پاسخ معاون بانک مرکزی به شبهات درباره رشد پایه پولی؛
اولویت کاهش رشد نقدینگی بود که محقق شد
معاون اقتصادی بانک مرکزی تأکید کرد: بانک مرکزی با تعیین هدف برای رشد نقدینگی و پیگیری جدی سیاست کنترل مقداری رشد ترازنامه بانکها و مؤسسات اعتباری توانست اقدامات مؤثری در راستای کنترل و کاهش قدرت خلق پول بانکها و در نهایت کاهش رشد نقدینگی انجام دهد.
«محمد شیریجیان» در گفتوگو با تسنیم، در خصوص انتقادات وارده به افزایش پایه پولی همزمان با انتشار آمارهای پولی مربوط به پایان سال گذشته، اظهار داشت: همزمان با انتشار گزیده آمارهای اقتصادی بانک مرکزی، مطالب و تحلیلهایی در برخی از جراید و رسانههای کشور در زمینه رشد پایه پولی مطرح شده است که بعضاً صحیح نبوده و نیازمند لحاظ نمودن نکاتی جهت ارائه تصویر صحیح از تحولات این متغیر است.
رشد پایه پولی اتفاقی معمول بود
وی با ارائه توضیحاتی درباره آمارهای اقتصادی، گفت: در خصوص تحولات پایه پولی باید توجه کرد که رشد پایه پولی در پایان اسفند ماه سال 1401 در ادامه تحولات ماههای قبل از آن بوده است. ضمن اینکه معمولاً در پایان هر سال رشد ماهانه پایه پولی نسبت به ماههای قبل افزایش پیدا میکند و رشد یک ماهه پایه پولی در اسفند ماه معمولاً بالاترین نرخ را در میان کل ماههای سال دارد که در اسفندماه سال گذشته نیز همین موضوع اتفاق افتاده است. لذا رشد محقق شده پایه پولی در ماه پایانی سال گذشته اتفاق متفاوتی نسبت به ماههای قبل از آن نبوده و افزایش آن بر اساس روند ماههای گذشته کاملاً قابل پیشبینی بوده است.
رشد پایه پولی نگرانی ندارد
معاون اقتصادی بانک مرکزی همچنین تأکید کرد: نکته دیگر آنکه بخشی از افزایش رشد پایه پولی در ماههای پایانی سال گذشته، همانطور که قبلاً هم بانک مرکزی مکرراً توضیح داده است، بهدلیل اجرای سیاست کنترل مقداری رشد ترازنامه و جریمه بانکهای خاطی با استفاده از افزایش نسبت سپرده قانونی بوده و نیز اتخاذ سیاست تنظیمی افزایش سپرده قانونی در راستای تحقق هدفگذاری رشد 30 درصدی نقدینگی در سال 1401 بوده است که این امر باعث شده درخصوص بانکهایی که از حساب ذخایر مازاد کافی نزد بانک مرکزی برخوردار نبودهاند منجر به افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی از یک طرف و افزایش سپرده قانونی بانکها نزد بانک مرکزی از طرف دیگر شود.
وی افزود: در این حالت درست است که پایه پولی افزایش یافته ولی در عمل پولی از طرف بانک مرکزی به حساب ذخایر مازاد بانکها نزد بانک مرکزی واریز نشده است و به عبارت دیگر این پول به اقتصاد تزریق نشده است. لذا این نگرانی که این افزایش در پایه پولی منجر به افزایش نقدینگی در ماههای آینده میشود، بیمورد است.
شیریجیان تأکید کرد: ضمن اینکه در نتیجه اجرای این سیاست ضریب فزاینده نقدینگی اقتصاد از مقدار 8 در سال 1400 به 7.36 در سال 1401 کاهش پیدا کرد.
2 علت دیگر رشد پایه پولی
معاون اقتصادی بانک مرکزی گفت: دو علت مهم دیگر کاهش موجودی حساب ذخایر مازاد یا آزاد بانکها در سال 1401 در مقایسه با سالهای گذشته و در نتیجه افزایش بدهی آنها به بانک مرکزی در این سال نسبت به قبل، یکی بواسطه کاهش تزریق پول پرقدرت از طرف بانک مرکزی به حساب ذخایر مازاد بانکها نزد بانک مرکزی از محل افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی بود.
او ادامه داد: بدین صورت که در سالهای قبل از آن بانک مرکزی به منظور تأمین ارز مورد نیاز با نرخ ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی، به میزان مابه التفاوت ریالی عملیات خرید و فروش ارز به خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی اضافه میکرد و در نتیجه این اقدام به میزان قابل توجهی پول پرقدرت به شبکه بانکی وارد میشد و بدین وسیله میزان ناترازی نقدینگی ساختاری موجود شبکه بانکی تا حد زیادی از این طریق تعدیل میشد، اما با اجرای طرح مردمیسازی یارانهها از خرداد ماه سال 1401 منجر به این شد که افزایش قابل توجه پایه پولی و توأمان رفع ظاهری ناترازی شبکه بانکی بواسطه عملیات مذکور تا حد زیادی در نتیجه اجرای طرح مذکور برطرف شود.و لذا دیگر شاهد افزایش نقدینگی و در نتیجه ایجاد تورم مزمن و بلندمدت در نتیجه اجرای آن سیاست در اقتصاد نباشیم.
وی در توضیح علت دوم تصریح کرد: دلیل دوم هم اینکه در سالهای گذشته حجم مطلوبی از نقدینگی بخش دولتی (اعم از دستگاهها و شرکتهای دولتی) در شبکه بانکی بود و با عنایت به سهم بالای منابع بخش دولتی در اقتصاد کشور از این محل به میزان قابل توجهی از نقدینگی مورد نیاز شبکه بانکی تأمین میشد اما با اجرای تقریباً کامل قانون حساب واحد خزانه و تمرکز منابع نقدی بخش دولتی نزد بانک مرکزی از سال 1401 به میزان زیادی از نقدینگی موجود در شبکه بانکی کاسته شد.
به گفته معاون اقتصادی بانک مرکزی، در مجموع بهدنبال اجرای دو سیاست درست مذکور عمق بازار بین بانکی و متعاقباً رفع ناترازی نقدینگی بانکهای کشور از طریق بازار مذکور تا حد زیادی کمتر شد و در نتیجه این موضوع منجر به بروز افزایش بدهی بانکها به بانک مرکزی شد.
سهم پول از نقدینگی تغییر معناداری نکرده است
شیریجیان درخصوص افزایش سیالیت نقدینگی و رسیدن نسبت پول به نقدینگی به 25.7 درصد در پایان سال 1401 و افزایش 5.3 درصدی این نسبت در مقایسه با سال قبل از آن و اینکه برخی علت این تغییر را ناشی از تضعیف انتظارات اقتصادی مردم و فعالان اقتصادی میدانند، خاطرنشان کرد: حجم پول از حاصل جمع اسکناس و مسکوکات در دست اشخاص و سپردههای دیداری حاصل میشود. نسبت اسکناس و مسکوکات به نقدینگی در پایان سال 1401 معادل 1.9 درصد بوده است که این میزان منطبق با مقدار این نسبت طی سالهای اخیر بوده است و حتی در مقایسه با برخی از سالها کمتر بوده، به طور مثال در شهریور ماه 1400 در مقایسه با مقطع مشابه سال قبل از آن این نسبت به 2.1 درصد هم رسیده است از اینرو میتوان بیان داشت سهم اسکناس و مسکوکات در گردش از حجم نقدینگی اقتصاد کشور تغییر معناداری نداشته است.
وی افزود: اما دلیل اصلی این افزایش ناشی از افزایش 5.2 درصدی نسبت سپردههای دیداری به نقدینگی بوده است؛ این موضوع یکی به علت افزایش حجم سرمایه در گردش مورد نیاز بنگاههای اقتصادی بخصوص از بعد از اجرای طرح مردمیسازی یارانهها در خرداد سال 1401 بود که البته در این خصوص نظام بانکی کمک و تأمین مالی قابل توجهی از بنگاههای اقتصادی متأثر از اجرای این طرح نمود و طبعاً بهدلیل تشدید این نیاز منابع نقدی بنگاهها بیشتر در حسابهای جاری یا دیداری آنها به گردش درمیآید. علت دوم اینکه در همین مقطع زمانی مشابه نسبت سپردههای کوتاه مدت به نقدینگی 3.1 درصد کاهش پیدا کرد و با عنایت به اینکه بخش قابل توجهی از سپردههای کوتاه مدت از نوع سپردههای سیال کوتاه مدت عادی میباشد لذا میتوان نتیجه گرفت که تقریباً 3.1 درصد از افزایش سهم سپردههای دیداری به نقدینگی ناشی از کاهش همین میزان در نسبت سپردههای کوتاه مدت به نقدینگی بوده است.
معاون اقتصادی بانک مرکزی اضافه کرد: لازم به ذکر است صندوق بینالمللی پول با توجه به تحولات گسترده نظام و ابزارهای پرداخت، در استانداردهای اخیر خود توصیه میکند که نقدینگی موجود در اقتصاد کشورها به دو دسته قابل انتقال (Transferable) و غیر قابل انتقال (Nontransferable) تقسیمبندی شود. لذا بر اساس این استاندارد میتوان گفت اسکناس و مسکوکات، سپردههای دیداری و بخش قابل توجهی از سپردههای کوتاه مدت در نظام پولی کشور ما در واقع از نوع نقدینگی قابل انتقال میباشند. بنابراین از این منظر میتوان نتیجه گرفت که در مجموع نسبت سیالیت نقدینگی مشتمل بر مجموع سه جزء مذکور از کل نقدینگی اقتصاد تغییر محسوسی در پایان سال 1401 در مقایسه با سال قبل از آن نداشته است. گفتنی است تا پایان خرداد 1402 نسبت پول به نقدینگی تغییری نسبت به پایان سال قبل نداشته است و در مجموع کیفیت ماندگاری منابع نقدی در شبکه بانکی بیشتر هم شده است.
وی با بیان اینکه آنچه که در تحلیل کلهای پولی و تأثیر آن بر تورم برای اقتصاد از اهمیت زیادی برخوردار است، تغییرات نقدینگی میباشد و نه پایه پولی، تأکید کرد: نقدینگی درواقع مجموع کل سپردههایی است که توسط نظام بانکی ایجاد شده و در دست آحاد اقتصادی قرار دارد که میتواند به تقاضای مؤثر و افزایش قیمتها در اقتصاد منجر شود. به همین دلیل است که کنترل رشد نقدینگی بهعنوان مهمترین متغیر در کنترل تورم از اولویتهای اقتصادی بانک مرکزی در سالهای اخیر تعیین شده است. شیریجیان افزود: لذا بانک مرکزی با تعیین هدف برای رشد نقدینگی و پیگیری جدی سیاست کنترل مقداری رشد ترازنامه بانکها و مؤسسات اعتباری توانست اقدامات مؤثری در راستای کنترل و کاهش قدرت خلق پول بانکها و در نهایت کاهش رشد نقدینگی انجام دهد.
او تأکید کرد: نگاهی به آمارهای منتشر شده در مورد شاخص تورم نیز نشان میدهد تورم نقطه به نقطه شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در ماههای اردیبهشت و خردادماه سالجاری روند کاهشی قابل توجهی به خود گرفته که نشان میدهد سیاستهای بانک مرکزی در خصوص کنترل رشد نقدینگی و همچنین سیاست تثبیت نرخ ارز از کانال ثبات قیمت کالاهای وارداتی مؤثر بوده و توانسته است فشار تورم را کند نماید. معاون اقتصادی بانک مرکزی در پایان خاطرنشان کرد: بانک مرکزی با پیگیری جدی برنامه اصلاح نظام بانکی در سالجاری و پیگیری برنامه کنترل مقداری رشد ترازنامه بانکها و مؤسسات اعتباری تلاش مینماید ضمن کاهش رشد پایه پولی در سال 1402، به هدف تعیین شده برای رشد نقدینگی نیز در سالجاری دست یابد.