه و کاسپین در سال گذشته باید خیلی زودتر انجام می‌شد، وقتی در سال‌های قبل این مؤسسات با عناوین مختلف بخش عمده‌ای از سپرده‌های مردم را جذب کردند و با بالا بردن نرخ سود سپرده‌ها، بازار پول را بهم ریختند، بانک مرکزی می‌توانست این نوع مؤسسات را ادغام یا منحل کند. با وجود این، کار ارزشمندی انجام شد.
بانک مرکزی باید تعارفات را در این زمینه کنار بگذارد و به طور جدی با مسأله مؤسسات غیرمجاز برخورد ‌کند تا بتواند نظم ایجاد کند. هر چقدر هم ارز داشته باشیم، اگر تورم داخلی بیش از تورم خارجی باشد، منجر به افزایش نرخ ارز می‌شود و در این زمان، با ریختن ارز در بازار مشکل حل نمی‌شود و تنها انگیزه‌های سفته‌بازی تقویت می‌شود که مجدداً نابسامانی‌ها و ناناترازی‌ها را در بقیه بازارها ایجاد می‌کند، بنابراین توصیه‌ام به بانک مرکزی این است که در این حوزه اصلاً تعارف نداشته باشد و با قاطعیت عمل کند تا بتواند بازار را سر و سامان دهد.
بانک مرکزی در اجرای سیاست کنترل ترازنامه بانک‌ها و به منظور جلوگیری از رکود باید روی کنترل کیفی اعتبارات تمرکز کند تا تسهیلات و اعتبارات به واحدهای تولیدی برسد. همچنین باید روش‌هایی به کار گرفته شود که مشکلات واحدهای تولیدی حل شود و نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد نرود. اعمال سیاست‌های تشویقی و تنبیهی می‌تواند منجر به رشد تولید شده و جلوی افزایش نقدینگی را نیز بگیرد.
در کنار سیاست‌های ارزی و پولی که می‌تواند گره‌گشایی کند، در شرایط فعلی که وارد پیمان‌هایی مثل شانگهای، بریکس و اوراسیا شدیم، باید از ظرفیت این پیمان‌ها استفاده کنیم تا بتوانیم در تعاملات پولی و ارزی با این کشورها، مشکلات‌مان را حل کنیم و هزینه تأمین مالی را نیز کاهش دهیم، اینها مسائل و موضوعاتی است که بانک مرکزی باید به صورت جدی در آنها ورود کند.
بانک مرکزی باید اقتدار لازم را داشته باشد که بازار ارز و پول را کاملاً تحت کنترل و تسلط خود داشته باشد و سیاست‌هایش تابع نیازهای روز دولت‌ها نباشد. متأسفانه دیدیم در اواخر دولت گذشته، اتفاقات خوبی نیفتاد و اصرار بر این بود که استقلال بانک مرکزی نسبت به گذشته بیشتر شود، هدف این بود که فشارهای دولت، رئیس کل بانک مرکزی را وادار نکند تن به سیاست‌هایی بدهد که ممکن است در کوتاه‌مدت مشکل دولت را حل کند، اما در بلندمدت برای کشور و اقتصاد معضل و مشکل ایجاد کند، بنابراین تا جایی که امکان داشته باشد، باید به بانک مرکزی استقلال عمل و قدرت بدهیم. همچنین نباید قدرت مانور بانک مرکزی را بگیریم و باید تمام تلاش بر این باشد که بانک مرکزی بیشتر از اینکه درگیر مسائل سیاسی شود، به صورت تخصصی عمل کند و به آنچه نیاز بازار است به صورت تخصصی پاسخ دهد. متأسفانه مشکلی که داریم، این است که مثلاً در بازار بورس، شرکت‌های بزرگ از طریق نوسان‌گیری سودهای کلانی به دست می‌آورند که بانک مرکزی نباید اجازه دهد این رویه در بازار ارز نیز ایجاد شود.
اجرای سیاست تثبیت اقتصادی که از سال گذشته دنبال شده است، می‌تواند تأثیر زیادی در آرامش اقتصادی کشور داشته باشد. مجموعه واحدهای پتروشیمی، فولادی و معدنی که مواد اولیه‌شان را به صورت ریالی خریداری می‌کنند، اگر قرار باشد محصول‌شان را به صورت ارزی در بازار داخلی قیمت‌گذاری کنند، مسابقه افزایش نرخ ارز انجام می‌شود، بنابراین بانک مرکزی در بازار پول و ارز باید کنترل و مراقبت داشته باشد و سیاست تثبیت را به گونه‌ای ادامه دهد که این نوسانات مسأله‌ساز نشوند. به علت مشکلاتی که با دنیای بیرون داریم، موضوعات سیاسی روی اقتصاد کشور ما تأثیر می‌گذارد و نوسانات زیاد است، اما نباید اجازه دهیم این نوسانات سیاسی روی متغیرهای اقتصادی اثر بگذارد. متغیرهای اقتصادی نباید تحت تأثیر شدید نوسانات باشند و به نوعی باید از طریق سیاست تثبیت بانک مرکزی، تحت کنترل و اداره قرار داشته باشند. رسانه‌ها در اجرای این سیاست‌ها نقش کلیدی دارند و می‌توانند تأثیرگذارباشند، در بسیاری از مواقع جلوگیری از شایعاتی که ممکن است آثار و پیامدهای آن شکل‌گیری انتظارات تورمی باشد، رسانه می‌تواند با ارائه اطلاعات درست به مردم، این آگاهی را بدهد. برخی از رسانه‌ها در شرایط بروز التهابات، به شکل‌گیری انتظارات تورمی دامن می‌زنند که این دامن زدن‌ها می‌تواند دامن همه را بگیرد، بنابراین در این شرایط رسانه‌ها باید تمام تلاش‌شان بر این باشد که ایرادات و اشکالات را منعکس ‌کنند، ولی مردم را به ایجاد صف تقاضا برای خرید ارز، سکه و... تشویق نکنند. این نقشی است که رسانه‌ها در این حوزه می‌توانند ایفا کنند.
در حال حاضر، چون نرخ تورم بالا است و هزینه تأمین مالی برای واحدهای تولیدی از طریق بانک‌ها نسبت به نرخ تورم پایین است، متقاضیان سعی می‌کنند نیازهای تسهیلاتی خود را از طریق سیستم بانکی تأمین کنند، در حالی که باید از طریق بازار سرمایه این کار را انجام دهند. به نظر من، واحدهای بزرگ برای تأمین نیازهای خود باید سراغ بازار سرمایه بروند، اما برای تأمین نیازهای کوتاه‌مدت و مبالغ کم، می‌توان از سیستم بانکی استفاده کرد، اما اینکه انتظار داشته باشیم سپرده‌گذار پول خود را با سود بسیار پایین‌تر از نرخ تورم سپرده‌گذاری کند و بانک نیز با نرخ سودی کمتر از نرخ تورم، به تولیدکننده وام بپردازد و تولیدکننده از این طریق صاحب سرمایه شود، منطقی نیست. باید به سمتی برویم که تأمین مالی‌های بلندمدت حتماً از طریق بازار سرمایه انجام ‌شود.

جستجو
آرشیو تاریخی