آمار‌ها حاکی از رشد 45 درصدی صادرات به قاره آفریقا را دارد اما همچنان همسایه‌ها جلو‌تر از ایران در حرکتند

به دنبال مناطق خاکستری در آفریقا

جهش 45 درصدی صادرات ایران به آفریقا در شش ماهه نخست امسال

تجارت ایران با اروپا در دهه‌های اخیر نوسان زیادی را تجربه کرده است. هرگاه تحریم‌ها تشدید شده است، روابط تجاری دو طرف نیز افت کرده است. روند تجارت ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپا طی ۴ سال گذشته نشان می‌دهد که در مقابل افت ۹۰ درصدی صادرات ایران به این اتحادیه، مجموع صادرات اعضای آن به ایران ۵۴ درصد کاهش یافته است. اما تازه ترین آمارها نشان می‌‌دهد با وجود تداوم تحریم‌ها در دولت سیزدهم تجارت طرفین با رشد قابل توجهی همراه شده است.

مادامی که تحریم‌های ناجوانمردانه امریکا و کشور‌های غربی ضد ایران وجود داشته باشد، در کنار تلاش برای لغو تحریم‌ها، باید از طریق مذاکرات سیاسی بر خنثی‌سازی تحریم‌ها نیز اقدام کرد. قاره آفریقا و 25 سفارتخانه‌ای که ایران در این منطقه دارد محفل و جایگاه خوبی برای مذاکرات سیاسی و توسعه روابط اقتصادی است. قاره آفریقا همیشه به ایران نزدیک بوده اما هیچگاه اولویت مهمی برای ایران نبود و قدم‌های برداشته شده در دولت سیزدهم باید ادامه پیدا کند. در این گزارش مرور تاریخی بر روابط ایران و قاره آفریقا انجام شده و در آن در مورد عوامل تقویت و ضعف این مهم بحث شده است.
روابط ایران و قاره آفریقا؛ اولویت یا ترجیح!
کشور‌های آفریقایی به‌صورت تاریخی اولویت ایران در روابط بین‌الملل نبوده و تقریباً هرگاه که در محوریت دیدار‌ها و پیمان‌ها با ما قرار گرفتند پای ترجیح وسط بوده است که این روند باید اصلاح شود. به‌صورت تاریخی روابط ایران و آفریقا پیش از انقلاب و در دوران جنگ سرد تقویت شد چرا که پهلوی هم‌پیمان امریکا بود و هدف غرب آن زمان جلوگیری از گسترش کمونیسم در آفریقایی بود که تازه از بند استعمار رها شده بود. به همین جهت روابط ایران و قاره آفریقا پیش از انقلاب با کشور‌هایی مانند مصر، آفریقای جنوبی، الجزایر و مراکش شدت بیشتری گرفت. نگاه سیاسی ایران به آفریقا کار را به جایی رساند که ایران برای نفوذ گسترش خود از سودان، سومالی و اتیوپی حمایت مالی و اقتصادی کرد که این حمایت بی‌ارتباط با درآمد‌های نفتی اوایل دهه 1350 ناشی از جهش قیمت‌های انرژی نبود. به قول دیپلمات‌های آفریقایی این قاره پیش از 1979 برای ایران تبدیل به یک عنصر  یا ابزار شده بود تا یک اولویت. وقوع انقلاب در سال 1357 اما نقطه عطفی در روابط تهران و آفریقا بود و اشتراک جدی و جدیدی یبن ایران و کشور‌های این قاره پدید آمد. این اشتراک، سیاست ضد امپریالیستی ایران و معرفی چهره جدیدی از ایران به‌عنوان کشوری که مدافع واقعی کشور‌های تحت سلطه غرب بویژه امریکاست. اولین همکاری‌های اقتصادی ایران و قاره آفریقا پس از انقلاب به دوران جنگ تحمیلی برمی‌گردد که در سال 1365 رئیس جمهور وقت ایران (آن موقع رهبر معظم انقلاب در قامت رئیس جمهور بودند) برای اولین بار از موزامبیک و آنگولا دیدار کرد و در مورد عرضه نفت، توسعه همکاری‌های صنعتی و کشاورزی گفت‌و‌گو‌هایی صورت گرفت. البته هدف اصلی این سفر نفوذ تهران به آفریقا و جلب حمایت در مقابل صدام حسین بود. اولین سری تحریم‌های ایالات متحده بر ضد کشورمان در سال 1996 که آغاز شد دولت هاشمی رفسنجانی بازار آفریقا را به‌عنوان بازار هدف قرار داد و در عین حال روابط خوبی با این قاره برقرار کرد. با وجود اینکه رویکرد مثبت در تعامل با آفریقا در دولت اصلاحات نیز ادامه پیدا کرد اما هیچ وقت به طور جدی روابط حسنه‌ای که از آنها نام برده شد، نمود زیادی در آمار‌های اقتصادی و تجاری بین ایران و قاره آفریقا به وجود نیاورد. دوران دولت نهم و دهم (محود احمدی نژاد) می‌توانست نقطه عطف دیگری در روابط با آفریقا باشد اما در عمل باز هم نتیجه جذابی پیش نیامد. در این دوره تهران روابط خود را با کشور‌های آفریقایی بویژه جنوب آن تعمیق کرد و از طریق ایجاد زیر ساخت‌هایی نظیر بیمارستان‌ها، شرکت‌ها و اعطای وام، همکاری خود با کشور‌های آفریقایی را ترویج داد. با وجود اینها نتایج سرمایه‌گذاری در آفریقا برآورده نشد و با اعمال تحریم‌های جدید از سوی رئیس جمهور وقت امریکا (باراک اوباما) یکبار دیگر روابط اقتصادی ایران - آفریقا ضربه جدی دید.

دولت سیزدهم و جنوب جهان
در دولت یازدهم و دوازدهم اما رویکرد ایران در تعامل با دنیا چرخش جدی پیدا کرد و حسن روحانی تقریباً هشت سالی هم و غم خود را بر تنش زدایی با غرب قرار داد که ثمره آن نسل جدیدی از تحریم‌ها از سوی امریکا و ترامپ در سال 1397 بود. البته در همین دوره اقداماتی از قبیل افتتاح بیمارستان در اوگاندا نیز انجام شد و تجارت ایران و آفریقا در سال 2018 به 1.2 میلیارد دلار نیز رسید اما این رقم تنها 0.1 درصد از کل تجارت این قاره با جهان را تشکیل می‌داد. در حال حاضر و در دولت سیزدهم به نظر می‌رسد سه رویکرد در دستور کار سیاست خارجی کشور قرار گرفته؛ اولاً تنش‌زدایی با غرب به‌عنوان یک ترجیح در حال پیگیری است و نه اولویت و آنچه بیشتر اهمیت دارد خنثی‌سازی تحریم هاست. دوماً نگاه به شرق که با قرارداد‌های بلند مدت با چین و روسیه دنبال می‌شود و در واقع هدف ایجاد بلوکی در برابر امریکاست. سومین استراتژی سیاست خارجی دولت سیزدهم اما نفوذ در جهان سوم بخصوص کشور‌های همسایه و جنوب جهان بوده که ظاهراً تا به اینجا نتایج مثبتی نیز داشته است. یکی از نمونه‌های بارز کارکرد میدانی و عملیاتی دیپلماسی اقتصادی دولت، توسعه تجارت ایران در قاره آفریقا است. بر اساس آمار‌های گمرک کشور، مجموع صادرات ایران به 50 کشور آفریقایی در شش ماه ابتدایی 1401 در حدود 800 میلیون دلار بوده که بیش از 4 برابر این رقم در مدت مشابه در سال‌های 97 و 98 است.

سهم 0.2 درصدی ایران از ظرف اقتصاد آفریقا
اگرچه برخی از این کشورها دچار فقر و مشکلات متعدد هستند، اما به این معنا نیست که کشورهای دارای قابلیت در میان آنها وجود ندارند. در اینجا لازم است یادآور شویم که از 52 کشور آفریقایی حداقل 10 کشور دارای درآمد لازم برای خرید کالاهای تولیدی از کشورهای دیگر و همچنین دارای محصولات کشاورزی هستند که در مناطق حاره‌ای تولید می‌شوند و ما بدان‌ها نیازمندیم یا می‌توان به معادن مختلف و اساسی در این کشورها اشاره کرد. طبق آمارهای منتشرشده ازسوی نهادهای مختلف بین‌المللی ازجمله آمارهای صندوق جمعیت سازمان‌ملل متحد، جمعیت 56 کشور و منطقه جغرافیایی قاره آفریقا در سال 2021 حدود یک‌میلیارد و 229 میلیون نفر بوده است. در کنار جمعیت، مؤلفه دیگری که می‌توان درمورد کشورهای آفریقایی به آن اشاره کرد، سهم این کشورها از کیک اقتصاد جهانی است. براساس آمارهای صندوق بین‌المللی پول، در سال 2021 مجموع حجم تولید ناخالص داخلی کشورهای آفریقایی 40950 میلیارد دلار یا به‌عبارتی، حدود 10 برابر کل تولید ناخالص داخلی کشورمان بوده است. همچنین بین 56 کشور منطقه جغرافیایی مستقل و غیرمستقل این قاره، نیجریه با 455 میلیارد دلار بالاترین حجم تولید ناخالص داخلی را داشته است. پس از این کشور، آفریقایی‌جنوبی با 350 میلیارد دلار در رتبه دوم، مصر با 300 میلیارد دلار در رتبه سوم، الجزایر با 175 میلیارد دلار در رتبه چهارم، مراکش با 105 میلیارد دلار در رتبه پنجم، کنیا با 98 میلیارد دلار در رتبه ششم، آنگولا با بیش از 90 میلیارد دلار در رتبه هفتم، غنا با 95 میلیارد دلار در رتبه هشتم، تانزانیا با 62 میلیارد دلار در رتبه نهم و جمهوری دموکراتیک کنگو با 49 میلیارد دلار در رتبه دهم قرار دارند. درمجموع طی سال 2021 حجم تولید ناخالص داخلی 10 کشور آفریقایی بیش از 50 میلیارد دلار بوده است. بر این اساس با مدنظر قراردادن دو مؤلفه جمعیت و تولید ناخالص داخلی، می‌توان گفت کشورهای آفریقایی برخلاف تصور عامیانه، از ظرفیت بسیار بالایی برای همکاری‌های اقتصادی برخوردارند و توجه به این کشورها برای افزایش تعاملات و همچنین متنوع‌سازی نقشه تجاری کشور می‌تواند به‌عنوان یک راهبرد تجاری مدنظر سیاستگذاران قرار گیرد. علاوه‌بر این رابطه ما با کشورهای آفریقایی می‌تواند در عرصه سیاست به ما کمک کند، از آن جمله می‌توان به عضویت کشورهای آفریقایی در سازمان ملل متحد، جنبش عدم‌تعهد که ریاست آن را سه سال است ایران به عهده دارد، عضویت نیمی از کشورها در سازمان همکاری‌های اسلامی، اتحادیه آفریقا و اتحادیه عرب اشاره کرد که همه اینها ظرفیت‌های خوبی برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک را فراهم می‌کند و ما می‌توانیم از آن بهره‌برداری کنیم. همچنان‌که گفته شد کشورهای آفریقایی طی سال 2021 درمجموع 586 میلیارد دلار واردات داشته‌اند. با این حال، در این زمینه بررسی‌های آماری نشان می‌دهد به‌رغم وجود بازار بکر 586 میلیارد دلاری در این قاره، کشورمان ایران سهم شایسته‌ای از این بازار ندارد؛ چراکه کل صادرات ایران به قاره آفریقا در سال 2021 حدود 1 میلیارد 200 میلیون دلار بوده است. طبق این آمارها، جمهوری اسلامی ایران در سال 1400 درمجموع 1 میلیارد دلار کالاهای غیرنفتی به 42 کشور کوچک و بزرگ آفریقایی صادر کرده که این میزان کمتر از 0.5 درصد (دقیقا 0.2 درصد) نیاز کالایی بازار آفریقا است. علی رغم روابط نزدیک و نگاه‌ دولت‌ها در ایران به آفریقا و کشور‌های آفریقایی این سؤال پیش می‌آید که چه عواملی مانع فتح بازار آفریقا شده؟ کاری که ترکیه با موفقیت انجام داده و تا جایی پیش رفته که مجموع صادرات این کشور به قاره آفریقا در سال 2021 متجاور از 20 میلیارد دلار (20 برابر ایران) بوده است.

مناطق خاکستری در آفریقا شناسایی شود
با توجه به پتانسیل‌های بازار آفریقا و همچنین نگاه ویژه‌تر دولت سیزدهم به دیپلماسی اقتصادی در این منطقه، تهران مایل است تجارت با آفریقا را حتی در بخش‌هایی که افت کرده نیز از سر بگیرد. به‌عنوان مثال واردات نفت خام یکی از مهم‌ترین پیوند‌های مشترک ایران و قاره آفریقا است به طوری که بیش از 30 درصد نفت خام مورد نیاز این قاره از طریق ایران تأمین می‌شد و قبل از تحریم‌ها میزان صادرات نفت ایران به این کشور‌ها به بیش از روزی 380 هزار بشکه رسیده بود. وابستگی برخی کشور‌های آفریقایی به واردات نفت و برخی دیگر از کالاها به این معنی است که قطعاً آنها نیز مشتاق از سر‌گیری روابط عمیق اقتصادی هستند اما به دلایلی که آنها را در 3 مورد مرور می‌کنیم این اتفاق تا به حال عملی نشده است؛ 1. تحریم‌های اقتصادی باعث شده ریسک خرید نفت از ایران بالاتر برود و کشور‌های آفریقایی مجبور باشند این کار را از طریق اشخاص یا شرکت‌های ثالثی انجام دهند که هم مدت زمان معامله را طولانی‌تر و هم هزینه آن را گزاف‌تر خواهد کرد. همچنین با وجود محرومیت نظام بانکی ما از نظام مالی جهانی، تسویه این نوع معاملات ممکن است چند ماهی طول بکشد و اگر در آن حین قیمت نفت نیز افت کند، انجام معامله برای طرفین صرفه اقتصادی نخواهد داشت. بنابراین فصل مشترک تجارت ایران با برخی کشور‌های آفریقایی به‌دلیل تحریم‌ها مسدود است، 2. گاهاً مشاهده می‌شود که اصرار بر سیاست باعث شده تا استراتژی ایران در قبال آفریقا بیشتر سیاسی باشد تا مبتنی بر عقلانیت اقتصادی. این موارد گاهاً حقیقت ندارد اما مسئولیت رفع ابهام‌ها و تلاش برای جلب اعتماد با ایران است. به‌عنوان مثال مراکش و مصر، ایران را به حمایت از تروریسم‌های مناطق خود متهم کردند و در مقاطعی در سال 2018 رابطه خود با تهران را قطع کردند. همچنین نفرت پراکنی سعودی‌ها در منطقه آفریقا در نگاه منفی برخی کشور‌ها مانند سنگال، جیپوتی، سومالی و... نسبت به ایران بی‌تأثیر نبوده که حل و فصل آن قطعاً توسط ما و رسانه‌های ما انجام می‌شود، 3. سیاست نگاه به بازار‌های قاره آفریقا تا به حال و پیش از دولت سیزدهم یک پروژه ثالث (بدون اولویت) به نظر می‌آمد و در دولت جدید علی رغم گام‌های برداشته شده، باید تلاش‌ها در خنثی‌سازی دو مورد اول انجام شود. تا مادامی که تحریم‌ها ادامه داشته باشد باید خنثی‌سازی آن را در منطقه آفریقا به‌صورت جدی پیگیری کرد. یکی از راه‌های بسیار مهم شناسایی مناطق خاکستری در قاره آفریقاست، در واقع مناطقی که کمتر مورد توجه امریکا و تحریم‌هایش بوده و ایالات متحده نظارت کمتری بر معاملات آن مناطق دارد.

جهش 45 درصدی صادرات به آفریقا
با برنامه‌ریزی‌های صورت‌گرفته مبنی‌بر افزایش صادرات کشورمان خوشبختانه علاوه‌بر رشد بیش از صددرصدی صادرات سال 1400 نسبت به 1399، در شش ماهه ابتدایی سال 1401 نیز شاهد رشد 45 درصدی صادرات کالایی به کشور‌های قاره آفریقا نسبت به شش ماهه ابتدایی 1400 بوده‌ایم اما کماکان حجم صادراتمان در مقایسه با کشورهای منطقه بسیار ناچیز است. بر اساس داده‌های گمرک ایران، در 6ماهه نخست سال 1397 کل صادرات ایران به قاره آفریقا 263 میلیون دلار بوده که این میزان با شروع تحریم‌های جدید به 248 میلیون دلار در 6ماهه 1398 و با شروع کرونا به 100 میلیون دلار در 6ماهه سال 1399 رسیده بود. اما در 6ماهه سال 1400 رقم صادرات کشورمان به قاره آفریقا به 573 میلیون دلار رسید. این وضعیت در سال‌جاری نیز وضعیت نسبتاً قابل قبولی را داشته و با رشد 45 درصدی نسبت به 6ماهه سال 1400 به 831 میلیون دلار رسیده است. به‌لحاظ وزنی نیز طی 6ماهه نخست سال‌جاری یک میلیون و 600 هزار تن کالا از ایران به کشورهای آفریقایی صادرشده که این‌میزان نسبت به صادرات یک میلیون و 392 هزار تنی 6ماهه نخست سال 1400 رشد نزدیک به 15 درصدی را نشان می‌دهد. آمار قابل تأمل دیگر، رشد 3800 درصدی صادرات به تونس، 359 درصدی به مصر، 102 درصدی به آفریقای جنوبی و 163 درصدی به نیجریه است. طبق این آمارها، در 6ماهه نخست امسال میزان صادرات کشورمان به تونس 21.3 میلیون دلار است و این‌میزان در مدت مشابه سال قبل تنها 539 هزار دلار بوده است. میزان صادرات ایران به مصر در 6ماهه نخست امسال 9 میلیون دلار و در مدت مشابه سال 1400 کمتر از 2 میلیون دلار، صادرات به آفریقای جنوبی در سال‌جاری نزدیک به 209 میلیون دلار و در مدت مشابه سال 1400 حدود 103 میلیون دلار بوده است. همچنین ایران در 6ماهه نخست امسال نزدیک به ۱۱۵ میلیون دلار کالا به نیجریه صادرکرده که این‌میزان در مدت مشابه سال قبل کمتر از 44 میلیون دلار بوده است. مرور این اعداد و ارقام در حالی است که بسیاری از اقلام مورد نیاز قاره آفریقا با اقلام اصلی سبد صادراتی کشورمان همپوشانی مناسبی دارد. علاوه‌ بر این محصولات، با سرمایه‌گذاری در برخی محصولات که توانایی تولید آنها در کشور بالاست (محصولات دارویی و...) می‌توان سهم مناسبی از بازار این قاره را کسب کرد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی