تشکیل شورای بانکهای مرکزی کشورهای بریکس
در حوزه «بریکس+۵» میتوان یک ارز فرضی به وجود آورد که نرخ آن هفتگی اعلام و پولهای ملی نسبت به آن سنجیده شوند و کشورها سه یا شش ماه یکبار، در انتهای دوره دست به تسویهحساب بزنند
مسعود دانشمند
عضو اتاق بازرگانی ایران
جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای بریکس که بازار آن میتواند نصف جمعیت جهان را پوشش دهد، توانایی مبادله کالا با کشورهای عضو را داراست، اما انجام مبادلات با توجه به وجود تحریمها نیازمند ارزشگذاری برای کالاها بوده و این ارزشگذاری کالاها الزاماً نباید با دلار انجام شود، پس چهکار باید کرد؟ پیش و بعد از انقلاب، با کشورهای اروپا شرقی با دلار محاسباتی کار میکردیم وclearing dollar به وجود آمد، البته برای امروز توصیه نمیشود، اما منظور از بیان آن این است که باید شاخصی تعریف شود تا کار از این طریق پیش برود.
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و پس از آنکه امریکاییها به هیچ یک از تعهدات خود پــــایبنــــــد بــاقـــــــی نماندند، سایر کشورها دورهم جمع شدند و HDR را به وجود آوردند که یک ارز فرضی صرفاً برای تبادلات بود، بنابراین اعضای بریکس هم میتوانند اقدام مشابهی را انجام دهند. به این شکل که در حوزه «بریکس+۵» یک ارز فرضی به وجود آید که نرخ آن هفتگی اعلام و پولهای ملی نسبت به آن سنجیده شوند و سه یا 6 ماه یکبار، در انتهای دوره دست به تسویهحساب بزنند. این مسأله میتواند نیاز به دلار را کاهش و ارز مشترک بریکس را به تدریج توسعه دهد، البته این ارز، ارزی نیست که وارد جیب مردم شود و فقط برای محاسبات تبادلات بازرگانی مناسب است.
البته در این خصوص باید در نظر داشت که انجام این کار در برخی مجامع بینالمللی مانند آسهآن ممکن نیست، در حوزه پیمان شانگهای هم به دلیل آنکه عمده آن از چین و روسیه تشکیل شده است، دنبال چنین جایگزینی بودن خیلی عاقلانه به نظر نمیرسد، اما در صورتی که ساختاری در «بریکس+۵» برپا شود که دنیا از موفقیت آن آگاهی یابد، کشورهای دیگر اشتیاق پیوستن به این جمع را پیدا خواهند کرد.
نخستین کاری که در «بریکس+۵» برای ارز فرضی باید اتفاق بیفتد، تشکیل شورای بانکهای مرکزی کشورهای عضو است. به دنبال آن صندوق تسویهحسابهای متفاوت هم باید بنا گذاشته شود و این ارز در آن جای بگیرد. ایران در حال حاضر با چین حدود ۱۷ میلیارد، با روسیه نزدیک دو میلیارد و با هند نزدیک به ۴ میلیارد دلار مبادلات دارد، این مبلغ به صندوق خواهد رفت و با ارز مشترک بریکس، مبادلات پولی انجام میگیرد و در این صورت است که تحریمها بیاثر خواهد شد، زیرا تحریم شامل حال دلار خواهد شد و این ارز مشترک را دربرنمیگیرد.
چنانچه واقعاً به فکر حذف دلار هستیم، نباید شعارگونه حرف زد، واقعیت این است که این کار با توجه به اینکه تمام محصولاتی که صادر میکنیم به دلار قیمتگذاری میشود و حدود ۶۵ درصد تبادلات بازرگانی جهان به همین شکل پیش میرود و اساساً ذخایر کشورها در بانکهایشان هم بیشتر به دلار است، به سادگی امکانپذیر نیست. با این حال، کاهش نیاز کشور به دلار راهحلهایی دارد که باید مورد توجه قرار گیرد.
ابتدا نیاز است تا همانطور که اشاره شد از شعاری کردن بحث دلارزدایی دوری کرد و درباره بنا نهادن ارز بریکس تصورات غیرواقعی نداشت، مثلاً یک چالش این است که کشوری مانند چین به کدام دلیل باید زیر بار ارز دیگری غیر از یوآن برود؟ به همین دلیل است که ارز فرضی مسأله حذف دلار را به مرور پیش خواهد برد و تحقق آن به کار کردن مستمر در طول زمان نیاز دارد.
روز اول که اتحادیه اروپا، یورو را پایهگذاری کرد، با این تفکر پیش رفت که دلار حذف خواهد شد، ولی یورو در عمل به یک ارز درجه دو تبدیل شد و حتی فشارهایی که وارد آمد مبنی بر اینکه در محدوده اروپا تبادلات با پولی غیر از یورو صورت نگیرد، موفقیتآمیز نبود.