بستگی دارد چه دماغی باشد، جنس آن دماغ خیلی مهم است. اگر کسی مسألهای نداشته باشد و عنصری مکتبی، ارزشی و مردمدار محسوب شود، قطعاً انجمنهای اسلامی که از نهادهای مؤثر ابتدای انقلاب بودند از وی حمایت میکردند. منتهی مسأله این بود که با توجه به اینکه انقلاب، خود را از قبل آماده و کادرسازی لازم نکرده بود، طبیعی هم بود که برخی از مدیرانش با معرفی و یک شناخت ابتدایی انتخاب میشدند. لذا برخی از آنها اصلاً انقلابی نبودند و عملاً با انقلاب و امام زاویه پیدا میکردند. مصداق و نظیر مهم آن را شما در برخی از اعضای نهضت آزادی به راحتی میتوانید مشاهده کنید. قبل از اینکه عضو هیأت مدیره بانک ملت شوم با آرای کارکنان به عضویت شورای کارکنان بانک نیز انتخاب شدم و چون با رأی کارکنان انتخاب شده بودم همه قبولم داشتند. عدهای با پدیده شوراها نیز موافق نبودند، بنابراین انجمن اسلامی نمونه خوبی بود تا به آن برچسب زده شود. در شرایطی که نظام اداری ما کارآمدی نداشت انجمنهای اسلامی البته با سطوح متفاوت از نظر توان علمی و کارآیی میخواستند با حاکم کردن ارزشها اجازه ندهند کارهای غیرمتعارف یا خلاف واقع در سیستم صورت بگیرد که اتفاقاً کارساز بود. مثلاً مرحوم دکتر نجفیعلمی دبیرکل انجمن های اسلامی وزارتخانهها، ادارات و سازمانها بود که خود تحصیلکرده و لیسانس اقتصاد دانشگاه تهران و فوقلیسانس مشاوران اداری از دانشگاه شهید بهشتی بود و بعدها دکترا در رشته اقتصاد توسعه گرفت. وی از نظر تجربه کاری نیز سرآمد بود، به علاوه طعم زندانهای رژیم پهلوی و شکنجههای آن را چشیده بود. او در مقطعی نسبتاً طولانی این سمت را داشت و جالب است بدانید با هماهنگیهایی که وی با نیروهای ارزشی سیستم اداری برقرار میکرد توانست جلوی جریانهای لیبرالی را که بیپروا در زاویه با امام و آحاد مردم گام برمیداشتند و در سیستم حکومتی هم بودند، بگیرد.