ضرورت توانمندی تأمین منابع مالی و دانش اقتصادی بالا در مدیران خودروسازی

چرا صنعت خودروی ایران رشد نکرده است؟

 منوچهر منطقی
معاون سابق وزیر صمت و صاحبنظر صنعت خودرو

یکی از سؤالات مهمی که در صنعت خودروی کشور وجود دارد ‌این است که این صنعت با چه چالش‌هایی روبه‌رو است. برای پاسخ مناسب به این سؤال ابتدا باید عواملی را که کشورهای مختلف صنعت خودروسازی ایجاد کرده و در آن صنعت موفق بوده‌اند بررسی کنیم و با مقایسه عوامل موفقیت این کشورها با کشور خودمان به جواب برسیم. اصولاً صنعت خودرو دو ویژگی دارد؛ «یک، دارای ارزش افزوده بالایی است و دو، اشتغال قابل‌توجهی را ایجاد می‌کند.»
در خصوص ارزش افزوده صنعت خودرو باید گفت این موضوع کشورها را از منابع پراکنده دور و به سمت یکپارچه‌سازی هدایت می‌کند. در این زنجیره ارزش، کارخانه‌های ساخت مواد اولیه فلزی، غیرفلزی، قطعه‌سازان، مراکز علمی دانشگاهی و شرکت‌های دانش‌بنیان برای توسعه فناوری پیشرفته و نیز طراحی محصول را در یک زیست‌بوم به یکدیگر متصل کرده و برای بازار فعلی و آتی خلق محصول می‌کنند.
مبحث دیگر اشتغال بالایی است که صنعت خودرو ایجاد می‌کند. علاوه بر زنجیره ارزش اصلی، این امر شغل‌های جنبی دیگری را ایجاد می‌کند که معمولاً این اشتغال جنبی در کشورهای مختلف بنا به آنکه چقدر در صنعت خودروسازی عمیق شوند به ازای یک شغل در خودروسازی پنج تا هشت شغل دیگر فراهم می‌کند.
مهم‌ترین ویژگی صنعت خودرو، خلق محصول است که طیف بسیار گسترده‌ای از آموزش‌دیدگان دانشگاهی را به‌کارگیری می‌کند. در خودروسازی از ابتدا نمی‌توان کل زنجیره ارزش را شکل داد بلکه دولت‌ها با سیاستگذاری‌های تشویقی و از طرفی محدود‌کننده طی سه مرحله باعث می‌شوند خودروسازها زنجیره ارزش را کامل کنند که مراحل به صورت ذیل است:
مرحله اول: انتقال فناوری یک خودرو و تولید آن از قطعات منفصله و بومی‌سازی وسیع قطعات خودرو، البته بومی‌سازی قطعات خودرو روی قطعات با فناوری پیشرفته مانند موتور، قطعات الکترونیکی و قالب‌های ساخت بدنه است.
مرحله دوم: ایجاد مراکز طراحی مشترک یا مستقل برای طراحی و ساخت اجزای کلیدی خودرو به صورت بومی؛ به عنوان مثال مراکز طراحی محصول جدید در خودرو، مرکز طراحی و ساخت موتور و مراکز طراحی و ساخت اجزای الکترونیکی و الکتریکی خودرو از آن جمله هستند. این اجزای طراحی شده را روی محصول قبلی می‌گذارند و شروع به عرضه خودرو با نشان تجاری داخلی می‌کنند.
مرحله سوم: طراحی محصول به صورت کامل انجام شده و باید دو یا چند نشان تجاری داخلی ایجاد شود که تمرکز روی صادرات آنها برای کسب منابع ارزی در راستای توسعه تولید و محصولات جدید است. نمی‌توانید هیچ کشوری را  پیدا کنید که دارای صنعت خودروسازی با ویژگی‌هایی که مطرح شد، باشد و صادرات انجام ندهد!
برای پیاده‌سازی سیاستگذاری دولت‌ها در خودرو باید مدیرانی داشته باشید که دارای ویژگی‌های ذیل باشند:
 خود را متعهد به اجرای سیاستگذاری دولت بدانند.
 شناخت کامل روی فناوری‌های خاص خودرو داشته باشند.
 تسلط کامل روی بازارهای داخلی و صادراتی هدف داشته باشند و برای آن بازارها خلق محصول مناسب کنند.
 تسلط کامل اقتصادی روی تأمین منابع و مدیریت جریان نقدینگی داشته باشند.
 توانمندی ایجاد قطعه‌سازان خصوصی و با فناوری مناسب را داشته باشند.
 از فرصت‌ها که در همکاری بین‌المللی و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی داخل و خارج است حداکثر استفاده ممکن را داشته باشند.
نهایتاً برای خلق محصول باید دارای نیروهای متخصص آموزش‌دیده در دانشگاه‌های داخل و نیز نیروهای آموزش‌دیده در دانشگاه‌های خارج از کشور باشند.
به طور کلی اگر بخواهیم یک تعریف ساده برای خودروسازی داشته باشیم آن را می‌توان در چهار ویژگی ذیل فرموله کرد:
ارزش افزوده آن ۵۰ تا ۷۰ درصد باشد.
توان خلق محصول برای بازارهای داخلی و خارجی را داشته باشند.
قطعه‌سازان داخلی روی فناوری‌های کلیدی محصول که اغلب دارای فناوری‌های پیشرفته هستند، (و نه صرفاً قطعات با فناوری ساده و متوسط) متمرکز شوند.
مدیریت در خودروسازی بسیار حساس است و تیم مدیریتی باید روی فرایندهای توسعه محصول برای بازارهای داخلی، خارجی، ارتقای زنجیره تأمین و سازماندهی‌های مدرن برای بهره‌وری بالا مسلط بوده و دارای تجربه بالا باشند و نهایتاً توانمندی تأمین منابع مالی و دانش اقتصادی بالایی داشته باشند.

جستجو
آرشیو تاریخی