نخبگان پای کار اقناع افکار عمومی در مسأله بنزین
پویا نعمتاللهی
روزنامه نگار
آخرین آمارهای رسمی در تولید و مصرف بنزین حاکی است که میزان مصرف بنزین در این هفتهها به رقم 137میلیون لیتر در روز رسیده است.
البته این رقم را نباید معادل مصرف متعارف کشور در نظر گرفت چرا که شرایط خاصی باعث رسیدن به آن شده است (نظیر تعطیلیهای مداوم، هفتههای پایانی شهریور و موج آخر سفرهای تابستانی).
درعین حال طبق اظهارات مقامات صنایع پاییندستی نفت میزان «رکورد» مصرف روزانه بنزین حدود 142 میلیون لیتر بوده که در مقطع دیگری از سال رقم خورده بود. میانگین متعارف مصرف شهریور ماه امسال حدود 122 میلیون لیتر است که در مقایسه با شهریور پارسال حدود 12 درصد ازدیاد داشته است.
همین 12 درصد چیزی حدود 13 میلیون لیتر میشود.
این رقم واقعاً رقم سنگینی است چرا که هیچ بخش پالایشی توان اضافهکردن روزانه چنین مقادیری را در عرض یک سال ندارد و شاید تأمین آن در کل بخش پالایشی یک کشور نیز با زحمت و صعوبت و فشار طاقتفرسا به تأسیسات پالایشگاهی میسر باشد که البته به تدریج باعث فرسودگی و استهلاک تجهیزات فوقالذکر میگردد.
از سوی دیگر جامعه بشدت به موضوع بنزین حساسیت پیدا کرده است.
هر اظهارنظر از سوی هر مقام رسمی و غیررسمی میتواند نشانهای دال بر افزایش عنقریب قیمت بنزین باشد.
اکنون مدتی است که کشور از نقطه سربهسر بنزین (از حیث مقادیر) عبور کرده است. بنزین تولیدی کشور (که چند سال قبل یکی از اقلام صادراتی کشور محسوب میشد) اکنون تماماً به مصرف داخل میرسد.
طبعاً اگر این وضعیت موقتی بود، این امکان وجود داشت که بتوان آن را مدیریت کرد.
اما شرایط بهگونهای است که وضعیت ناترازی استمرار خواهد داشت. چشمانداز مشخصی هم برای تثبیت وجود ندارد.
به بیان دیگر هر اندازه که میزان تولید در پالایشگاههای موجود افزایش یابد، طبعاً به مصرف داخل خواهد رسید. هیچ نقطه معینی بهعنوان نقطه سربهسر قابل تعریف نیست.
به دلایلی که پیشتر ذکر شد، هر اندازه که به حساسیت بنزین افزوده شود، طبعاً حساسیت دستگاههای برنامهریزی و سیاستگذاری نیز به همین میزان در برابر آن بیشتر میشود.
قضیه بنزین در حال حاضر با شبکه پیچیدهای از موضوعات امنیتی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی درهمتنیده شده و نظام تصمیمگیری کشور به خوبی آگاه است که نمیتواند با یک تصمیم اقتصادی، مسأله را حل کند.
هر راهحل در قضیه بنزین باید متضمن لحاظکردن تمامی مؤلفهها باشد.
اما هرکدام از مؤلفهها به نوبه خود با سایر متغیرها ارتباط پیدا میکنند و نهایتاً قیمت بنزین را به یکی از پیچیدهترین مسائل موجود کشور تبدیل کرده است.
از سوی دیگر اگر دولت از وضع مالی مناسبی برخوردار بود، چه بسا همین وضعیت موجود را ادامه میداد.
اما دولت هم درگیر معضلات شدید مالی است. از سوی دیگر نباید فراموش کرد که دستگاههای تصمیمساز بعد از افزایش قیمتهای سال 1398 فرصت کافی داشته تا همه گزینههای فراروی خود را ارزیابی کند.
از سوی دیگر مشخص نیست که دستگاههای تصمیمساز در اتاقهای فکر خود چه راهکارهایی را برای مسأله بنزین مورد بررسی قرار داده یا میدهند.
اما آنچه اهمیت دارد همانا انذار مقام معظم رهبری است. معظمله بر اهمیت زبان رسانهای اصرار داشتند. این بدان معنا است که پیگیری هر تصمیم در خصوص بنزین باید پیشاپیش از طریق بستهها و پیوستهای رسانهای به طور دقیق و شفاف به اطلاع مردم برسد.
راهبردهایی نظیر «من هم صبح جمعه فهمیدم» به هیچ وجه نه برای مردم و نه برای افکار عمومی قابلتوجیه و قبول نیست. به هر حال مردم به خوبی میدانند که دیر یا زود در سال آینده باید فکری به حال بنزین کرد.
با این اوصاف بهترین پیشنهاد میتواند دعوت از گروههای نخبگان فکری در حوزههای مختلف اقتصاد، سیاست، جامعه، برنامهریزی، انسانشناسی و سایر حوزههای دخیل در زندگی جمعی ایرانیان باشد.
به نظر میرسد تقریباً تمامی (یا حداقل درصد بسیار بالایی) از اقتصاددانان کشور از استمرار وضعیت جاری برای بنزین ناخشنود هستند. هر نحله فکری و اجرایی در سیاستگذاری اقتصادی احتمالاً سناریوهای خاص خود را برای بنزین دارد.
اهالی عقل جمعی با پشتوانه خاص خود (دانش، علم، تجربههای پیشینی، توان اجرایی، دادههای کمّی و کیفی و...) میتوانند در محافل بسیار تخصصی با حضور اندیشمندان حوزههای گوناگون علوم اجتماعی و اقتصادی بر سر این راهحلها با یکدیگر بحث و مجادله کنند.
در نهایت نیز بهترین گزینه انتخاب و آنگاه در رسانههای جمعی با حضور همه افراد منتسب به دیدگاههای گوناگون عرضه گردد و محل بحث عمومی قرار گیرد.
جامعه به خوبی میداند هیچ تصمیمی وجود ندارد که بتواند همه افراد جامعه را برخوردار از منافع کند. هر سیاست لاجرم مبتنی بر انتفاع بیشترین آحاد و ضرر کمترین آنها است.
این موضوع از آن جهت مهم است که اگر نظام برنامهریزی کشور اساساً برنامه مشخصی تاکنون برای بنزین ندارد، آنگاه چه بسا مبتلابه دفعالوقت گردد.
اقناع افکار عمومی باید در طول زمان و از طریق تاکتیکهای رسانهای و ارتباطاتی دقیقی صورت گیرد که الزاماً وقتگیر است. مردم برای رسیدن به وضعیت مطلوب در بنزین نیاز به تأمل و تفکر و نهایتاً پذیرش دارند. نمیتوان یک عادت چندین و چند ساله را در عرض مدت کوتاهی ترک کرد؛ خصوصاً که اقبال عامه در استمرار آن عادت باشد.
به هر تقدیر ذیل رهنمودهای مقام معظم رهبری میتوان پیشنهاد کرد که هرچه سریعتر اقدامات دستگاههای حاکمیتی بر سر موضوع بنزین آغاز شده تا از تضارب ایدهها و آرای اندیشمندان کشورمان شاهد نیل به یک راهحل منصفانه و مطلوب برای بنزین باشیم.