در حافظه موقت ذخیره شد...
نقدی بر اظهارنظر بورسی پزشکیان
وی در تازه‌ترین اظهاراتش در صفحات شخصی خود، مطالبی در خصوص وضعیت بازار سرمایه منتشر کرده است که با واکنش برخی کارشناسان اقتصادی نیز مواجه شده و این افراد، اظهارات آقای پزشکیان را ناشی از عدم تسلط وی بر موضوعات اقتصادی بویژه بازار سرمایه تعبیر کرده‌اند.
این کاندیدای انتخاباتی در صفحه شخصی‌اش در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «برای حمایت از بورس نرخ خوراک صنایع را چند برابر کردند و مصوبه را دو ماه در کشوی معاون اول نگه داشتند تا نورچشمی‌ها فرصت کافی برای خالی کردن پرتفوی‌شان را داشته باشند. این‌طور شد که سقوط بزرگ اردیبهشت 1402 شکل گرفت».
اولین نقد محتوایی گزاره مطرح شده از سوی آقای پزشکیان این است که اساساً ایشان نمی‌دانند که افزایش نرخ خوراک صنایع به ضرر بازار سرمایه است نه به سود آن. به همین دلیل منتقدین این مصوبه که عموماً از بورسی‌ها بودند، معتقد بودند که دولت برای جبران کسری بودجه این مصوبه را گذرانده است.
دومین نکته‌ای که در توئیت پزشکیان به آن اشاره شده است، ایجاد فرصتی برای خروج افرادی است که به واسطه دسترسی به اطلاعات نهانی، پرتفوهایشان را در قیمت‌های بالا خالی کرده‌اند و به اصطلاح بورسی‌ها نقد شده‌اند.
این ادعا توسط آقای پزشکیان در صورتی مطرح شده است که اتفاقاً سازمان بورس بارها اعلام کرده که تمامی کد‌هایی که در تاریخ 17 اردیبهشت (چند روز قبل و چند روز بعد) معاملات مشکوک و خارج از عرفی داشته‌اند را بررسی کرده و به دستگاه‌های ناظر و قضایی در این خصوص تمام اطلاعات را داده است و تاکنون تخلف محرز و قابل توجهی وجود نداشته است.
بنابراین اگرچه ثبات در تصمیم‌گیری‌ها و شفافیت شرط لازم برای حل چالش‌های بازار سرمایه و تسهیل ورود سرمایه به این بازار نیز محسوب می‌شود اما یقیناً شرط کافی نخواهد بود.
نقد دیگری که برخی از کارشناسان به اظهارنظرات اخیر آقای پزشکیان -خصوصاً در مسأله مشکلات اقتصادی کشور- مطرح می‌کنند، عدم تسلط وی بر مبانی کلی و چهارچوب‌های کلان اقتصادی کشور است.
به اعتقاد اکثر صاحبنظران، موضوع اول و خط اصلی مشکلات امروز کشور در حوزه‌های اقتصادی و معیشتی است که با تورم‌های بالا در این سال‌ها پیوند خورده است. این درحالی است که با توجه به این مسأله، طبیعتاً دیدگاه‌های اقتصادی و راهکار‌هایی که هر یک از کاندیداها برای عبور از چالش‌های اقتصادی ارائه می‌کنند، ازاهمیت بالایی برخوردار خواهد بود.
مسلم این است که ارائه راهکار برای عبور از بحران‌ها و چالش‌های کلان اقتصادی کشور که عمده آنها شامل ناترازی‌های ارزی-انرژی- مالی است، نیازمند شناخت عمیق از ساختارهای اقتصادی کشور است که به نظر می‌رسد تاکنون آقای پزشکیان نتوانسته دیدگاه و شناخت خود از اقتصاد ایران را به نحو اقناع کننده‌ای ارائه دهد.