صفحات
  • صفحه اول
  • رویداد
  • گفت و گو
  • کلان
  • انرژی
  • راه و شهرسازی
  • بازار سرمایه
  • بازار
  • بین الملل
  • صنعت و تجارت
  • تاریخ شفاهی
  • کشاورزی
  • کار و تعاون
  • صفحه آخر
شماره سی و پنج - ۲۹ تیر ۱۴۰۲
روزنامه ایران اقتصادی - شماره سی و پنج - ۲۹ تیر ۱۴۰۲ - صفحه ۱۲

نگاه مثبت آیت‌الله شاهرودی به طرح تحول اقتصادی و هدفمندی یارانه‌ها

در دولت یازدهم از آنجا که طرح ثبت‌نام مجدد یارانه‌بگیران بدون آنالیز و توجه به مسائل اجتماعی جامعه بود، با تمام تبلیغات و هزینه‌هایی که صورت گرفت، دیدیم که دولت از سوی مردم پاسخ مثبتی دریافت نکرد، چرا که پذیرش اجتماعی با خواهش و تمنا و ایجاد کمپین نمایشی انجام نمی‌شود

طی شماره‌های اخیر «ایران اقتصادی»، بخش‌های نخست جلد اول کتاب محرمانه‌های اقتصاد ایران، حاوی گفت‌و‌گو با سیدشمس‌الدین حسینی، وزیر امور اقتصادی و دارایی دولت‌های نهم و دهم منتشر شد که وی در قسمت‌های ابتدایی کتاب درباره برخی مسائل اقتصادی دولت محمود احمدی‌نژاد سخن گفته است.حسینی تأکید کرد که در آن زمان برای اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، کار زیادی صورت گرفت.
در این شماره نیز وی به برخی مخالفت‌ها از درون دولت و مجلس با این طرح اشاره کرده است.

   همه وزرای کابینه با هدفمندی یارانه‌ها در آن برهه موافق بودند؟ چون یادم هست در همان روزها که شما و آقای احمدی‌نژاد، داشتید برای اجرای هدفمندی تبلیغات می‌کردید، آقای جهرمی در گفت‌وگو با رسانه‌ها رسماً اعلام کرد، من تردید دارم این طرح موفق شود.
شما اگر کلیات یک طرح را بدانید قبل از اجرای آن طرح، بر اساس موقعیت شغلی و کارکرد دستگاه‌ها می‌توانید حدس بزنید کدام دستگاه‌ها موافق و کدام دستگاه‌ها مخالف اجرای آن طرح هستند. برای مثال معاونت برنامه‌ریزی، وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و حتی وزارت نفت که مسئول تأمین منابع مالی کشور هستند در بسیاری از موارد با هم همگرایند، یا حداقل در حوزه بخشی کمتر با هم اختلاف پیدا می‌کنند. لذا در بحث هدفمندی، دستگاه‌های ستادی مانند وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان مدیریت (معاونت برنامه‌ریزی) عقایدشان به هم نزدیک بود و اختلاف نظر جدی با هم نداشتند. حتی وزارت بازرگانی و وزارتخانه‌های تولید و توزیع‌کننده انرژی مانند وزارت نفت و نیرو با این طرح موافق بودند. اما وزارتخانه‌هایی که حالت بخشی داشتند و ارتباط کمتری با تراز مالی و کلان، عمدتاً دارای نگاه بخشی بودند. لذا نگران افزایش هزینه‌های خود با اجرای این طرح بوده و بیشتر به‌دنبال این بودند که بخشی از این هزینه‌ها را از منابع موجود جبران کنند. برای مثال شما اگر همین الان با وزیر بهداشت صحبت کنید، می‌گوید امیدوار هستم همکاران ما در دولت فلان بودجه را تأمین کنند یا این مقدار اعتبار را برای این کار بخصوص در نظر بگیرند و..... خیلی هم به محل تأمین و شیوه آن کار ندارند.
 
   استدلال مخالفان هدفمندی بیشتر در چه مواردی بود؟
یک بخشی از استدلال‌ها ناشی از نبود اطلاع صحیح بود. برای مثال اظهارات برخی تحت تأثیر محاسبات صورت گرفته بر اساس مدل‌های دم دستی بود. خود من قبلاً با این مدل‌ها کار کرده بودم، ولی دانش اقتصاد ایران در بحث هدفمندی رشد زیادی کرده و دیگر مدل‌های قدیمی پاسخگو نبودند. برای مثال امروز دیگر کمتر کسی معتقد به تورم‌های چند 10 درصدی و 500 درصدی یا توزیع سبد کالا یا کوپن است.
   به نظرتان اعلام تورم 500 درصدی در اثر اجرای هدفمندی بر اساس محاسبه خاصی صورت گرفته بود؟
نمی‌دانم. این سؤال را باید از کسانی که این ارقام را اعلام کرده بودند، پرسید. البته من مدل تورم 500 درصدی را ندیدم. اما دورادور شنیده بودم که ظاهراً کارشناسانی با استفاده از مدل (I-O) در محاسبات‌شان به تورم 70 درصدی رسیده بودند. در هر حال ما مجری بودیم و سعی می‌کردیم از دعوا با منتقدان خود بپرهیزیم.
کسی سراغ ندارد که ما در طول آن سال‌ها در مقابل منتقدان تندی کرده باشیم یا از کوره در برویم. ضمن اینکه افرادی منافع شخصی و بخشی داشتند.
به هرحال حجم وسیعی از آرد یا بنزین کشور قاچاق می‌شد و این افراد می‌دانستند که بعد از هدفمندی، امکان قاچاق وجود ندارد. لذا با تمام وجود به صحنه آمده بودند.
یک‌سری هم از سر اطلاع و آگاهی نداشتن بود، یک عده هم منافع بخشی، سیاسی و اقتصادی داشتند. من معتقدم منافع اقتصادی نقش برجسته‌تری در این مخالفت‌ها داشت.
   این مخالفت‌ها بیشتر از سوی چه کسانی بود؟
ما در مجلس توانسته بودیم در مرحله تصویب و سال اول اجرای طرح، نظر اکثریت نمایندگان را با خود همراه کنیم. حتی بعد از اینکه طرح توسط دولت اجرا شد، آقای مصباحی مقدم در مصاحبه‌ای گفت دولت معتقد به اجرای طرح با شیب تند بود اما مجلسی‌ها معتقد بودند باید این طرح را با شیب کُند اجرا کنیم.
امروز با اجرای این طرح به نظر می‌رسد حق با دولت بوده است، اما متأسفانه جفایی که در حق هدفمندی شد، این بود که هم قبل، هم حین و هم بعد از اجرا، تحلیل‌های به ظاهر اقتصادی روی ریل سیاسی سوار بود و عموماً وارد فازهای سیاسی می‌شد.
 
   دولت خیلی علاقه‌مند بود که هدفمندی را در سال 87 اجرا کند، اما نتوانست. از نظر شما دلیل اینکه گفته شد باید برای هدفمندی لایحه نوشته شود و از مجلس مجوز دریافت شود، چه بود؟
من جزء افرادی بودم که مصمم به اجرای این طرح در سال 87 بود. ولی امروز از این بابت ناراحت نیستم و معتقدم حتماً خیری در آن بوده است. اما الان با اطمینان می‌گویم: عده‌ای که آن روزها با اجرای این طرح به بهانه وضعیت اقتصادی مردم مخالفت می‌کردند، بیشتر نگران این بودند که اجرای این طرح، بر انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم تأثیر بگذارد.
اتفاقاً محاسبه آنها درست بود. در سال 89 که هدفمندی اجرا شد، اگر انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 90 برگزار می‌شد، شک نکنید آرای آقای احمدی‌نژاد بیشتر از 24 میلیون نفر می‌شد. یادم هست بعد از جلسه استیضاح بنده، آقای روح‌الله حسینیان نماینده مردم تهران در مصاحبه‌ای گفته بود: «استیضاح حسینی دستمزد وی برای اجرای هدفمندی یارانه‌ها بود.»
حتی خصومت‌ها با هدفمندی تا آنجا ادامه داشت که وقتی تحریم‌ها در سال 91 شدت یافت، بعضی‌ها دوست نداشتند قبول کنند که تحریم‌ها در مشکلات اقتصادی تأثیرگذار است، بلکه می‌خواستند تمام این مشکلات را به گردن هدفمندی بیندازند. البته امروز آن حرف‌ها کار را برای خودشان هم سخت کرده است.
خود این آقایان، قبل از انتخابات دوره یازدهم ریاست‌جمهوری معتقد بودند: هدفمندی با کسری منابع مواجه است اما در سال اول دولت که هیچ قیمتی هم اصلاح نشد، پرداخت یارانه‌ها صورت گرفت.
حال سؤال اینجاست که کسری سال 92 از کجا جبران شد؟ آیا دولت یازدهم خلاف قانون عمل کرد؟ و اگر اجرای هدفمندی بدون اصلاح قانون امکان‌پذیر بود چرا ما نمی‌دانستیم و آنها می‌دانند. باید پرسید که شما از کجا یاد گرفته‌اید؟
   قرار بود برای هدفمندی از مجلس مجوز گرفته شود، اما آقای احمدی‌نژاد گفته بود: «نیازی به مجوز نیست.»
نه، من خاطرم هست آقای احمدی‌نژاد از تعدادی از حقوقدانان در این باره سؤال کرده بود. همان‌طور که قبلاً گفتم، خودم هم شخصاً از یک سری حقوقدان‌ها از جمله آقای پور سید که در مرکز پژوهش‌های مجلس بود، استعلام کرده بودم.
حقوقدانان معتقد بودند: «بخش عمده‌ای از هدفمندی نیاز به قانون ندارد.» لذا ما هدفمندی را در قانون بودجه قرار دادیم که البته در مجلس رد شد. آن اوایل در مجلس نگاهی وجود داشت که اجرای این طرح را برای اقتصاد کشور مضر می‌دانستند و معتقد بودند که این طرح باعث می‌شود به وضعیت اقتصادی مردم لطمه وارد شود.
حتی در داخل دولت چهره‌هایی مانند آقای جهرمی به رئیس‌جمهور می‌گفتند: «شما بهتر است هدفمندی را اجرا نکنید. اجرای این طرح باعث خواهد شد دولت شما زمین بخورد و دور بعدی شما رأی نیاورید.»جمله آقای احمدی‌نژاد در پاسخ به این صحبت‌ها معروف است: «این طرح ارزش آن را دارد که دو دولت هم برایش زمین بخورد.» حتی یک بار یکی از روحانیون برجسته، قبل از انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری به من گفت: «من از دست احمدی‌نژاد گله دارم. این دولت، ویژگی‌های بسیار خوبی دارد و باعث دلگرمی مردم شده است. چند بار به احمدی‌نژاد گفتم اجرای این طرح را به بعد از انتخابات موکول کند اما متأسفانه او گوش نمی‌دهد. آخر این طرح باعث زمین خوردن دولت می‌شود.» یعنی یک‌سری از مخالفت‌ها چه در دولت و چه در مجلس و چه در جاهای دیگر از سر دلسوزی و حمایت از دولت صورت می‌گرفت. گرچه عده‌ای هم، از منظر دیگری مخالفت می‌کردند.

   بعد از آن اتفاقات در مجلس و حذف بند مربوط به هدفمندی در بودجه 88، دولت به ‌شدت ناراحت شده بود. مصداق این ناراحتی هم این است که فردای آن روز، هیچ کسی از دولت برای پاسخگویی به مجلس نرفت. لاریجانی هم پشت تریبون گفت: نماینده دولت باید بیاید و از لایحه بودجه 88 دفاع کند. حتی آقای ممبینی معاون بودجه معاونت برنامه‌ریزی هم برای دفاع از بودجه به مجلس نرفت. من در آن برهه از مجلسی‌ها شنیدم که آقای احمدی‌نژاد به اعضای دولت گفته بود که دیگر با بودجه کاری نداشته باشید.... درست است؟
بعد از اینکه بند هدفمندی توسط مجلس از لایحه بودجه 88 حذف شد من دیگر به عنوان وزیر اقتصاد در این باره تکلیفی نداشتم.
البته مسائل دیگری هم اتفاق افتاد که شاید در آنها نیز خیری بود. روزی که این بند از لایحه حذف شد خیلی ناراحت شدم و برایم روز بسیار سختی بود. آن شب آقای احمدی‌نژاد بنده را صدا کرد و به نوعی مرا دلداری داد و گفت «ایرادی ندارد، از اول باید شروع کرد، نباید ناامید شد.»

   وقتی قرار شد هدفمندی به صورت یک لایحه نوشته شود چه اتفاقی افتاد و چه کسانی در نوشتن لایحه ابتدایی هدفمندی یارانه‌ها نقش داشتند؟
یکی از سؤالاتی که آن روزها مطرح می‌شد این بود که: «آیا اجرای هدفمندی با قوانین موجود امکان‌پذیر است یا نه؟» پاسخ اکثر افراد حاضر در جلسات، حقوقدانان و کارشناسان ذیربط به این پرسش گزینه «آری» بود. شاید بالغ بر 90 درصد اقداماتی که بنا بود در هدفمندی انجام شود در قوانین موجود کشور پیش‌بینی شده بود و الزامی به لایحه برایشان وجود نداشت. اما در مورد عدم ارسال لایحه، بین همه اعضای دولت اتفاق نظر وجود نداشت.
شخصاً وقتی گزارش‌های مختلف را مطالعه می‌کردم عدم الزام به لایحه را استنباط می‌کردم.
لذا به نظرم عدم نیاز به لایحه دارای وزن و دفاع حقوقی بود. ولی در مجموع با توجه به شناختی که از فضا داشتم به آقای احمدی‌نژاد هم نظرم را گفتم: «بهتر است برای اجرای این طرح، لایحه‌ای تهیه کنیم.» چرا که بدون وجود لایحه، مجلس هر وقت بخواهد می‌تواند با یک طرح دو فوریتی جلوی اجرای هدفمندی را بگیرد.
ضمن اینکه اگر برای مردم توضیح ندهیم که دلیل افزایش قیمت خدمات، حامل‌های انرژی و... چیست، چگونه باید انتظار داشته باشیم مردم از دولت این افزایش قیمت‌ها را بپذیرند. اما اگر با مردم صحبت کنیم و مشکلات، مزایا و معایب اجرای این طرح را بگوییم باید فرض را بر این بگذاریم که مردم این توضیحات را می‌پذیرند مگر اینکه در توجیه مسائل دچار ضعف باشیم، یا دیگران فضا را غبارآلود کنند. لذا دولت باید بنا را بر توجیه افکار عمومی بگذارد. این توجیه نه فقط توجیه عوام که توجیه خواص هم بود.
به یاد دارم وقتی در ستاد طرح تحول اقتصادی این بحث مطرح شد در ابتدا در خود دولت و بین اعضای هیأت دولت این کار صورت گرفت. بعد جلسه دیگری بین استانداران و سپس معاونان وزرا و... در راستای توجیه این طرح انجام شد. همه این جلسات با حضور شخص دکتر احمدی‌نژاد بود، حتی ایشان در گفت‌وگوهای زنده تلویزیونی در این مورد با مردم حرف زدند.در حین برگزاری این جلسات و تنویر افکار عامه مردم و مسئولان، جلساتی با برخی از نخبگان، افراد صاحب نفوذ در بین مردم و علمای دینی برگزار کردیم. تا آنجا که، به یاد دارم در جلسه‌ای به دعوت آیت‌الله هاشمی شاهرودی در جمع تعداد معدودی از خبرگان رهبری، این قانون را برای حاضران تشریح کردم. ایشان آن موقع رئیس قوه قضائیه بودند، آقای رئیس‌جمهور هم در آن جلسه حضور داشت، در واقع این سطح از جلسات با حضور ایشان بود. در مجلس خبرگان رهبری نیز طرح هدفمندی را ارائه کردم که رئیس جلسه آقای هاشمی رفسنجانی بود.

   در آن جلسه، اعضای خبرگان از حرف‌های شما درباره اجرای هدفمندی استقبال کردند؟
به یاد دارم در 3-2 جلسه برای نمایندگان مجلس خبرگان، این طرح را توضیح دادم. زمانی هم که با برخی اشخاص چون آیت‌الله هاشمی شاهرودی به عنوان یکی از اعضای برجسته خبرگان در جلسه خصوصی‌تر در مورد این طرح صحبت کردم، کاملاً مشخص بود که ایشان نسبت به موضوع اشراف و اطلاع کامل دارند. ضمن اینکه این جلسات فقط به نمایندگان خبرگان محدود نبود، بلکه جلسه پرباری نیز با حدود 50 نفر از نمایندگان مجلس شامل رؤسای کمیسیون‌ها و اعضای هیأت رئیسه در سالن یاران بهشتی نهاد ریاست‌جمهوری برگزار کردیم. رئیس‌جمهور و تعدادی از وزرا نیز در آن جلسه چندساعته حضور داشتند که به مباحث مهم و سنگینی از لحاظ موضوعی پرداخته شد. در واقع برداشت و نگاه دولت این بود که می‌توانیم با فرایند تصویب لایحه یک اجماع و اطلاع رسانی عمومی را در جامعه ایجاد کنیم. لذا با این نگاه که طرح تحول به قانون تبدیل شود حرکت کردیم و درنهایت نیز موفق به انجام این فرایند شدیم.

   قبل از اجرای هدفمندی آیا خدمت رهبر معظم انقلاب برای اجازه اجرای چنین طرح بزرگی رسیده بودید؟ آیا خبر دارید که ایشان از اجرای این قانون در آن برهه رضایت داشتند؟
با یک مقدمه به سؤال شما پاسخ می‌دهم. زمانی که بنده هنوز وارد دولت نشده بودم، گویا در جلسه‌ای مسأله هدفمندی در حضور رهبر معظم انقلاب ارائه شده بود. ضمن اینکه همان‌طور که می‌دانید تقریباً هر هفته سران قوا با رهبر انقلاب جلسات ثابتی دارند. آقای احمدی‌نژاد هم قطعاً این موضوع را با ایشان در میان گذاشته بودند.
اتفاقاً یکی از اشخاصی که در ایجاد اجماع ملی در این موضوع نقش زیادی داشتند، رهبر معظم انقلاب بودند. اخیراً در رسانه‌ها خاطراتی می‌خواندم که یکی از مسئولان - سردار نجات فرمانده وقت تیم حفاظت از رهبر معظم انقلاب - نقل می‌کند: «روزی آقای محمد خاتمی رئیس‌جمهور وقت، خدمت رهبری می‌رسند و می‌گویند هنوز در کشور ما کسانی هستند که شب گرسنه می‌خوابند.» این فرد در ادامه نقل می‌کند: «حضرت آقا آن شب تا صبح نمی‌خوابند.» ظاهراً رهبری بعد از اجرای هدفمندی یارانه‌ها می‌فرمایند: «خدا را شکر، دیگر می‌توانیم بگوییم در ایران، کسی شب گرسنه سر بر بالین نمی‌گذارد.»
البته بنده این صحبت‌ها را نقل قول می‌کنم و خودم مستقیماً از ایشان چنین حرف‌هایی را نشنیده‌ام. به هر حال بنده با افراد برجسته و معتمد دفتر مقام معظم رهبری، جلساتی داشتم و گزارش‌هایی نیز درباره چگونگی و نحوه اجرای فاز نخست هدفمندی، به آنها ارائه می‌کردم.
حتی به یاد دارم برخی مواقع صدای من نیز توسط این دوستان ضبط می‌شد. شواهد نشان می‌دهد حضرت آقا درباره اجرای هدفمندی در کشور مصمم بودند. خاطرم هست در سال 91 و در اوج تحریم‌های خارجی، وقتی در شُرف بستن لایحه بودجه سال 92 بودیم، در جلسه‌ای که رئیس‌جمهور، رئیس مجلس و تعدادی از وزرا و نمایندگان مجلس حضور داشتند، خدمت مقام رهبری رسیدیم. آقا در همان جلسه صراحتاً اعلام کردند: «امروز هدفمندی همانند یک ساختمان نیمه‌تمام است، آن را در باد و بوران‌ها رها نکنید.»
انصافاً ایشان، هم قبل و هم بعد از اجرا، از هدفمندی حمایت کردند. اما اینکه بنده جلسه مستقلی در مورد هدفمندی با ایشان داشته باشم، این‌طور نبوده. البته بعد از انتخابم به‌عنوان وزیر اقتصاد، با ایشان جلسه اختصاصی داشتم و معظم‌له نیز نکات و توصیه‌هایی را به من گوشزد فرمودند.
 
   لایحه هدفمندی را چه کسی نوشت؟ شما در تهیه و نگاشتن لایحه چه میزان نقش داشتید؟
 در تهیه لایحه دو مرحله وجود داشت. یکی طراحی کردن لایحه و دیگری نوشتن آن. طراحی اصول لایحه از دل همان جلساتی که برگزار می‌شد، بیرون آمد. یعنی در ابتدا، هر هفته سه‌شنبه‌ها از صبح تا ظهر حدود 20 متخصص و کارشناس برجسته اقتصادی کشور، جلساتی را با حضور رئیس‌جمهور برگزار می‌کردند.
بعد از آن نیز جلساتی تحت عنوان دبیرخانه طرح تحول شکل گرفت. اما متن لایحه زمانی که بنده وزیر اقتصاد بودم به همراه اعضای دبیرخانه ستاد طرح تحول که عموماً نماینده دستگاه‌های مختلف بودند، تهیه و تدوین شد و پس از تغییرات اندکی در کارگروه طرح تحول اقتصادی که اختیارات لازم را از دولت داشت به تصویب رسید.
 
   نوشتن لایحه چقدر طول کشید؟
در جلسات برگزار شده کارگروه طرح تحول اقتصادی و دبیرخانه کارگروه بر سر موضوعات به طور مفصل بحث شده بود. همچنین گزارش‌های مختلف و مدل‌های متفاوت طراحی و محاسبه شده و تیم اقتصادی دولت به یک جمع‌بندی و جهت‌گیری واحد رسیده بود. لذا برای نوشتن لایحه زمان زیادی نیاز نبود. مثلاً مباحثی مانند پرداخت نقدی یارانه‌ها، اختصاص بخشی از درآمدهای حاصله به تولید و.... در جلسات مختلف بحث شده بود و برای طراحی لایحه، هزاران ساعت کار کارشناسی صورت گرفته بود.
بعد از اتمام این جلسات، جهت‌گیری‌ها و نتایج در قالب متن، در دو جلسه 4 ساعته تدوین و نوشته شد. متن هم در کارگروه‌ بند به‌ بند قرائت و تصویب شد. بعد از آماده شدن متن لایحه نیز، چیزی حدود 100 جلسه در کمیسیون‌ها در مجلس روی آن بحث شد.
 
   حدود دوسالی کلاً برای کار هدفمندی به مجلس رفت و آمد داشتید. یا نمایندگان شما را می‌خواستند یا شما برای توجیه نمایندگان به مجلس می‌رفتید.
 بله؛ ما در هدفمندی دیدیم که اصلاحات اقتصادی در کشور، با نیاز به پذیرش اجتماعی عجین شده است. به عبارتی پذیرش اجتماعی به پیش‌نیازی برای اصلاحات ساختاری و نهادی در ایران تبدیل شده است. اصلاً دلیل موفقیت و اجرای موفق این طرح در دولت دهم توجه به پذیرش اجتماعی بود.
در غیر این صورت ما نیز باید شاهد اشتباهات امروز در خصوص توزیع سبد کالا یا خودانصرافی می‌بودیم. در دولت یازدهم از آنجا که طرح ثبت‌نام مجدد یارانه‌بگیران بدون آنالیز و توجه به مسائل اجتماعی جامعه بود، با تمام تبلیغات و هزینه‌هایی که صورت گرفت، دیدیم که دولت از سوی مردم پاسخ مثبتی دریافت نکرد چرا که پذیرش اجتماعی با خواهش و تمنا و ایجاد کمپین نمایشی انجام نمی‌شود، بلکه با توجیه و اعتمادسازی ایجاد می‌شود. خود من از قضیه مالیات بر ارزش افزوده درس‌های زیادی گرفته بودم. در مالیات بر ارزش افزوده ابتدا در ایجاد بسترهای پذیرش اجتماعی تعلل شده بود، اما زمانی که بسترهای پذیرش اجتماعی این کار فراهم شد، اجرای این قانون با‌وجود همه کارشکنی‌ها به پیش رفت.
اگرچه همان‌طور که می‌دانید برخی از مسئولان دولت دهم به خاطر شکایات تعدادی از رؤسای تشکل‌های صنفی، هنوز در راهروی دادگاه قدم می‌زنند. جالب این است کسانی که از دولتمردان سابق شکایت کرده‌اند، حاضر نیستند صادقانه به شکایت خود اعتراف کنند، چرا که می‌دانند اعلام این موضوع در رسانه‌ها برایشان قبح دارد اما با همین شکایت‌ها، به نوعی در حال تسویه حساب با مسئولان سابق هستند. موضوع شکایت از اصحاب رسانه‌ای دولت دهم هم معنی‌دار است، چون آنها در کارزار افکار عمومی از اصحاب رسانه‌ای دولت شکست خورده بودند.
در مجموع در بحث هدفمندی وقت زیادی برای ایجاد اعتماد بین مردم و اجماع ملی صرف شد. خود من و معاونین‌ام هم برای سخنرانی به بسیاری از استان‌ها و شهرستان‌های کشور سفر کردیم.
در هر استان، ستادهای استانی مشابه ستاد ملی، شکل گرفت و به جرأت می‌توانم بگویم برای خبرگان رهبری گرفته تا مجلس شورای اسلامی، از مجلس تا نیروهای مسلح، از نیروهای مسلح تا حوزه‌های علمیه، از حوزه‌های علمیه تا دانشگاه‌ها و از دانشگاه‌ها تا اصحاب رسانه، از صاحبان صنایع و اصناف گرفته تا رانندگان وسایط نقلیه عمومی و.... توسط دولت توجیه و اطلاع‌رسانی صورت گرفت و همان‌قدری که وقت گذاشته شد به لطف خدا نتایج مثبتی نیز به دست آمد.

 

بــــرش

هدفمندی منافع برخی را از بین برد
افرادی منافع شخصی و بخشی داشتند. به هرحال حجم وسیعی از آرد یا بنزین کشور قاچاق می‌شد و این افراد می‌دانستند که بعد از هدفمندی امکان قاچاق وجود ندارد.
لذا با تمام وجود به صحنه آمده بودند. یک سری هم از سر اطلاع و آگاهی نداشتن بود، یک عده هم منافع بخشی، سیاسی و اقتصادی داشتند.
من معتقدم منافع اقتصادی نقش برجسته‌تری در این مخالفت‌ها داشت.

 

بــــرش

برخی از اجرای طرح هدفمندی نگرانی سیاسی داشتند
عده‌ای که آن روزها با اجرای این طرح به بهانه وضعیت اقتصادی مردم مخالفت می‌کردند، بیشتر نگران این بودند که اجرای این طرح، بر انتخابات ریاست‌جمهوری دوره دهم تأثیر بگذارد که اتفاقاً محاسبه آنها درست هم بود. در سال 89 که هدفمندی اجرا شد، اگر انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 90 برگزار می‌شد، شک نکنید آرای آقای احمدی‌نژاد بیشتر از 24 میلیون نفر می‌شد. یادم هست بعد از جلسه استیضاح بنده، آقای روح‌الله حسینیان نماینده مردم تهران در مصاحبه‌ای گفته بود: «استیضاح حسینی دستمزد وی برای اجرای هدفمندی یارانه‌ها بود.»

جستجو
آرشیو تاریخی