نخســتین گام ایجــاد بانکهــای تخصصــی در ایــران
افتتاح شعبه تخصصی با نام شعبه فلاحتی به منظور اعطای وام به کشاورزان در سال 1307، نخستین گامها برای ایجاد بانکهای تخصصی در ایران بوده است
«تاریخ بانکداری اسلامی در ایران»، عنوان کتابی است به قلم میثم مهرپور که در سال 1400 منتشر شده است. این کتاب روایتی از 4 دهه تلاش برای اسلامیسازی بانکداری در ایران است که در 6 فصل تنظیم شده و به چاپ رسیده است. این کتاب از ابتدا درباره تاریخچه بانکداری در جهان توضیحاتی ارائه کرده و سپس درباره ایجاد بانک در ایران قبل از انقلاب و سپس تلاش برای بانکداری بدون ربا در پس از انقلاب اسلامی ایران مباحثی را مطرح کرده است. بررسی قانون بانکداری بدون ربا، تحولات نظام بانکی از سالهای 63 تا 85، ورود شورای هماهنگی بانکها به تدوین قانون بانکی و بررسی طرح بانکداری از مجلس نهم تا یازدهم، عمده فصلهای این کتاب را تشکیل میدهد. از شماره امروز، روزنامه ایران اقتصادی به صورت روزانه بخشهای گوناگون این کتاب را مورد بررسی قرار میدهد.
در مــورد تاریخچــە بانــک و بانکــداری در دنیــا، اگرچــه اطلاعات دقیــق و کاملاً مشــخصی وجود ندارد، اما گفته میشود پیدایش بانکداری به معنای غیرامروزی آن را میتــوان همزمــان بــا پیدایش پول در دنیا دانســت. براســاس اســناد تاریخی موجــود، معاملات بانکــی به شــیوە ابتدایــی آن در امپراطوری بابل رواج داشــته و حتی در قانــون حمورابــی، مقرراتی برای دادن وام و قبول ســپردههای تجاری نیز ذکر شده و دستورهایی دربارە سرمایهگذاری آمده است. در یونان قدیم، معابد در کنار دیگر تجار به کار صرافی اشــتغال داشــتند و در این راســتا، سپردههای مردم را گرفته و به اشــخاص دیگر وام میدادند. در چین و ایران باســتان نیز روشهایی از مبادلات پولی و دادن وام وجود داشــته اســت. به مرور زمان و با پیشرفت جوامع، اشکال مختلــف از نهادهایی که پاســخگوی نیازهــای اعتباری مردم باشــد، ایجاد شده است، نهادهایی که صرافان در آنها همواره مقامی ممتاز داشتهاند. قدمت تأسیس نخســتین مؤسســە مالــی خصوصــی با نــام بانــک را میتوان به نــام بانک ونیز دانست که در سال 1171 میلادی آغاز به کار کرد. اشــکال مختلف بانکداری با تأسیس بانک بارســلونا در 1401، بانک آمستردام در 1609 و بانــک انگلســتان در 1694 میلادی ادامــه یافت. البته در قرون وســطی با گسترش حیطه نفوذ کلیسا و تمرکز بر فعالیتهای کشاورزی و گسترش فئودالیسم، گسترش فعالیتهای بانکداری در اروپا بشدت محدود شد. تحریم ربا در آیین مسیحیت باعث شــد فعالیتهای بانکداری در اروپا در انحصار یهودیان قرار گیرد. با پایان قرون وســطی و شکلگیری رنسانس و تضعیف کلیســا، صنعت بانکداری نیز در اروپا رونــق گرفت. شــاید نخســتین بانک مدرن و جدیــد در اروپا را بتوان بانک فرانســه دانســت کــه در ســال 1716 میــلادی به موجــب مجــوز دولتــی به صــورت خصوصی تأسیس شد و به فعالیتهای مربوط به پذیرش ســپردههای مــردم، اعطای وام و همچنین انتشــار اســکناس پرداخت. در ســال 1718 با خرید ســهام توسط سهامداران بانک از سوی دولت، این بانک غیردولتی عملاً به یک بانک کاملاً دولتی تبدیل شــد. گرچه انتشــار زیاد اســکناس توســط بانک فرانسه و عدم اســتطاعت بانک در پرداخت دیون باعث ورشکستگی آن در سال 1720 شد، اما با ایجاد بانک فرانسه، درواقــع بانکــداری جدیــد نیــز در اروپــا شــکل گرفــت و به مــرور بــر تعــداد بانکها با کارکردهای مختلف افزوده شد. گذشــت زمان و رشــد بیرویە بانکهای ناشــر اســکناس و عدم نظــارت قانونی دولتها بــر عملیــات بانکــی، موجــب شــد بانکها از موازیــن لازم بــرای ایجاد تسهیلات اعتباری تجاوز کنند، به نحوی که حتی حمایتهای مالی شرکتهای سهامی را (بیتوجه به عواقب آن) در سیستم بانکــی پذیــرا شــوند. تنــدروی در اعطای اعتبارات و زیادهروی در پرداخت وام، سرانجام موجب توقف و ورشکستگی بانکهای متعــدد، یکی پــس از دیگری شــد؛ به طوری که دخالــت و نظارت دولت به صــورت مســتقیم یــا غیرمســتقیم در کار بانکــداری به امری ضروری مبدل شــد. در راســتای نظارت دولت بر عملیات بانکی، لازم شــد انتشــار اســکناس نیز به طور انحصاری در اختیار دولت قرار گیرد. اگرچه برخی آغاز فعالیت بانکداری در دنیا را قبل از ظهور پول رایج و همزمان با پیدایش اولین سکههای ضرب شده میدانند، اما با پیدایش پول رایج، مبادله ارزش بسیار آسانتر و کارآمدتر شد، به نحوی که افراد میتوانستند به آسانی سکهها یا طلاها را با کالاهای دیگر دادوستد کنند. از طرفی، بدون شــک مدیریت پول رایج بدون بانکداری امکانپذیر نبود و حتی صدور آن به مدیریت بانکها نیاز داشت. نخستین بانکها، بانکهای مرکــزی بودنــد کــه توســط دولتها بــرای کمک به مدیریت اقتصاد اداره میشدند. بانکهای مرکزی در بالای سلسله مراتب اقتصادی قرار دارند و مدیریت و نظارت بر کل قتصاد را فراهم میکنند. (اگرچه تصور بیشتر افراد از بانکها، مکانی است که پولشان را سپرده یا پولی را از آنجا قرض گرفتهاند). هنگامی کــه مــردم بــه جمــعآوری ثــروت بــه شــکل پــول رایــج پرداختنــد، این پــول بایــد در مکانی ذخیره میشــد. خانە افــراد مکان ایدهآلی بــرای انجام این کار نبــود، بویژه اگــر کســی مقــدار قابل توجهی پــول جمع میکــرد، خطراتــی از قبیل به ســرقت رفتن ایــن پولها مطــرح بود. در عهــد قدیم، معابد معمولاً این وظیفه را به عهــده داشــتند. شــواهدی وجود دارد که نشــان میدهد معابد علاوه بــر ذخیرە پول برای دیگران و تأمین امنیت برای سپردهگذاران، به اعطای وام نیز میپرداختند، گرچه وظیفە اصلی آنها ذخیرە دارایی بود. تا پایان قرن شانزدهم و در طی قرن هفدهم، وظایف بانکداری سنتی شامل پذیرش سپرده، اعطای وام، صرافی، انتقال وجوه با صدور بدهی بانک (به عنوان جایگزینی برای سکههای طلا و نقره) شده بود. پــس از فروپاشــی امپراطوری روم و زوال تمدن غرب قدیــم، تجارت و به تبع آن بانکــداری نیــز تا حدود زیادی ازبین رفت و بیشــتر مردم در این دوره به کشــاورزی مشــغول شــدند، به نحوی که میتوان گفت آنچه در قرون وســطی در اروپا حاکمیت داشــت، فئودالیســم بــود. پس از گســترش مســیحیت از خاورمیانه بــه اروپا و رواج آن در میان اروپاییان، بتدریج مسیحیان بر فعالیتهای تجاری مسلط شدند. اوایل این دوران رهبران دیانت مسیحی با بهره مخالفت جدی داشتند و در نتیجه با حرام اعلام کردن قرضهای با بهره از سوی کشیشهای مسیحی، بانکداری با مشکلات متعددی روبهرو شد و تا مدتها عمدتاً فعالیتهای بانکداری از رونق افتاد. برای مثال، سنت توماس مهمترین متفکر و فیلسوف مسیحی در قرون وسطی بود که در ســال ۱۲۲۵ متولد و در ســال ۱۲۷۴ از دنیا رفت. دوران زندگی او در قرن هفتــم هجــری و همزمــان با زندگی افرادی چون ســعدی و مولوی در ایران اســت. توماس با اینکه در ایتالیا متولد شــد، اما به فرانســه رفت. او اگرچه یک فیلســوف و مدرس اخلاق به شمار میرود، اما دارای افکار و اندیشههای اقتصادی است. این افــکار در کتــاب مهــم و بــزرگ وی در 3500 صفحه به نام کتاب ســوما نوشــته شده است و بعد از مرگ او نیز همچنان ادامه داشته و هرگز به پایان نمیرسد. توماس روش مطالعات خود را وامدار ابن رشد بوده و در کتابش علاوه بر ابنرشد از ارســطو، امام محمد غزالی و ابنســینا به عنوان اســاتید معنویاش نام برده است. او معتقــد بــود اگــر تقاضا افزایش پیــدا کند و عرضهکننــدە کالا، قیمــت را بالا ببرد، این کار یک دزدی آشــکار اســت. درواقع اگر شــخصی بشدت نیازمند کالایی باشد و فروشــنده با دیدن شــدت علاقه او، قیمت آن کالا را بالا ببرد، این کار قابل قبول نیســت. توماس را میتوان یکی از کســانی دانست که معتقد به وجود حرمت برای رباســت. اســتاد معنوی او ارســطو که توماس در کتابش از او به عنوان استاد ارشد یاد میکند دراین باره میگوید: پول نازاســت؛ پس ربا غلط (غیرعقلانی) اســت. ارسطو در سخن دیگری در پاسخ به کسانی که میگویند گذشت زمان توجیهکنندە رباســت، میگوید: ربا قابل قبول نیســت. آنان که گذشــت زمان را توجیهکنندە ربا میدانند، باید بدانند زمان برای خداست و نمیتوان آن را فروخت. در قرن یازدهم میلادی، همراه با گســترش شهرنشینی و سپری شدن دورهای از رکود فعالیتهای بانکداری، بــار دیگر تجارت و بانکداری در اروپا مورد توجه قرار گرفت. در آن دوران سیستم اقتصادی در اروپای قرون وسطی فئودالیسم بود، یعنی بنای اقتصاد بر کشــاورزی قرار داشــت. با اینکه کلیســاها در کنار فئودالها بودند، اما هم فئودالها و هم پادشاهان قدرت کمی داشتند، حاکمیت و قدرت اصلی با کلیساها بود. با گذشت حدود 200 سال از دوران زندگی سنت توماس، شهرنشینی گســترش پیدا میکند. وقوع شهرنشــینی و گسترش آن باعث سست شدن جایگاه کلیســا میشــود. جریــان پروتســتان علیــه کاتولیکها شــکل میگیــرد و اتحــاد هزارســالە کلیســا به دلیــل ضعف فئودالها میشــکند. بعد از لوتر و بــا افول قدرت کلیســاها و فئودالها، قدرت پادشــاهان افزایش پیدا میکند. با قدرت گرفتن نگاه پروتستانها، آنها برخلاف کاتولیکها، طرفدار تجارت بوده و معتقد بودند تاجر موفق رضایت خدا را جلب کرده است. گذشت زمان و جدایی کلیسای انگلستان از روم در سال ۱۵۳۴ میلادی منجر به تغییر برخی از اندیشههای موجود میشود، به نحوی که ربا دیگر حرام نیست.
نخســتین بانــک ایرانــی بــا ســرمایە ایرانــی در ســال ۱۳۰۴ بــا نــام بانــک پهلــوی بــا هــدف فعالیتهای مالــی و بهرهگیری از وجوه صندوق بازنشســتگی قشــون و درجهداران ارتش تأسیس شد. نام این بانک در اواخر سال ۱۳۱۶ به بانک سپه و در ســال ۱۳۲۱ بــه بانــک تعاون ســپه تغییــر یافت. دومیــن بانک ایرانــی نیز در سال 1307 و با نام بانک ملی ایران تأسیس شــد کــه هدف اصلی از تأسیس آن، پیشــرفت تجارت، کشــاورزی و صنعت بود. دو ســال پس از شروع فعالیت این بانــک، دولــت ایــران بــا پرداخت ۲۰۰ هزار لیرە اســترلینگ، امتیاز نشــر اســکناس را از بانــک شاهنشــاهی ایــران خریــداری کرد و آن را بــرای مدت 10 ســال در اختیار بانک ملی قــرار داد. پس از آن وظایف مهمتری همچون انجام امــور بانکی مربوط به دولت و تنظیم جریان پولی کشور نیز به بانک ملی محول و یک شعبه تخصصی به نام شعبه فلاحتی به منظور اعطای وام به کشاورزان تأسیس شد. افتتاح ایــن شــعبە تخصصــی نخســتین گام در راه ایجــاد بانکهای تخصصــی در ایــران محسوب میشد، چراکه گسترش فعالیت آن شعبه به تدریج دولت را به سوی تشکیل بانک مستقلی به نام بانک فلاحتی و صنعتی ایران در سال 1312 رهنمون کرد. در ســال ۱۳۱۸ نــام بانــک فلاحتی و صنعتــی ایــران بــه بانــک کشــاورزی و پیشه و هنر و در سال ۱۳۳۴ به بانک کشاورزی ایران تغییر یافت. هدف بانک کشــاورزی ایران کمک به توســعه و گسترش کشــاورزی، آبیاری و صنایع روستایی کشور بود. فعالیت این بانک پس از اجرای طرح اصلاحات ارضی بســیار گســترش یافت و نام آن به بانک اعتبارات کشاورزی و عمران روستایی ایران تغییر یافت، سپس در سال ۱۳۴۵ به بانک کشاورزی ایران و سرانجام در سال ۱۳۴۸ به بانک تعاون کشــاورزی ایران تبدیل شــد. بانک مذکور در دورە اجرای وامهای اندک و کوتاهمدت در طرح اصلاحات ارضی و ســالهای پس از آن، عمدتاً وامهای اندک و کوتاهمدت در اختیار کشاورزان قرار میداد. دومیــن بانک به نام توســعە بخش کشــاورزی نیز در ســال ۱۳۴۷ تأسیس شــد. این بانک در آغــاز بــا نــام صنــدوق توســعه کشــاورزی ایران شــروع بــه فعالیت کرد. بانــک توســعه کشــاورزی ایران در ســال ۵۸ با بانک تعاون کشــاورزی ایــران ادغام و بانــک کشــاورزی امــروزی ایجــاد شــد. ایــن بانــک در دورە پس از انقــلاب به طور مســتقیم و غیرمســتقیم از طریــق تعاونیها وامهای کوتاهمــدت در زمینههای زراعــت، باغــداری، کشــت گیاهــان صنعتــی و دارویــی، دامــداری، پــرورش طیور و ماهیــان در اختیــار واجــدان شــرایط گذاشــته یا بــه ســرمایهگذاری در زمینههای یاد شــده پرداخته اســت. دومین بانک توسعه و نخستین بانک توسعە ساختمان در ایران بانک رهنی ایران بود. فعالیت این بانک درزمینه اعطای وام برای ساختمانسازی، تعمیرات ساختمان و... در ازای رهن اموال غیرمنقول بود. در سال 1353 بانک ساختمان با سرمایهگذاری چهار بانک رهنی ایران، توسعه صنعتی و معدنی، ملی ایران، رفاه کارگران و شرکت بیمه ایران تأسیس شد. هدف مهـــم ایـــن بانـــک ایجـــاد تســـهیلات لازم بـــرای اجـــرای طر حهای عمرانـــی بـــود. در ســـال ۱۳۵۵ بانـــک دیگـــری بـــه نـــام شـــرکت ســـرمایهگذاری ســـاختمانی بانکهای ایـــران بـــا ســـرمایهگذاری بانکهای خصوصـــی و دولتی و اشـــخاص حقیقـــی ایرانی تأسیس شـــد. بعدها ســـه بانک ســـاختمان، شـــرکت ســـرمایهگذاری ســـاختمانی بانکهای ایـــران و رهنـــی ایـــران بـــا شرکتهای پسانداز مســـکن کـــوروش، اکباتان و پاســـارگاد مشـــهد، تبریز، شـــیراز، اصفهان، اهواز، گیلان، کرمانشاه، همدان، مازندران، گرگان، ارومیه، سمنان و آبادان که همگی تحت نظارت بانـــک رهنی ایـــران بودند ادغام شـــدند و بانک مســـکن فعلی را به وجود آوردند. بانکهایی مانند ملی و سپه نیز به معنای دقیق کلمه ملی بودند، چراکه هم سرمایه آنها ملی بود و هم مستقیماً از سوی دولت اداره میشدند. یـــک بانـــک خارجی بـــه نـــام بانک شاهنشـــاهی نیـــز وجود داشـــت کـــه متعلق به انگلستان بود. در زمـــان دکتـــر مصـــدق به مـــوازات ملی شـدن صنعت نفت و شیلات، موضـــوع تغییـــر ســـرمایه و مدیریـــت بانـــک شاهنشـــاهی از خارجیها به داخلیها مطرح شـــد. از آنجا که آن زمان بانک مرکزی به معنای امروزی آن وجود نداشـــت، مســـئولیت چاپ اســـکناس در آن ســـالها بـــر عهدە بانک شاهنشـــاهی بـــود، در حالی کـــه به دلیل داشـــتن اختیـــار چـــاپ پـــول، طبیعتاً از ســـوی دولـــت ایـــران اداره میشـــد، با این حال، هم ســـرمایه و هـــم مدیریت این بانـــک در اختیـــار انگلیســـیها بود. در نهایت بـــا پیگیریهای دکتـــر مصدق، بانک شاهنشـــاهی به بانک بازرگانی تبدیل میشـــود؛ بانکی که صرفاً با سرمایه مردمی فعالیت میکند. در واقع ایـــن بانک در آن مقطـــع هنوز دولتی نشـــده بود و صرفاً مردمـــی بـــود. مدتـــی وضع بـــه همیـــن منـــوال گذشـــت تـــا آرامآرام بعضی از بانکها ماننـــد صـــادرات نیز پا به عرصـــە بانکداری گذاشـــتند. این بانک با توجـــه به داشـــتن ســـرمایهگذاران ثروتمند و البته زیـــرک، توجه بیشـــتری به تودە مردم داشت، به نحوی که برخی از شعب آن حتی در روستاهای دورافتاده و با یک یا دو کارمند تأسیس شده بود. یکی از کارمندان بانک ملی در اینباره میگوید: در ســالهای قبــل از انقــلاب بزرگتریــن بانــک کشــور، ملی بود؛ البتــه بانکهای دولتــی دیگــری مانند ســپه، تعــاون و کشــاورزی و... نیز وجود داشــتند که مقادیــر عمدهای از مجموع ســپردهها در اختیار همین بانکهای دولتــی قــرار داشــت.
بزرگتریــن بانــک بخش خصوصــی در آن زمــان، بانــک صادرات بود؛ ضمــن اینکه عمدە بانکهای خصوصی دیگر بانکهای مختلــط بودنــد؛ یعنــی ســرمایهگذار خارجی نیــز در آن بانکها شــریک بود. بانک صادرات ایران با خلاقیت توانســته بود وضعیت خوبی بــرای خــودش ایجاد کنــد. سیاســت این بانــک، ایجاد شــعب کوچک ولی فراوان در ســطح کشــور بود. بانک صادرات در محلههای شهرهای بزرگ، شعبههایی با فضای کم و حتی با یک یا دو نفر کارمند دایر میکرد؛ یعنی توانســته بــود بانکــداری را به میــان خانههای مســکونی و کســبە محلهها ببــرد. ایــن کار تا حــدودی با اقبال عمومی نیز مواجه شــده بــود. آن زمان معروف شده بود که بانک صادرات حتی میخواهد در روستاهایی با چند خانوار هم یک شعبه بانکی ایجاد کند. در مقابل بانــک صادرات، سیاست بانک ملی، ایجــاد شــعب بزرگ بــود مثلاً شعبه مرکزی شعبه بازار، شعبه سعدی یا شعب بزرگ مراکز استانها. شــعبە بازار بانک ملی در ســال ۱۳۳۲ به تنهایــی بیــش از ۷۰۰ کارمنــد داشــت! امــا توفیــق بانک صادرات در ایجاد شعب کوچک، بانک ملی را ناچار به تغییر رویه در تأسیس شعب کرد و ایــن بانــک نیز به تأسیس شــعب کوچک بــا تعداد زیــاد پرداخــت. بررســیهای بهعمل آمــده در آن مقطــع نشــان میدهــد متوسط کارکنان شعب بانک ملی دوازده نفر و شعب بانک صادرات پنج نفر بوده. بانک ملی با اینکه یک بانک دولتی بزرگ بود ولی به علت رقابــت بــا ســایر بانکها و به علت ســازمان مدیریتــی مطلــوب، اختیارات لازم و کافــی و نیز مســئولیت پاســخگویی، توانســته بود بهتریــن عملکرد را در بانکــداری کشــور بــه خــود اختصاص دهــد. این تجربــه نشــانگر آن بود کــه صــرف دولتی بــودن موجــب عدم توفیــق نیســت. با این حــال، اگرچــه بانــک صــادرات در دهــە 50 بــا افزایش تعداد شــعب و ضریب نفــوذ خود از جایــگاه بالایی در نظــام بانکــی کشــور برخــوردار شــده بــود امــا ازآنجا کــه حال وهــوای شــور انقلابی در ســال ۵۶ تشــدید شــده بود و ازطرفــی یکی از سهامداران عمده این بانک بهایی بود، رژیــم پهلــوی در سالهای آخــر حکومــت خــود اقــدام بــه راهاندازی بانکهای خصوصــی زیادی کــرد که ازجمله میتوان بــه بانک ایرانیان، بانــک عمران، بانک تهــران و... اشــاره کــرد که یا وابســته به بنیاد پهلــوی بودند یا افــرادی مانند رام، لاله، یزدانی و... مالک آنها به شــمار میرفتند. با تأسیس بانک مرکزی در ســال ۱۳۳۹، بســیاری از وظایــف از جمله چــاپ پول و تهیه آمار و بررســیهای اقتصادی از بانک ملی به بانک مرکزی منتقل شد. چند ســال بعد از تأسیس بانک مرکزی و پــس از اجــرای برنامــە تثبیت اقتصــادی در اوایل دهە، 40 با آغــاز فعالیت مهدی سمیعی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی، نظریە توسعهگرایانه از سال ۴۲ پیگیری شــد. در ایــن دوران تأکید بــر تأمین منابــع مورد نیــاز ســرمایهگذاری در طرحهای برنامــە توســعە اقتصــادی، تأمین کســری بودجــه دولــت ازســوی بانــک مرکــزی، فراهم کــردن منابــع لازم جهــت اعتبــارات عمرانــی فقــرزدا و اشــتغالزا و کمــک بــه توسعە اقتصادی کشور بود.
درواقع، موضوع توسعه در مقایسه با مبارزه با تورم از اولویت بیشــتری برخوردار بود. درعین حال بانکها جهت جمعآوری ســپردههای بخش خصوصی و اعطای اعتبارات مورد نیاز این بخش با تأکید بر فعالیتهای اشتغالزا تشویق به اعطای اعتبار شدند تا کمبودهــای اعتبــاری دوران تثبیت اقتصــادی جبران شــود. در آن دوران تأکید بر بازپرداخــت اعتبارات اعطایی بانک مرکــزی به دولت و اعتبــارات اعطایی بانکها به بخش خصوصی بود که همواره با پیجویی مطالبــات بانــک مرکزی از دولت و نظــارت بانک مرکزی بــر فعالیتهای بانکها انجام میگرفت. کوشــش بانــک مرکــزی و بانکها در اجــرای نظریــە توســعهگرایانه، هــمگام و هماهنگ با دولت حتی تا دهه 50 همچنان ادامه یافت. پــس از افزایش بهای نفت از اوایل دهه 50، فعالیتهای اقتصادی بیش از حد گسترش یافتند که همین موضوع منجر به ایجاد تنگناهای بسیاری در اقتصاد ایران شد. در این دوره اگرچه اقبال به نظریە توســعهگرایانه ازســوی بانکهای تخصصی همچنان ادامــه داشــت، ولــی درمجمــوع شــدت اجــرای آن در بانکهای تجــاری تــا حــد قابلتوجهی کمرنگتر شــد و موضوع کنترل گســترش نقدینگی و جلوگیری از تورم در مقایسه با دهە ۴۰ از اولویت بیشتری برخوردار شد. در دهــە 50 بــا افزایش شــدید درآمدهای ارزی به دلیــل افزایش قیمت جهانی نفــت، سیســتم بانکــی در ایران به ســرعت گســترش یافت. ریشــە اساســی توســعە بانکــی را میتــوان در افزایــش درآمدهــای ارزی ناشــی از فــروش نفــت و تجدید نظر در اهداف برنامە پنجم توســعە کشــور بــدون در نظرگرفتــن محدودیتهای نیروی انســانی و بــا اتــکای فراوان به واردات دانســت. رونق اقتصادی حاصل شــده در آن سالها، بیشــتر در بخش خدمات ظاهر شد. این موضوع را میتوان یکی از دلایل گسترش شبکه بانکی در این دهه دانست. افزایش فعالیتهای بانکی در این سالها به حدی بود که بین سالهای 51 تا 57، حجم عملیات بانکی هفتبرابر شد. تعداد بانکهای تجاری و تخصصی از ۲۶ به ۳۶ بانک افزایش یافت و حدود ۱۳۰۰ واحد بانکی به شــبکە بانکی کشــور اضافه شد. در حالی که در سال 53 حدود ۶۹۹۳ واحد بانکی در کشــور وجود داشــت، تعداد واحدهای بانکی در سال 57 به ۸۲۷۵ واحــد رســید که از این تعداد ۲۶ درصد آنهــا در تهران، ۲۳ درصد در مرا کز استانها و ۴۹ درصد در سایر شهرستانها و مابقی واحدها شامل ۸۶ واحد بانکی و یک نمایندگی در خارج از کشور قرار داشتند. در سال ۵۷ اعتصابهای کارگری و کارمندی همراه با عدم اطمینان به آینده، منجر به برداشــتهای قابل توجه ســپردههای بخش خصوصی نزد سیستم بانکی شــد. بیــن ماههای شــهریور تا بهمــن ۵۷ کــه ماههای منتهــی به پیــروزی انقلاباسلامی بودند، بخش خصوصی ۲۹۵ میلیارد ریال از سپردههای خود نزد سیستم بانکــی را برداشــت کــرد. در ایــن مــدت ۴۱۲ میلیــارد ریال اســکناس و مســکوک به دســت اشــخاص اضافــه شــد. میــل و رغبت مــردم بــه نگهــداری پول نقــد موجب شــده بود ســهم پول در نقدینگی بخش خصوصی از ۳۷ درصد در ســال ۵۶ به ۴۷ درصد در پایان سال ۵۷ افزایش یابد. اگرچه تعداد بانکهای خصوصی و غیرملی در سالهای قبــل از انقلاب زیــاد بودند، امــا از اواخر دهــە 30 که بانــک مرکزی در ایران تأسیس شده بود، بانکهایی که عملاً با سرمایه مردم و اجازه و تضمین و نظارت بانک مرکزی فعالیت میکردند، با توجه به مســائلی که در آســتانە انقلاب پیش آمد، بدهیهای سنگین به مردم و بانکهای خارجی بالا آوردند؛ چون در همان زمان بانکهای خارجی زیادی در کشــور تأسیس شــده بود و بانک مرکزی هم براساس وظایف ذاتی خود به نوعی ضامن تمام این بانکها محسوب میشد و بایــد ایــن بدهیها را برعهــده میگرفــت تا هــم ارزش پول ملی حفظ شود و هم ورشکســتگی پیــش نیاید؛ موضوعی که ضــرورت تعیین رویکرد در نظــام بانکداری کشور را ضروری میساخت.
بــــرش
بانکها چگونه شکل گرفتند؟
با پیدایش پول رایج، مبادله ارزش بسیار آسانتر و کارآمدتر شد، به نحوی که افراد میتوانستند به آسانی سکهها یا طلاها را با کالاهای دیگر دادوستد کنند. ازطرفی، بدون شــک مدیریت پول رایج بدون بانکداری امکانپذیر نبود و حتی صدور آن به مدیریت بانکها نیاز داشت. نخستین بانکها، بانکهای مرکــزی بودنــد کــه توســط دولتها بــرای کمک به مدیریت اقتصاد اداره میشدند. بانکهای مرکزی در بالای سلسله مراتب اقتصادی قرار دارند و مدیریت و نظارت بر کل قتصاد را فراهم میکنند. (اگرچه تصور بیشتر افراد از بانکها مکانی است که پولشان را سپرده یا پولی را از آنجا قرض گرفتهاند). هنگامی کــه مــردم بــه جمــعآوری ثــروت بــه شــکل پــول رایــج پرداختنــد، این پــول بایــد در مکانی ذخیره میشــد. خانە افــراد مکان ایدهآلی بــرای انجام این کار نبــود، بویژه اگــر کســی مقــدار قابل توجهی پــول جمع میکــرد، خطراتــی از قبیل به ســرقت رفتن ایــن پولها مطــرح بود. در عهــد قدیم، معابد معمولاً این وظیفه را به عهــده داشــتند. شــواهدی وجود دارد که نشــان میدهد معابد علاوه بــر ذخیرە پول برای دیگران و تأمین امنیت برای سپردهگذاران، به اعطای وام نیز میپرداختند، گرچه وظیفە اصلی آنها ذخیرە دارایی بود.
بــــرش
نحوه تأسیس اولین بانک ایرانی
نخســتین بانــک ایرانــی بــا ســرمایە ایرانــی در ســال ۱۳۰۴ بــا نــام بانــک پهلــوی بــا هــدف فعالیتهای مالــی و بهرهگیری از وجوه صندوق بازنشســتگی قشــون و درجهداران ارتش تأسیس شد. نام این بانک در اواخر سال ۱۳۱۶ به بانک سپه و در ســال ۱۳۲۱ بــه بانــک تعاون ســپه تغییــر یافت. دومیــن بانک ایرانــی نیز در سال 1307 و با نام بانک ملی ایران تأسیس شــد کــه هدف اصلی از تأسیس آن، پیشــرفت تجارت، کشــاورزی و صنعت بود. دو ســال پس از شروع فعالیت این بانــک، دولــت ایــران بــا پرداخت ۲۰۰ هزار لیرە اســترلینگ، امتیاز نشــر اســکناس را از بانــک شاهنشــاهی ایــران خریــداری کرد و آن را بــرای مدت 10 ســال در اختیار بانک ملی قــرار داد. پس از آن وظایف مهمتری همچون انجام امــور بانکی مربوط به دولت و تنظیم جریان پولی کشور نیز به بانک ملی محول و یک شعبه تخصصی به نام شعبه فلاحتی به منظور اعطای وام به کشاورزان تأسیس شد.