بارها گفتهام «واقعیتها با مطلوبها فاصله دارند» مثال بارز آن اتفاقی است که در سال 1392 رخ داد. وقتی دولت تغییر کرد مقامات اقتصادی دولت جدید، خیلی صریحتر از بقیه دولتها از نظریه پولگرایان حمایت و آن را ترویج دادند. از شیوع بیماری هلندی در اقتصاد کشور و وجود سلطه مالی در کشور سخن گفته و مدعی شدند در کشور رشد بیرویه نقدینگی به وجود آمده است. ولی شما در عمل میبینید یکی از بالاترین رشدهای نقدینگی در طول تاریخ ایران در سال 92 و پس از آن اتفاق میافتد و عمده این رشد نیز در نیمه دوم سال 1392 که مدیریت برعهده دولت یازدهم بود رخ داده است. برای مثال رشد پایه پولی در سه ماهه اول سال 92، پنج درصد منفی ولی در کل سال 92، 18 درصد مثبت شد. یعنی در 9 ماه باقی مانده سال پایه پولی 23 درصد رشد داشته است. همانطور که میدانید مهمترین عوامل رشد پایه پولی در سالهای اخیر افزایش خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی و بدهی بانکها به بانک مرکزی است. سؤال این است که چرا باوجود همه این حرفها پایه پولی در سال 1392 افزایش پیدا کرده و رشد نقدینگی نزدیک 30 درصد بود.