نگاهی به اشتباهات راهبردی در دوره شکلگیری برجام
علی فکری
رئیس سازمان سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی و فنی ایران
در مقالات و نوشتههای برخی نخبگان و سیاستگذاران دولت قبل؛ عامدانه اشتباهات راهبردی دوره برجام نادیده گرفته شده و سیاست کلی توسعه روابط همهجانبه با کشورهای همسایه و همسو برای ایجاد فضا بهمنظور بازگرداندن کشور به مسیر اشتباهات راهبردی قدیمی به چالش کشیده شده است. از اینرو لازم است با بازخوانی وقایع، برخی اشتباهات راهبردی آن روزها مجدداً بازخوانی شود:
- آن روزها مذاکرهکنندگان سیاسی و حقوقی بهدنبال شکستن فضای امنیتی ایجاد شده پیرامون ایران از طریق مذاکرات برجام بودند اما ترجمه این هدف در حوزه اقتصادی به درستی انجام نشد. همچنین دو مقوله تسهیل سرمایهگذاری و تسهیل تجارت با یکدیگر اشتباه گرفته شد و غرب توانست با ارائه یک سری امتیازات تجاری (موقتی)؛ ضمن حفظ پتانسیل امنیتیسازی ایران و بهطور کل حاشیه قدرتهای نوظهور؛ بدون ورود به حوزه سرمایهگذاری رضایت ایران را جلب کند. برجام و امتیازات آن مشکل سرمایهگذاری را در هیچ حوزهای به هیچ وجه حل نمیکرد (آمارها گویای این واقعیت هستند). به عبارت بهتر باید همان زمان باور میکردیم که با شرایط وقت تولید و مصرف نفت و گاز؛ اضافه قابل ملاحظهای نداشتیم که حالا با تسهیل تجارت از طریق برجام قادر به بهبود شرایط باشیم. چون چنین بود در همان سالها صرفاً به جایگزینی روی آوردیم یعنی به جای مذاکره با خریداران دوره تحریم برای فروش عادی و کم هزینه و سرمایهگذاران دوره تحریم، نقشه فروش را تغییر دادیم و بازیگران دوره قبل از تحریمها را دوباره به عرصه بازگرداندیم و با اخراج سرمایهگذاران قبل از برجام از میادین؛ به مذاکرات بیثمر با بازیگران تصنعی غربی که قصدی یا توانی برای ورود به حوزه سرمایهگذاری نداشتند، روی آوردیم. نداشتن توجه جدی به مقوله سرمایهگذاری و سرخوش شدن از ایجاد گشایشهای موقتی تجاری یک خطای راهبردی بود.
- برای پروژه امنیتیسازی پیرامون ایران و قدرتهای نوظهور دو پروژه مجزا در نظر گرفته شد که در اولی اسرائیل و در دومی امریکا رهبری اجرای پروژه را در اختیار داشتند. در حالی که فیالواقع یک پروژه با بازیگران کلیدی منطقهای و بینالمللی متفاوت در حال اجرا بوده و هست؛ امنیتیسازی پیرامون قدرتهای نوظهور. اشتباه راهبردی دیگری به هنگام ترجمه واقعیت برجام در زمستان ۱۳۹۴ صورت پذیرفت و اینگونه به فعالان خرد و کلان اقتصادی پیامرسانی شد که نگاه جهانی (منظور اردوگاه امریکا) به ایران تغییر کرده و باید به سرعت با رها کردن روابط قابل اتکای خود با قدرتهای نوظهور؛ زمینه را برای بازیابی سریع روابط با غرب آماده کنند. این ترجمه غلط در حالی انجام پذیرفت که خود طراحان و مجریان مذاکره به آن باور نداشتند. آنها میخواستند پروژه امنیتیسازی ایران را با توجه به شرایط جهانی به شکست بکشانند اما در عمل اعتراضی هم به این برداشت غلط از مسیر آغاز شده خود نکردند و برای جلب پشتیبانی عمومی اجازه دادند این ترجمه غلط از رویکرد خود آنها در سطح خرد و کلان فعالان اقتصادی مستمراً انجام شود. این نگاه دومین اشتباه بزرگ راهبردی بود که پاسخ دولت سیزدهم برای جبران این اشتباهات راهبردی توجه جدی به مقوله سرمایهگذاری در مذاکره با تمام طرفهای خارجی و پیگیری جدی سیاست توسعه روابط با کشورهای همسایه و همسو بوده است.