بررسی سه تجربه جهانی در ساخت مسکن

حومه‌های رؤیایی

شهرها از دیرباز کعبه آمال مردم بودند و سکونت در شهرهای بزرگ و نزدیک به مرکزیت قدرت و ثروت، یک رؤیای اجتماعی همگانی به شمار می‌رفت. پس از انقلاب صنعتی، جذابیت شهرها به جهت نیازمندی به نیروی کار افزایش پیدا کرد. مردم از همه اقشار و همه طبقه‌های اجتماعی، جذب شهر می‌شدند. به مرور معضلات مهاجرت جمعیتی به شهرها بروز پیدا می‌کنند. شهرهای جذاب گذشته به شهرهایی پر از آلودگی، ازدحام و ناامنی مبدل شده‌اند. شهرهایی که دیگر نه رؤیا هستند و نه قابل تحمل.
بر اساس نظرسنجی‌ها، میزان اشتیاق مردم به مهاجرت معکوس از شهرهای متراکم مثل تهران، بسیار بالاتر از میانگین 40 درصدی جهانی است و طبق بعضی آمارها تا 90 درصد مردم شهر تهران تمایل به مهاجرت معکوس دارند. در صورتی که دولت بخواهد سیاست مهاجرت معکوس را اجرایی کند نباید نگاه خوابگاهی به مسکن  داشته باشد. مردم  باید بتوانند کسب و کار و درآمد که مهم ترین عامل سرریز جمعیتی به کلانشهرهاست را در همان منطقه خود داشته باشند تا مهاجرت پایدار شکل بگیرد.
 کشورهای دیگری با این نگاه مهاجرت معکوس را با موفقیت اجرا کرده‌اند. برای اولین بار در دوران تاریخ بشر این حومه‌های شهرها هستند که تبدیل به رؤیای اجتماعی مشترک می‌شوند، نواحی‌ای که تا قبل از این، مکانی برای سکونت گداها و زاغه‌ها متصور می‌شدند. ایده باغشهرها، لویت تاون‌ها، شهرک‌های حومه‌ای با خانه‌های وسیعی که مردم برای تماشا و خرید آنها صف می‌کشند. در ادامه نمونه‌های موفق جهانی از ساخت دهکده‌های معیشت‌محور در حومه‌های شهر بررسی می‌شود.

داچا
در روسیه تزاری پروژه‌ای به نام داچا پایه‌‌گذاری شد. داچا به معنای ویلای بیرون شهری، سکونتگاه‌های بزرگی بود که تنها به دست‌نشانده‌ها و نخبگان روسیه داده می‌شد. اما از جنگ جهانی دوم که قحطی قریب‌الوقوع غذایی در حال رخداد بود، واگذاری آنها به عموم مردم نیز آغاز شد.
 در این طرح، شوروی سابق 3 درصد از زمین‌های زراعی که در اختیار داشت را به 66 درصد از مردم خود واگذار کرد. طی این روند، اتفاقی که افتاد بسیار جالب بود. امروزه این 3 درصد اراضی 53 درصد و 97 درصد مابقی اراضی زراعی ، 47 درصد محصولات زراعی مورد نیاز روسیه را تولید می‌کنند.
داچاها در دو تیپ شهری و روستایی طراحی شدند. اندازه خانه- زمین‌های واگذار شده در دسته‌بندی شهری، 600 تا 1200 متر مربع و در نوع روستایی 5000 متر مربع تعیین شده بود که هم اکنون بیشتر فراوانی داچاها را خانه‌های 600 متری شهری تشکیل می‌دهند.
در داچاها به طور سالانه، 33 میلیون تن سیب‌زمینی تولید می‌شود که 92 درصد نیاز بازار روسیه را تأمین می‌کند؛ علاوه بر این 80 درصد سبزی و میوه، 52 درصد گوشت و شیر، 27 درصد تخم مرغ، 57 درصد پشم در داچاها یعنی تنها 3 درصد اراضی زراعی روسیه تولید می‌شوند. این اتفاق، این امکان را به دولت روسیه می‌دهد تا با تأمین این محصولات از داچاها، در اراضی زراعی بزرگ، برای محصولات استراتژیکی مثل گندم و دانه‌های روغنی برنامه‌ریزی کند.
این یعنی عمده غذای مورد نیاز کشور روسیه، توسط میلیون‌ها تولیدکننده در مقیاس کوچک، بدون ماشین‌آلات صنعتی و بدون نیاز به کارگر، به صورت سنتی و ارگانیک و به شکل خانوادگی و عمدتاً برای امرار معاش و با بهره‌وری بالاتر به نسبت تولیدکننده‌های صنعتی، دولتی و شرکتی و تنها با صرف وقت کوتاهی در طول روز تولید می‌شود. این یعنی علاوه بر تأمین نیاز بازار، داچاها بستری برای فراغت مولد خانواده‌ها به خصوص بازنشستگان و نوجوانان را نیز در کنار درآمدزایی ایجاد می‌کنند.
اما این سؤال پیش می آید که آیا بهره‌وری بالاتر اراضی خرد نسبت به اراضی بزرگ، تنها برای اقلیم و فرهنگ کشور روسیه است یا وضعیت در ایران هم به همین منوال است؟!
در آمارهای منتشر شده از طرح آمارگیری باغداری‌های کشور و مرکز آمار ایران که وزارت جهاد کشاورزی نیز آن را تأیید می‌کند، برای اغلب گونه‌های زراعی و باغی کشور، بهره‌وری اراضی زراعی خرد از اراضی زراعی بزرگ بیشتر است. این مقدار که از تقسیم میزان تولید بر سطح زیر کشت محصولات بدست می‌آید، برای طبقات زراعی زیر 0.1 هکتار 13 تن بر هکتار است، و رفته رفته برای طبقه زراعی 20 هکتار، به مقدار 4 تن بر هکتار می‌رسد، اما در مقیاس بالاتر از 50 هکتار، این مقدار تا 8 تن بر هکتار افزایش پیدا می‌کند. این اعداد، نشان می‌دهد که صرفه در مقیاس در برخی موارد صحت دارد اما با بررسی همه‌جانبه و دخالت دادن عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر دیگر، در نهایت اراضی خرد بهره‌وری بالاتری را نشان می‌دهند. در اراضی خرد، هزینه‌های کلان آب‌رسانی، ماشین‌آلات صنعتی، جابجایی محصولات، دستمزد کارگر و غیره وجود ندارد و نیز به جهت ارگانیک بودن محصولات تولیدی در اراضی خرد، هزینه‌های بهداشتی و درمانی که ناشی از استفاده از سموم در مزارع کشاورزی صنعتی بود، ایجاد نخواهد شد.
داچاها درآمد اصلی مردم روسیه را  تشکیل نمی‌دهد و تنها 8 درصد از مردم روسیه درآمد خود را صرفاً از داچاها تأمین می‌کنند، 15 درصد نیمی از درآمد و مابقی فقط در جایگاه کمک خرج، امنیت غذایی و تفریح به فعالیت کشاورزی در داچاها می‌پردازند.
زمین داچاها در ابتدا به مردم واگذار نمی‌شد و اگر کسی در داچا کشت و کار نمی‌کرد، از او سلب مالکیت می‌شد و داچا به نفر دیگری داده می‌شد، اما از سال 2008 به اغراض سیاسی، این زمین‌ها واگذار و سند آنها به نام مردم صادر می‌شود. با اتخاذ این شیوه، سوداگری وارد جریان شده و قیمت داچاها را افزایش داده است به طوری که امروزه سهم 66 درصدی داچاها از سکونت جمعیت روسیه به 53 درصد رسیده است.

کیبودصا
نمونه دوم، پروژه‌های کیبودصا در اراضی اشغالی رژیم صهیونیستی است؛ طرح کیبودصا از سال 1929 شروع شد تا بتواند یک زندگی آمیخته با طبیعت و با انسجام اجتماعی بالا را ایجاد کند .طرح کیبودصا، با الهام از ایده داچاها بوسیله یهودی‌هایی که از روسیه به اراضی اشغالی مهاجرت کرده بودند، شکل گرفت.
طبق آمارهای داده شده، 4 درصد جمعیت رژیم صهیونیستی را کیبودصانشین‌ها تشکیل می‌دهند که این 4 درصد جمعیت توانسته‌اند 62% گندم، 25% جو، 78% یونجه، 64% درصد ذرت، 70% پنبه، 90% ماهی و 70 % میوه‌ مورد نیاز ساکنین اراضی اشغالی را تأمین کند.
آمار نشان می‌دهد 30% افراد ساکن کیبودصا آمادگی بالا برای پیوستن به ارتش اسرائیل دارند، در حالی که در مورد مابقی مناطق این عدد چیزی در حدود 5% است؛ یعنی ساکنین کیبودصا، 6 برابر، شجاع‌تر و ورزیده‌تر هستند.

بــــرش
تائوبائو
نمونه سوم دهکده‌های مدرن خودکفای چین هستند. دولت چین به همراه جک ما بنیانگذار و مؤسس شرکت علی بابا، از سال 2012 پروژه‌ای را با نام دهکده‌های تائوبائو کلید زدند که این طرح توانست تا سال 2020 ، 100 میلیون فقیر مطلق روستایی را فقرزدایی کند. دهکده‌های مدرن خودکفا ترکیب سه چیز بودند، سکونت، کشاورزی معیشتی و صنایع خرد خانگی. دو مورد اول مشابه طرح داچا بود اما مورد سوم توانست نقص درآمدی را که در طرح داچا وجود داشت جبران کند. چین اعلام کرده است که تا سال 2025 ، می‌خواهد 500 میلیون نفر دیگر را نیز به همین شیوه‌ فقرزدایی کند. چین برای فروش محصولات تولیدی در این دهکده‌ها، پلتفرم فروش اینترنتی را طراحی کرد تا ساکنین تائوبائوها بتوانند تولیدات خودشان را توزیع کنند و به دست مصرف‌کننده برسانند.  امروزه این پلتفرم به جایگاهی رسیده است که از هر 4 تجارت آنلاین در چین، 3 مورد در این پلتفرم صورت می‌گیرد. رده 11 تولیدات دهکده‌های تائوبائو ، به محصولات الکترونیک و الکتریک اختصاص دارد، یعنی تولید خانگی تنها به معنای محصولات ارگانیک کشاورزی یا تولیدات غذایی خانگی نیست، تولید خانگی می‌تواند محصولاتی با تکنولوژی بالا و دست‌ساز باشد.

جستجو
آرشیو تاریخی