کنترل بازار ارز از مسیر حکمرانی ریال
سعید شادکار
مدرس دانشگاه و مشاور بانکی
ما باید شفاف کنیم توقعمان از تثبیت چیست؛ یعنی در کوتاه مدت و میان مدت به چه اهدافی قرار است برسیم و با توجه به این توقعات، این مسیر را مشخص کنیم. در این مسأله باید حتماً واقعبین باشیم و شرایط حال حاضر را در نظر بگیریم و با توجه به بضاعتمان تصمیم بگیریم. یکی از مواردی که کمک میکند در سیاستهای تثبیت به هدف خود برسیم این است که عوامل مؤثر بر بازار عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم و با توجه به شناسایی و تفکیکی که در این زمینه انجام میدهیم مسیر راه را طراحی کنیم. بدون این کار، انسجام لازم رخ نمیدهد و در تخیلاتمان برداشتی به وجود میآید که با توجه به آن، یک نظام چندگانه بدون انسجام را انتخاب میکنیم.
یکی از موارد بسیار مهم این است که رویکردها و ابزارهای جدید مانند ارزهای دیجیتال و صرافیهای رمزارز، بازار ارز را کاملاً متحول کردهاند. در گذشته برای مداخله در بازار ارز باید در ساعات خاصی به خیابان فردوسی میرفتید اما اکنون فضای جدید بدون محدودیت زمانی و فیزیکی، بازار ارز و سلیقه مخاطبی که در معرض ارز است را تغییر داده است، بنابراین بدون در نظر گرفتن این موضوع و شرایط موجود، تصمیمگیری داشته باشیم.
حکمرانی ریال به عنوان یکی از راهکارهای مهم اشاره شد، اما مصادیق و اقداماتی که برای این مسأله تدبیر شده را متوجه نشدم، اما معتقدم اگر نگاه واقعبینانهای داشته باشیم حکمرانی ریال میتواند با توجه به تفکیک و شناسایی که در حوزه ارز انجام دادهایم، در مدیریت و کنترل بازار به کار آید.
نکته دیگر بحث تأثیر شرایط بینالملل در وضعیت موجود کشور، بویژه در بحث بازار ارز است که خیلی در اختیار ما نیست، اما برای اینکه توقعات را مشخصتر کنیم، به جای اینکه بحث رفع تحریمها و گشایش در سیاست خارجی را مطرح کنیم باید بهطور مشخص اعلام کنیم برای اینکه حداقل تأثیرات منفی در بازار ارز کمتر شود، توقعات دقیقمان از روابط مالی و نیازمندیهایی که فکر میکنیم به هر طریقی برطرف میشود، چیست و مشخصاً در مورد این مطالبات، معاونت بینالملل میتواند به طور مشخص اقداماتی را انجام دهد و میتوان میزان دستیابی به این توقعات مشخص را پیگیری کرد.
باید با توجه به بضاعت و شرایطمان به یک برنامه جدی، شفاف و منسجم رسیده باشیم و سعی کنیم الزامات را پختهتر کنیم و باید حواسمان باشد فرایندی را که با عنوان تثبیت آغاز کردهایم، به صورت مداوم و با توجه به اطلاعات جدید و رصد عوامل بازطراحی کنیم.
به نظرم باید توقعات و اهدافمان از برنامه تثبیت مشخص و واقعبینانه باشد. در شرایط کنونی نمیتوانیم یک شبه هیچ تحول اساسی را رقم بزنیم، زیرا تبعات آن آنقدر زیاد است که واقعبینانه به نظر نمیرسد، پس اینکه نقطه تمرکز خود را بر این هدف بگذاریم را توصیه نمیکنم.
نکته دیگر اینکه به نظر میرسد بانک مرکزی سعی میکند با توجه به برداشتی که از شاخصهای بنیادی و نرخ حقیقی ارز دارد، در بازار مداخله کند. اما آیا واقعاً با توجه به توقعات بیشماری که از بانک مرکزی وجود دارد، بضاعت و توانمندی لازم را برای پاسخگویی به همه توقعات دارد؟ طبیعتاً جواب خیر است.
از سوی دیگر در این زیستبوم تعدادی بازیگر حیات و کسب روزی دارند که باعث میشود به ذینفعی جدی برای ادامه این شرایط تبدیل شوند، آنها بر مبادی و خروجی ارز در کشور تسلط پیدا کردهاند و هر چه زمان بگذرد برخورد با این ذینفعان سختتر خواهد شد و شدت مقاومت آنها و قدرتی که برای جلوگیری از هرگونه اصلاح حتی در آینده میانمدت یا بلندمدت، به کار خواهند بست، تشدید میشود.
پیشنهاد من این است بانک مرکزی با توجه به بضاعت و توانمندی که دارد مشخصاً اعلام کند توانایی انجام چه اموری را دارد و چه اهدافی را نمیتواند برآورده کند. این برنامه هر قدر منسجمتر و مشخصتر باشد، مؤثرترخواهد بود. مثلاً در زمینه حکمرانی ریال میتواند از ابزارهایی مثل CBDC برای مدیریت بازار رمزارزها استفاده کند.
البته منظور از حکمرانی ریال این نیست که بانک مرکزی سعی کند بر زنجیره ارزش واردکنندگان و صادرکنندگان عمده مسلط شود، چرا که اگر این مسیر ادامه پیدا کند بانک مرکزی به یک سازمان نظارتکننده بر عملکرد بازگشت ارزهای صادراتی تبدیل میشود که طبعاً مسیر بهینه و روشنی نیست.