اقتصاد ایران را برنامهگریز نمیدانم، اما ما در خیلی از مواقع، از پیشبینی مواردی غافل میشویم که در خلال و فرایند اجرای برنامه اتفاق میافتد. مثلاً زمانی که برنامه پنجم نوشته میشد، شکل و شمایل تحریمها اینگونه نبود. لذا باید برای این موضوع فکری اساسی کرد که اگر شرایط اجرای برنامه با شرایط هنگام تدوین برنامه تغییر کند قابلیت اصلاح وجود داشته باشد تا شاید به جای واژه «برنامهگریز» واژه دیگری جایگزین شود! اما بنده چون با افرادی مثل آقای پژویان بارها صحبت کردهام، یقین دارم که ایشان با داشتن نقشه راه به مفهوم بلندمدت مخالفتی ندارد. ایشان در محافل کارشناسی بهکرات تأکید داشته که برای اقتصاد ایران باید نقشه راه داشته باشیم. نقشه هم میتواند یک نوع برنامه باشد. به نظرم ایشان اصل موضوع را نفی نکرده است. ماهیت و ویژگیهای این سند و یا برنامه بسیار مهم است. اینکه موضوعات مختلف و متفرق را کنار هم جمع کنیم برنامه نیست. همین الان کافی است کتاب قانون برنامه را با هم چند صفحهای ورق بزنیم، خواهیم دید خیلی از احکام برنامه ارتباطی با موضوعات برنامهای ندارد.