صفحات
  • صفحه اول
  • رویداد
  • اقتصادی
  • گفت و گو
  • کلان
  • انرژی
  • راه و شهرسازی
  • بازار سرمایه
  • بازار
  • بین الملل
  • صنعت و تجارت
  • تاریخ شفاهی
  • کشاورزی
  • کار و تعاون
  • صفحه آخر
شماره شصت و هفت - ۰۸ شهریور ۱۴۰۲
روزنامه ایران اقتصادی - شماره شصت و هفت - ۰۸ شهریور ۱۴۰۲ - صفحه ۶

مدیر عامل آب و فاضلاب کشور:

نهضت آبرسانی به روستاها در دولت سیزدهم احیا شد

ایران سرزمینی خشک و کم‌آب است

بیش از 70 درصد کشور چهره بیابانی و کویری دارد و در مرکز خود رودخانه دائمی ندارد. از این رو بیشتر منابع آب شرب آن از منابع زیرزمینی یا سدها تأمین می‌شود و همین محدودیت اهمیت آبرسانی به جمعیت 87 میلیونی کشور را نشان می‌دهد.
اتابک جعفری، مدیر عامل آب و فاضلاب کشور در خصوص استفاده درست از منابع محدود آب و صرفه‌جویی در مصرف آب نگاهی فراتر دارد. او معتقد است صرفه‌جویی در آب نه تنها برای عبور از بحران‌های آبی است، بلکه نوعی سبک زندگی لازم و ضروری برای اقلیم خشک و نیمه‌خشک ایران است. صرفه‌جویی در مصرف آب باید به یک فرهنگ رفتاری یا به تعبیر ایشان «تغییر الگوی مصرف» منجر شود.
 
تا چه زمانی باید صرفه‌جویی کرد؟
بنده در مورد کلمه «صرفه‌جویی» بحث زیاد کرده‌ام. برای توصیف آن باید دو نکته مشخص شود؛ نخست آنکه معنی مستتر ذاتی کلمه «صرفه‌جویی» در نهاد خود به یک بحران در یک بازه کوتاه یا به‌عبارتی موقتی دلالت دارد. یعنی چی؟ بگذارید مثال بزنم. به‌طور مثال ما در یک دوره بحران مثل جنگ یا بروز یک زلزله از واژه صرفه‌جویی استفاده می‌کنیم. نکته دوم را در بررسی تاریخی اقلیم سرزمین‌مان باید جست‌و‌جو کنیم. اینکه کشور عزیزمان ایران در طول حدود ۳۰۰۰ سال گذشته همواره دچار کم‌آبی بوده است. موضوع کم‌آبی مختص ۵۰ یا حتی ۱۰۰ سال گذشته نیست. بنده بارها به استناد کتیبه‌های تاریخی عرض کردم که وقتی در کتیبه‌های مثلاً دوره هخامنشی نگاه کنیم نوشته: «خداوندا کشور ما را از خشکسالی و دروغ در امان دار.» این یعنی اینکه ما همیشه با کم‌آبی روبه‌رو بوده‌ایم.
با این دو نکته‌ای که عرض کردم می‌توان نتیجه گرفت که کلمه «صرفه‌جویی» باید به «تغییر الگوهای رفتاری» ما در قبال آب تغییر پیدا کند. چرا که ایرانیان قدیم با علم به کمبود آب، رفتاری با آن می‌کردند که امروزه به آن «سازگاری» می‌گوییم. یعنی قرار نیست مثلاً کشور ما تبدیل به کشوری پرآب شود. یا در قدیم کشور پرآبی نبوده و نخواهد شد. ممکن است که دوره‌های کوتاه مدت «خشکسالی» یا «ترسالی» داشته باشیم. اما ماهیت اقلیم ایران همان کم‌آبی است. پس باید چکار کرد؟ همان کاری که نیاکان ما انجام می‌دادند. یعنی رفتاری با آب می‌کردند که در عین کم‌آبی، ایران همواره به نسبت کشورهای منطقه بسیار آباد و توسعه یافته بود و خاک حاصلخیزی نیز داشته است. این به دلیل سازگاری ایرانیان با شرایط اقلیمی بوده است.
 
راهکار شما برای این تغییر الگوی رفتاری چیست؟
ببینید صرفه‌جویی برای یک دوره کوتاه مدت باید منجر به تغییر الگوی رفتاری و در نتیجه اصلاح الگوی مصرف شود. اصولاً نامگذاری هفته‌ای در طول سال با عنوان «هفته صرفه‌جویی در مصرف آب» که معمولاً در ابتدای فصل گرم هر سال است، باید نمادی باشد برای اصلاح رفتارهای نادرست ما در مصرف آب در طول سال. یعنی اینکه ممکن است سه ماه تابستان مصرف آب حالت بحرانی پیدا کند، ولی معنی‌اش این نیست که مثلاً از ابتدای پاییز می‌توانیم مصرف آب را زیاد کنیم. این نکته‌ای است که باید در دراز مدت تبدیل به فرهنگ شود. بدین صورت که همواره و همیشه باید با آب بر اساس منابع و وضع موجود رفتار کنیم. منابع آب را نمی‌توان زیاد کرد. یک مقدار آب مشخصی داریم. اصولاً کشور ما دارای منابع آب محدود است. به‌طور مثال در درون فلات مرکزی ایران ما فاقد رودخانه‌های چهارفصل پرآب و با مسیر طولانی هستیم. این خودش می‌تواند از موانع توسعه باشد. کشورهایی مانند عراق، مصر، هند، چین، ترکیه و خیلی از کشورهای اروپایی دارای رودخانه‌هایی هستند که گاهی طول کشورشان را هزاران کیلومتر طی و بسیاری از حوضه‌های سرراه خود را سیراب می‌کنند. اما در کشور ما نهایتاً با چند کیلومتر که آن هم از درون سرزمین نمی‌گذرد و عموماً در نزدیکی مرزها هستند به دریا ریخته می‌شوند. با دانستن این علم بوده که ایرانیان قدیم مبدع قنات شدند و انتقال آب از ۳۰۰۰ سال پیش در ایران به‌صورت یک ساخته بی‌نظیر دست بشر صورت می‌گرفته است. پس وظیفه ما چیست؟ «حفظ و نگهداشت»...
 
به جز تغییر الگو در مصرف آب نمی‌شود با تکنولوژی‌های مدرن یا انتقال آب بحران را پشت سرگذاشت؟
بحران برای یک دوره مدت معین است. در حالی‌که ما باید نگاه حاکمیتی به آب داشته باشیم. قطعاً کشور ما در تحقیقات و ساخت‌وساز در حوزه نگهداشت و حفظ آب درون سرزمین جزو برترین‌هاست. اما شناخت سرزمینی دقیق لازم است. هرگونه دخل و تصرف در طبیعت پیامدهای خود را دارد. شما یک تخته سنگ را جابه‌جا کنید به‌نوعی محیط زیست را تغییر دادید. اما بحث حیات و حفظ جمعیتی خط قرمز هر تمدنی است. ما برای شرب، آب به‌مقدار کافی در کشورمان داریم. تأسیساتی که در ایران است در زمینه آب شهری بسیار پیشرفته است. امروز ما با کیفیت‌ترین آب شرب را در قیاس با کشورهای پیشرفته داریم. اما نکته اصلی ما در مبحث «توسعه» است. مواجهه با این موضوع از اواخر دهه ۴۰ شمسی آغاز می‌شود و به جرأت می‌توانم بگویم که شروع بدمصرفی ریشه در آن دوره دارد. آغاز روند صنعتی شدن ایران تحت نام «توسعه» به‌طور طبیعی مصرف منابع را افزایش داد. تا پیش از آن همچنان مردم ایران الگوی صحیح مصرف آب را داشتند. عدم آینده‌نگری در طول ۶۰ سال گذشته رفتار ما ایرانیان را در مصرف آب تغییر داد.
دو چیز نزد ایرانیان بسیار مقدس بوده است؛ یکی آب و دیگری نان. اگر به‌خاطر بیاورید، پدران ما وقتی تکه نانی روی زمین می‌دیدند از روی زمین بر می‌داشتند، می‌بوسیدند و به کناری می‌گذاشتند. این رفتار از کجا می‌آمد؟ از اینکه تولید نان و گندم در ایران بسیار سخت بوده است. وقتی چیزی نایاب و مشکل به‌دست آید، ارزشمند می‌شود. همین نگاه در خصوص آب هم وجود دارد. اگر این اهمیت نبود که به این میزان در آیات قرآن کریم به آن اشاره نمی‌شد. اصلاً دین ما برای آب حرمت فراوانی قائل است. وجود الهه آب در تفکر اساطیری مردم ایران نشان از اهمیت تاریخی این موضوع است.
 
برخی نظریه‌های توسعه، محدودیت منابع آبی را مانع توسعه همه‌جانبه می‌داند. آیا ما نمی‌توانیم به توسعه پایدار و همه‌جانبه دست یابیم؟
نکته‌ای که ایشان اشاره می‌کنند فقط تبیین موانع است. کار ما برداشتن موانع است. اما با چه قیمتی؟ به‌طور مثال برای بحث صنعت و کشاورزی که بیشترین مصرف آب در این حوزه‌ها صورت می‌گیرد، موضوع حفظ و نگهداشت آب درون سرزمینی مطرح است. حرفی که ایشان می‌زند منافاتی با آن موضوع اصلاح الگوی مصرف ندارد. اتفاقاً در همان کتاب ایشان به تولید ثروت و صنعت با تکیه بر صرفه‌جویی اشاره می‌کند. اگر ما مدیریت صحیح مصرف آب را با نگاهی حاکمیتی و کلان برای تمامی دستگاه‌های کشور داشته باشیم، مانعی برای توسعه نخواهیم داشت. مشکل در همان بدمصرفی است. در کجای دنیا در منطقه‌ای خشک و کم آب برنج می‌کارند؟ در هیچ کشور اروپایی با اینکه مشکل کم‌آبی ندارند شما شاهد شست‌وشوی ماشین با آب شرب نیستید. اینها نمونه‌هایی است از رفتار نادرست ما با منابع. عرض کردم ما مشکل کمبود آب شرب نداریم ولی هم هدر رفت داریم، هم مصرف نادرست. امروزه برای صنعت، تکنولوژی راهکارهای مناسبی دارد. «پساب» در کشورهای توسعه‌یافته موضوعی فراگیر شده است. کشوری مثل مالزی و سنگاپور که اصلاً روی آب هستند، بازچرخانی آب یا همان «پساب» را در دستور کار دارند. در حالی‌که در گذشته فاضلاب شهری هدر می‌رفت، امروزه ما تصفیه و بازچرخانی فاضلاب را با سرعت فراوانی توسعه داده‌ایم. الان شهرداری‌ها و صنایع می‌توانند از همین پساب که به نسبت آب‌های زیرزمینی و متعارف پایدارتر است برای مصارفشان استفاده کنند. مجموعه این کارها و بسیاری اقدامات دیگر که در وزارت نیرو در حال انجام است، برداشتن همین موانع است تا کشور ما بدون هیچ دغدغه‌ای به توسعه پایدار دست یابد. همه اینها در کنار مصرف درست از منابع و سازگاری با کم‌آبی می‌تواند موانع توسعه را برطرف کند. اما باز تکرار می‌کنم، ما منابع آبی را نمی‌توانیم اضافه کنیم و همچنان ما کشوری خشک داشته و خواهیم داشت. ما فقط مدیریت می‌کنیم تا با توزیع عادلانه و مصرف صحیح چرخ‌های توسعه کشور را شتاب دهیم.
 
در خصوص ابر پروژه «جهاد آبرسانی» به ۱۰ هزار روستای کشور هم توضیح بفرمایید که آیا بحث لوله‌گذاری در کنار کمبود منابع آبی چالش‌هایی در آینده پدید نخواهد آورد؟
مسأله آبرسانی به روستاهای کم‌برخوردار از امکانات که عموماً در مناطق دوردست و گاهی صعب‌العبور قرار دارند از چند جهت برای دولت حائز اهمیت است؛ ابتدا مسأله توزیع عادلانه منابع و در نهایت دستیابی به عدالت همگانی است که از ثمرات انقلاب عظیم اسلامی و از تأکیدات مقام معظم رهبری است. این کار خیلی پیش‌تر باید انجام می‌شد. دولت سیزدهم اهتمام فراوانی برای این امر قائل است. با وجود مشکلات زیادی که برای این دولت وجود داشت، شاید اگر کسی غیر از آیت الله رئیسی، رئیس‌جمهور بود، این پروژه را به تعویق می‌انداخت. بحث تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی مانع این نشد که پروژه جهاد آبرسانی مختل شود. اصرار رئیس‌جمهور در کنار حمایت‌های مقام معظم رهبری ما را دلگرم به انجام این مهم کرد. شخص وزیر نیرو اعتبار خود را پای این امر مهم گذاشته است. خدا را شاکرم که سعادت سقایی مردم شریف ایران علی‌الخصوص روستائیان زحمتکش را نصیب من کرده است.
اما در کنار اینها تأمین آب مطرح است. درست است که منابع آبی ممکن است دور از این روستاها باشد، ولی با انتقال آب چند اصل مهم انجام می‌شود. اول اینکه آب به‌صورت پایدار در اختیار این روستائیان قرار می‌گیرد ولی بحث دوم بهداشت و در نهایت کنترل مصرف است. خط قرمز حکومت در زمینه آب شرب است. ما حتی در دشت‌های ممنوعه وقتی بحث آب شرب مطرح می‌شود دیگر هیچ محدودیتی نداریم. این محدودیت تنها در خصوص صنعت و کشاورزی است.
پس ما به هر طریقی می‌توانیم آب را برای شرب تأمین کنیم و این حق روستائیان کم‌برخوردار است که شامل این موهبت شوند. تأخیر در این کار از عدالت اجتماعی که دستاورد بزرگ انقلاب اسلامی است به دور است. نکته‌ای که در این بین حائز اهمیت است و گاهی موجبات بدفهمی شده این است که این روستاها پیش از این آب داشته‌اند، ولی پایدار نبوده است.
پس از اتمام این پروژه که تقریباً ۱۶ ماه از آن گذشته، شاهد تحول بزرگی در آبادانی و در نهایت تأمین عدالت اجتماعی و البته امنیت خواهیم بود. شاید کمتر کسی در ایران وجود داشته باشد که با این طرح مخالف باشد.
چراکه حق همه مردم ایران است که از خدمات رفاهی و بهداشتی برخوردار شوند و ما در مجموعه آب و فاضلاب کشور این موضوع را بجد و شبانه‌روزی و عشق دنبال می‌کنیم. آرزوی ماست که این ۱۰ هزار روستا به ۱۷ هزار روستا افزایش یافته و مردم شریف این مناطق از آب شرب پایدار برخوردار شوند.
جستجو
آرشیو تاریخی