چالشهای اجرایی حسابرسی در بخشهای دولتی
ابراهیم رسام
مدرس دانشگاه
دپارتـــــــمانهــــای حســـــابرسی داخلی سازمانهای دولتی با چالشهای ویژهای مواجه هستند و بسیار مهم است که فعالیتهای حسابرسی آنها به گونهای مناسب پیکربندی شود که سازمان بتواند وظایف خود را به شیوهای مؤثر و کارآمد انجام دهد. مؤسسات حسابرسان داخلی اظهار میکنند که حسابرسی داخلی یک عنصر ضروری از حاکمیت خوب بخش دولتی است، زیرا ارزیابی عینی و بیطرفانه از مدیریت مؤثر و مسئولانه منابع دولتی ارائه میدهد. در این رویکرد، حسابرسی داخلی از سازمانهای بخش دولتی برای دستیابی به یکپارچگی و پاسخگویی و القای اعتماد در بین ذینفعان حمایت میکند. نقش حسابرسان داخلی در سازمانهای بخش دولتی و بویژه در بانک مرکزی بسیار مهم است، زیرا آنها موظفند از طریق ارزیابی برنامهها و سیاستهای کارآمد و ناکارآمد، به اشتراک گذاشتن بهترین رویهها و معیارسنجی اطلاعات و ارائه بازخورد مداوم برای تنظیم سیاستها، بینشی برای کمک به تصمیمگیرندگان ارائه دهند. متأسفانه، این رویکرد پیوسته و مستمر با تکنیکهای حسابرسی داخلی سنتی تطابق کامل ندارد.
تکنیکهای حسابرسی سنتی بر آزمونهای گذشتهنگر متکی هستند و هدف اصلی آنها ارزیابی سیستم کنترل داخلی و سطوح ریسک سازمان بهصورت لحظهای است. متأسفانه، این تکنیکهای حسابرسی نمیتوانند سیستمهای کنترل داخلی و سطوح ریسک را به صورت مستمر تجزیه و تحلیل کنند و بنابراین به واحد حسابرسی داخلی اجازه نمیدهند تا ارزیابی سریع ریسک را ارائه دهد. در نتیجه، زمانی که سطح ریسک افزایش مییابد برنامهریزی برای یک مداخله بهموقع، دشوار است. در این راستا، حسابرسی مستمر به عنوان پشتیبان برای تکنیکهای حسابرسی سنتی عمل میکند که باید در کنار یکدیگر وجود داشته باشند و مکمل یکدیگر باشند تا اثربخشی و کارایی عملکرد حسابرسی داخلی را بهبود بخشند. به طور خاص، حسابرسی مستمر برای نظارت بر فرایندهای سازمان به صورت مداوم بسیار مفید است و در نتیجه سطوح کارایی و اثربخشی بالاتری را به همراه دارد. علاوه بر این، یک تکنیک تشخیص قدرتمند است و فراوانی و پوشش تجزیه و تحلیل فعالیتهای انجام شده توسط عملکردهای حسابرسی داخلی را افزایش میدهد.
یک چهارچوب کلی برای حمایت از سازمانهای دولتی و به طور خاص بانک مرکزی در مواجهه با چالشهای مختلف، اجرای سیستمهای حسابرسی مستمر را پیشنهاد میکند و دلایل متعددی وجود دارد که چرا مطالعه اجرای سیستمهای حسابرسی مستمر در بانک مرکزی مهم است. تحلیلهای اخیر انجامشده توسط صندوق بینالمللی پول نشان داده است که بخشهای حسابرسی داخلی چندین بانک مرکزی در سراسر جهان با آسیبپذیریهای جدی مواجه هستند. دو مورد از مهمترین مسائلی که باعث میشود عملکرد حسابرسی داخلی به طور کامل کارآمد نباشد عبارتند از: عدم انعطاف پذیری نهادی وفقدان یک فرایند رسمی و ساختار یافته پیگیری.
بسیار مهم است که بدانیم چرا سیستمهای حسابرسی مستمر برای بانکهای مرکزی ارزشمند هستند. در این راستا، توجه به این نکته حائز اهمیت است که یکی از محرکهای اصلی که سازمانها را به ایجاد یک سیستم فناوری ترغیب میکند، فشار به سمت سطوح بالاتر کارایی و کاهش هزینه است. این جنبه بویژه برای سازمانهای بخش خصوصی که هدف اصلی آنها حداکثر کردن سود است، اهمیت دارد. واضح است که سازمانهای بخش دولتی به اندازه سازمانهای خصوصی در مورد کارایی و کاهش هزینهها نگران نیستند، زیرا آنها بیشتر نگران دستیابی به هدف سیاستی خود هستند. اهمیت برجسته اهداف سیاستی بانکهای مرکزی، که معمولاً شامل ثبات قیمت و مالی است، باعث میشود این مؤسسات دولتی حتی کمتر نگران مسائل کارایی باشند، زیرا آنها باید به اهداف خود بدون توجه به هزینه دست یابند. بر اساس این ملاحظات، واضح است که سازمانهای دولتی از این انگیزههای خاص برای پیادهسازی سیستم فناوری حسابرسی مستمر برخوردار نیستند. با این حال، برای بهبود چندین جنبه از عملکرد حسابرسی داخلی را که تنها به مسائل کارایی مربوط نمیشوند، مورد توجه قرار داده است.
در حالی که ما یک ارزیابی نظری از راه حلهای خود را بر اساس تجزیه و تحلیل ادبیات نظری، تجربی و حرفهای ارائه میدهیم، با این حال رویکرد تحقیق علوم طراحی به منظور نشان دادن اثربخشی و تناسب واقعی راه حلهای پیشنهادی، نیاز به یک ارزیابی عملی دارد. نظریه علوم طراحی روشهای مختلفی را برای ارزیابی راه حلهای طراحی شده مشخص از طریق تجزیه و تحلیل پیشنهاد میدهد. ما به بررسی اجرای عملی راه حلهای خود میپردازیم و پیشنهاد میکنیم آنها را با استفاده از مطالعات موردی ارزیابی کنیم. در همین راستا، بانک مرکزی به طور کلی تمایلی به ارائه اطلاعات در مورد فعالیتهای حسابرسی داخلی خود ندارند، با توجه به اینکه آنها دارای دستورالعملهای خاصی هستند که میتوانند برای اجرای چنین نوع سیستم حسابرسی استفاده کنند.