یکی از راههای افزایش تولید، صادرات است
کیومرث کرمانشاهی
کارشناس مسائل اقتصادی
یکی از راههای افزایش تولید، صادرات است. در واقع میتوان گفت صادرات غیرنفتی راه تحقق رشد تولید و مهار تورم به شمار میرود. اما برای افزایش تجارت باید برنامهریزی داشته باشیم زیرا کشور نیازمند استراتژی مناسبی در حوزه صنعت، معدن، کشاورزی و تجارت است.
دولت باید به دنبال توسعه تجارت در کشور باشد، به طوری که اقلام ضروری و مورد نیاز تولید بدون هیچ مشکلی وارد کشور شود تا حجم تولید روند افزایشی به خود بگیرد. در سالهای گذشته تراز تجاری کشور با احتساب نفت مثبت بوده است اما زمانی ما در حوزه تجارت عملکرد خوبی داشتهایم که تراز تجاری کشور بدون صادرات نفت مثبت شود. این امر به آن معنا است که در کشور کالایی با ارزش افزوده بالا تولید شده و به واسطه آن اشتغال نیز افزایش داشته است.
در چنین شرایطی زنجیرههای ارزش و حلقههای مفقود زنجیره تأمین کالا و خدمات تکمیل خواهد شد.
از سوی دیگر دولت باید برای توسعه تجارت خارجی خود اقدامات ویژهای انجام دهد به صورتی که بخش حمل و نقل با یک جهش قابل توجه مواجه شود زیرا یکی از بخشهایی که کشور ما در آن ضعف دارد، حوزه حمل و نقل است.
در واقع با یک هدفگذاری و راهبرد مشخص میتوانیم شرایط تجاری کشور را دستخوش تغییرات قابل توجه کنیم. اگر واردات و سرمایهگذاریها در مسیر تولید صورت گیرد، با رشد تولید مواجه خواهیم بود که این افزایش تولید نهتنها نیاز داخلی را پاسخگو خواهد بود، بلکه اگر بازارسازی مناسبی صورت گیرد، تجارت خارجی دستخوش تغییر شده و حجم صادرات کشور تغییر قابل توجهی میکند و همچنین واردات ارز نیز در چنین شرایطی افزایش پیدا میکند. بنابراین با تولید کالا با ارزش افزوده بالا هم اشتغال و هم ارزآوری کشور افزایش چشمگیری خواهد داشت.
تولیدکنندگان داخلی با مشکلات متعددی مواجه هستند که دولت میتواند با برخی اقدامات این مشکلات را به حداقل خود برساند. به طور مثال عدم صدور بخشنامههای خلقالساعه، تک نرخی کردن ارز، برطرف کردن مشکلات تأمین ارز برای ورود مواد اولیه، تأمین نقدینگی و... از جمله مواردی است که دولت میتواند با اجرایی کردن آنها، برخی از مشکلات تولیدکنندگان را برطرف کند.
دولت باید اقداماتی انجام دهد که پیرو آن بتوان بازارهای صادراتی را که فعال شده، حفظ کرد زیرا یکی از سختترین اقدامات در تجارت حفظ بازارهای هدف است. بنابراین با داشتن برنامهای منسجم، تولید و تجارت همسو با هم حرکت خواهند کرد. به آن معنا که همگام با افزایش تولید و واردات مواد اولیه حجم صادرات نیز افزایش خواهد داشت.
در واقع زمانی باید شرایطی مهیا شود که به محض واردات، تولیدکننده موظف شود کالای جدیدی تولید کرده و آن را صادر کند. در چنین شرایطی دولت برنامهریزیهای خود را باید طوری انجام دهد که روی کالاها با ارزش افزوده بالا تمرکز کند. با چینن اقدامی متوسط ارزش هر تن کالای صادراتی نسبت به وارداتی کاهش پیدا میکند.
برای اجرایی شدن این امر باید برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت داشته باشیم تا بتوانیم از خامفروشی فاصله بگیریم.
دولتها نیز در راستای دستیابی به چنین شرایطی باید تصمیمگیری سلیقهای را کنار گذاشته و بر اساس برنامههای موجود در کشور عمل کنند زیرا توسعه بدون برنامه رخ نمیدهد بلکه توسعه نیازمند برنامه، طرح و پیگیری است.