ذخایر ایران بازار رقابتی لیتیوم جهان را به هم زد
یک پایگاه خبری تحلیلی استرالیا با اشاره به کشف ذخایر عظیم لیتیوم در ایران نوشت: لیتیوم ایران ظرفیت بر هم زدن بازی رقابت جهانی بر سر این محصول استراتژیک را دارد.
به گزارش «ایران اقتصادی»، پایگاه خبری تحلیلی اینترپرتر استرالیا طی گزارشی نوشت: کشف اخیر ذخایر عظیم لیتیوم در ایران که احتمالاً دومین ذخایر بزرگ جهان است موجی از شوک را در فضای رقابت جهانی لیتیوم به راه انداخته است. در این میان، دو بازیگر کلیدی برجسته یعنی چین و استرالیا بیش از دیگران به این خبر چشم دوختهاند.
چین بزرگترین واردکننده و فرآوری کننده لیتیوم در جهان و همچنین تولید کننده عمده باتریهای لیتیومی است. استرالیا هم بهعنوان منبع اصلی تأمین لیتیوم برای چین عمل میکند.
نبرد استراتژیک برای کنترل زنجیرههای تأمین لیتیوم در حال حاضر به موضوع اصلی در صحنه رقابت ژئوپلیتیک جهانی تبدیل شده است. این نبرد یادآور منازعات نفتی دهههای گذشته است. در این میان، ذخایر لیتیوم ایران یک عامل مهم متحول کننده وابستگی فعلی چین به تأمین کنندگان خارجی مانند استرالیا، برزیل، کانادا و زیمبابوه محسوب میشود که 70 تا 74 درصد از واردات لیتیوم این کشور را تشکیل میدهند. پکن در مواجهه با تحریمهای بینالمللی، بویژه از سوی ایالات متحده، فرصت طلایی بالقوهای برای کاهش وابستگی خود به این کشورها بهدست آورده است.
کشف ذخایر لیتیوم در ایران به این معناست که باید زنجیره تأمین جهانی لیتیوم را از منظر زمانی و مکانی مورد ارزیابی مجدد قرار داد. ایلان ماسک اشاره کرده است، گلوگاه مهم در تولید باتری لیتیومی، کنترل بر منابع لیتیوم نیست، بلکه توانایی پردازش، از جمله تصفیه و پالایش مواد معدنی حاوی لیتیوم است. در این راستا، چین دارای مزایایی است که سالها، اگر نگوییم دههها، از رقبای جهانی خود جلوتر است.
امریکا به همراه کشورهایی مانند کانادا، استرالیا، فرانسه، آلمان، ژاپن و بریتانیا در سال 2022 اتحادیهای را تشکیل داد تا چین را از موقعیت مسلط خود در بازار لیتیوم جهان پایین بکشد. ذخایر لیتیوم ایران میتواند اهرم خوبی در اختیار چین برای مقابله با امریکا در این زمینه قرار دهد.
تسلط چین بر زنجیره ارزش مواد معدنی حیاتی یک امر شانسی نیست، بلکه حاصل برنامهریزی هدفمند و استراتژیک این کشور است. دو شرکت لیتیوم چین به نامهای گانفنگ و تیانجی جزو پنج شرکت برتر جهان هستند که درمجموع 30 درصد از منابع جهانی لیتیوم را کنترل میکنند و نقشی محوری به چین در بازار جهانی لیتیوم بخشیدهاند. علاوه بر این، سود حاصل از استخراج لیتیوم به شرکتهای چینی این امکان را داده است تا سرمایهگذاریهای خود را برای توسعه تکنولوژیک افزایش دهند و به فناوریهای جدید برای پالایش و تصفیه لیتیوم و همچنین مدیریت ضایعات دست پیدا کنند که همگی توسط سیاستهای صنعتی و یارانهای چین پشتیبانی میشوند.
از این نظر، لیتیوم ایران میتواند بهعنوان وزنه تعادل بخشی برای چین در برابر اتحادهای غربی عمل کند و به کاهش اتکای چین به استرالیا و سایر کشورها برای واردات لیتیوم کمک نماید.
ذخایر لیتیوم ایران همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، اما این ذخایر ظرفیت بر هم زدن بازی رقابت جهانی بر سر این محصول استراتژیک را دارد. از آنجایی که چین روابط اقتصادی نزدیکی با ایران دارد چشمانداز امیدوارکنندهای برای مشارکت با ایران در زنجیرههای تأمین انرژی پاک، بویژه در زمینه تولید و فرآوری لیتیوم دیده میشود. با این حال، این فرصتها هنوز به طور کامل ترسیم نشدهاند. هزینههای استخراج هنوز مشخص نیست و آغاز برداشت تجاری از ذخایر لیتیوم ایران میتواند سالها به طول بینجامد.
از سوی دیگر استرالیا 95 درصد لیتیوم خود را به چین صادر میکند. اگر کشف مقادیر عظیم لیتیوم در ایران درست باشد، این ذخایر میتواند حرکت جهانی به سمت منابع انرژی پاک را تسریع کند. با این حال، در این سناریو، استرالیا ممکن است خود را در میانه یک مخمصه سیاسی و اقتصادی بیابد. این کشور بهعنوان متحد کلیدی ایالات متحده، ممکن است برای محدود کردن صادرات لیتیوم خود به چین با فشار مواجه شود و به طور بالقوه تنشهای موجود را تشدید کند. از نظر اقتصادی، لیتیوم ایران میتواند موقعیت استرالیا را بهعنوان تولیدکننده پیشرو لیتیوم به خطر بیندازد.
در مجموع، کشف ذخایر لیتیوم در ایران و مشارکت بالقوه چین برای بهرهبرداری از این ذخایر میتواند به طور قابل توجهی رقابتهای جهانی بر سر این عنصر را دچار تحول کند و روابط بینالمللی، بویژه روابط چین و امریکا و روابط چین و استرالیا را تحت تأثیر قرار دهد. استرالیا باید خود را برای یک بازار جهانی لیتیوم جدید آماده کند و منافع اقتصادی و اتحادهای ژئوپلیتیک خود را در این بازار بازتعریف کند.