مدیریت مصرف گاز و برق؛ ضرورتی انکارناپذیر
دکتر محمدباقر ابوالحسنی جبلی
رئیس گروه نظارت بر پایایی شبکه برق کشور
بخش اعظم برق تولیدی در کشور (حدود 90درصد) برعهده نیروگاههای حرارتی (شامل نیروگاههای گازی، بخاری و سیکل ترکیبی) بوده که عمده سوخت مصرفی آنها گاز است.
گرچه طبق نظر کارشناسان، تولید و انتقال انرژی الکتریکی از مناطق دارای منابع گاز (که بیشتر در جنوب کشور قرار دارند) به اقصی نقاط کشور اغلب بهصرفهتر، ایمنتر و مطمئنتر از انتقال گاز برآورد شده اما با توجه به اینکه مصرف گاز در کشور در ماههای سرد بشدت افزایش مییابد بنابراین تأمین سوخت نیروگاهها بخصوص در زمستان در محدوده نیمه شمالی کشور، همواره ممکن است با محدودیتهایی مواجه شود.
از طرفی دیگر، به علت نیاز عملیاتی بسیاری از تجهیزات گرمایشی به برق در سطح کشور، نیاز مصرف برق نیز در همین زمان میتواند افزایش یابد که از این جهت به نیروگاهها و شبکه برق کشورفشار بیشتری وارد شده و در نتیجه به طور مستقیم و غیرمستقیم منجر به محدودیت در تأمین انرژی واحدهای تولیدی کشور اعم از صنعتی و کشاورزی میشود.
بنابراین نقش مدیریت مصرف گاز و برق در کشور برای عملکرد مطمئن نیروگاهها و پایایی شبکه برق و درنتیجه تداوم تأمین انرژی واحدهای تولیدی کشور بسیار برجسته خواهد بود.
نکته مهم این است که با توجه به روند سالهای اخیر و پیشبینیهای مختلف، وجود این محدودیتها در سالهای آتی نیز همچنان محتمل خواهد بود.
به نظر میرسد چنانچه عموم مصرفکنندگان اعم از خانگی و صنعتی و... براساس شرایط موجود در خانهها، ادارات، مراکز صنعتی و تجاری بتوانند به مصرف گاز و برق توجه بیشتری کرده و به کمک روشهای ساده و مؤثر جلوی هدر روی انرژی را بگیرند، در حد خود میتوانند کمک مؤثری در ارتقای امنیت انرژی کشور باشند.
بر این مبنا، گرچه راهکار برخی کارشناسان، واقعی کردن قیمت حاملهای انرژی (و درواقع، افزایش قیمت آنها) است اما با عنایت به سوابق تأثیر تغییر قیمت حاملهای انرژی بر تورم و نیز عدم بهبود قابل توجه در مدیریت مصرف در بلندمدت از این طریق که در تجربههای قبلی کشور وجود دارد، علاوه بر نگاه اقتصادی، پیشنهاد میشود از همه ظرفیتهای قانونی برای آموزش، فرهنگسازی و تشویق مصرفکنندگان به رعایت مصرف بهینه انرژی (اعم از گاز و برق) استفاده شود. زیرا این رویکرد، آثاری عمیقتر هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت دارد. همچنین در این راستا علاوه بر فرایندهای عادی، پیشنهاد میشود از ظرفیت نظارت مردمی درجهت کنترل مصارف مختلف بویژه در اماکن عمومی، تجاری و اداری که مورد مراجعه عموم شهروندان بوده استفاده شود.
درصورت لزوم با مراکزی که الگوی رفتاری حداقلی را رعایت نمیکنند، برخورد لازم بهصورت علنی و شفاف صورت گیرد که این امر هم از لحاظ فنی و اقتصادی مؤثر بوده و هم از لحاظ فرهنگی و ارتقای نگاه عموم شهروندان نسبت به ضرورت مدیریت مصرف که لازمه عبور از شرایط ناترازی موجود میان تولید و مصرف انرژی بوده مؤثر خواهد بود.