حمله سایبری به جایگاههای سوخت از زاویهای دیگر
دکتر پویا نعمتاللهی
روزنامهنگار و کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی
دومین حمله به جایگاههای سوخت کشور با واکنشهای متفاوتی از سوی عامه مردم مواجه شد. برخی با نگرانی به پیگیری خبرها اکتفا کرده و برخی خوشحال از بحران موجود، کل ساختار نظام را به سخره گرفتند و منتظر شدند تا بحران دیگری از این بابت گریبانگیر کشور شود.
وزارت نفت این بار نیز در خط مقدم بود. این وزارتخانه به تنهایی در چند جبهه در حال نبرد است. استعاره جبهه ناظر بر جنگ روایتها است. روایتهایی که هرکدام این وزارتخانه را در بر گرفته و بعضاً آن را در معرض حملات بیامان قرار داده است؛ حال آنکه این جنگ روایتها اساساً جنگ این وزارتخانه نیست.
جبهه اول در حوزه آلودگی هوا و انگاره «مازوتسوزی» است. با آنکه بیش از 20 دستگاه و سازمان و شرکت در پدیداری و چگونگی این وضعیت آلودگی نقش دارند اما همه آنها به گوشهای خزیده و کهنالگوی مازوت را به خدمت میگیرند تا این آلودگی را به گردن نفت کوره و بنزین و گازوییل بیندازند. وزارت نفت صرفاً وظیفه تأمین سوخت مصرفی کشور را برعهده دارد. اگر فلان نیروگاه در فلان نقطه مازوت میسوزاند، چه ارتباطی میتواند به وزارت نفت داشته باشد؟ آیا کسی در این روایتها به سراغ وزارت نیرو رفته و از آنها مطالبه مستندات فیلتر خروجی نیروگاهها را داشته است؟
اینکه دهها هزار وسیله نقلیه آلاینده و مستعمل در سطح شهرها تردد دارند و هوا را آلوده میکنند، ربطی به وزارت نفت ندارد. همین چند روز قبل رئیس پلیس راهور خبر داد که 35 درصد از وسایل نقلیه در کشور فرسوده است و باید اسقاط شود. این خودروها حتی اگر عالیترین و باکیفیتترین بنزین حاصل از برجهای تقطیر پیشرفتهترین پالایشگاههای دنیا را هم مصرف کنند اما در نهایت چیزی جز آلودگی از اگزوزشان خارج نمیشود. تا وقتی که بتوان وزارت نفت را مقصر قلمداد کرد، کسی در این جنگ روایتها به سراغ حریف تمرینی دیگری نمیرود.
جبهه دوم نیز ماجرای اختلال در سامانه سوختگیری جایگاهها بود. جنگ روایتها این بار معطوف انگاره «دو بار گزیدهشدن از یک سوراخ» بود.
البته بدون تردید حتماً ایراداتی وجود داشته و نقایص امنیتی شرایط لازم را برای ایجاد اختلال در این سامانه فراهم کرده است ولی این موضوع نباید به معنای دو بار گزیدهشدن از یک سوراخ باشد. اگر چنین استعارهای در جهان کنونی مصداق داشت آنگاه بساط هک و تدارکات امنیتی برای همیشه برچیده میشد و یک بار نفوذ به معنای آخرین نفوذ میشد.
بعد از وقایع هک سامانه سوخت در سال 1400 بسیاری گمان میکردند که این سامانه دیگر نمیتواند هدف حملات قرار گیرد؛ چرا که در همان بار اول تمامی زوایا و ابعاد سیستم مورد وارسی و تمهیدات امنیتی لازم قرار گرفته و مسیر نفوذ مسدود شده است. واقعیت آن است که تهدیدات سایبری را هرگز نمیتوان محو کرد. این تهدیدات به طور فروخفته حضور دارند و به محض یافتن نخستین مجرا وارد آن شده و ساختارها را نابود یا مختل میکنند.
به طورمتعارف هیچ شهروندی حتی با هر درجه از انتقاد از نظام کنونی نباید با هرگونه اضمحلال یا آسیب به ساختارها و سیستمهایی که با پول خودش بنا شده و به او سرویس میدهند، موافقت داشته باشد.
نظام تأمین سوخت در کشور همچون خون برای بدن است و هر لحظه که این خونرسانی قطع شود، به معنای تهدیدی است که هرآیینه میتواند موجودیت هرکدام از ما را با تهدید و خطر مواجه کند. تصور کنید یکی از عزیزان شما در آمبولانسی است که باید هرچه سریعتر به بیمارستان رسانده شود ولی آمبولانس بنزین ندارد و در صف جایگاه پمپبنزین منتظر رفع اختلال است.
بعد از هک سامانه در سال 1400 قطعاً زمینهسازیهای لازم برای بستن مجرای نفوذ صورت گرفته بود اما واقعاً نمیتوان این مجاری را برای همیشه و همواره مسدود کرد. به هرحال همواره ممکن است راهی برای نفوذ مجدد پیدا شود. فناوریهای نوین همواره ما را غافلگیر و تعجبزده میکند. سیستمها همواره باید بروزرسانی شوند و قرار نیست یک سیستم (هرچند هم که خوب و قوی باشد) تا ابد به همان شکل استمرار داشته باشد.
نکته بسیار جالب در ماجرای اخیر ناظر بر تعدد اظهارنظرها پیرامون آن است. مثلاً اشاره میشود که این قضیه اخیر اساساً حمله سایبری نیست بلکه یک حادثه سایبری است و برخی دیگر از نفوذیها یاد میکنند و خلاصه اینکه بساط هرنوع اظهارنظر پهن شده است. قضاوت در مورد این واقعه را باید به اهلش سپرد. فلان نماینده که مستقیماً افرادی از وزارت نفت را در این قضیه متهم میکنند شاید آگاه نباشند که برخی از نخبهترین مغزهای فناوری اطلاعات هستند که سیستم سوختگیری کشور را با این درجه از وسعت، پیچیدگی، پراکندگی و گستردگی مدیریت میکنند.
اتهامزدن به دستگاهها در این وضعیت بدون در دست داشتن مستندات چه دردی را دوا میکند جز اینکه نیروهای خدوم را در معرض وحشت و ترس از برخورد امنیتی قرار میدهد.
به هر حال مشخصاً این بار سیستم سوخترسانی کشور در کمترین زمان موجود (در عرض چند ساعت) به حالت پایدار درآمد و آنگاه در عرض کمتر از چند ده ساعت به تمامی آماده به فعالیت متعارف و پایا بود. این بار برخلاف دفعه قبل موج خبری و توجهات چندان گستردهای در عرصه جامعه پدید نیامد. هم مردم و هم وزارت نفت و چه بسا همان ترتیبدهندگان حمله باور داشتند که این بار با توسل به تجارب قبلی مشکل خاصی برای استقرار دوباره سامانه سوخترسانی وجود نخواهد داشت.
روزانه تعداد زیادی هجوم سایبری به زیرساختهای کشور صورت میگیرد. لزومی ندارد که مردم در جریان این موضوع باشند؛ چرا که موجب سلب آرامش از زندگی عادی آنها میشود. بیشتر این حملات دفع شده و بلااثر و ناکام میمانند. تعدادی نیز در مراحل ابتدایی مهار میشوند. مواردی که این حملات منجر به اختلال شدید بشوند روزبهروز کمتر میشود. اما هیچگاه نمیتوان آنها را به صفر رساند. مهم آن است که در اینگونه نبردها پیشاپیش آمادگی لازم معطوف بالابردن توان مواجهه با مشکل وجود داشته باشد. این همان کیفیتی است که در ماجرای اخیر به صورت کاملاً عینی و درست جلوی چشم مردم در جایگاههای پمپبنزین به مرحله اجرا گذاشته شد.