راهکارهای کاهش هزینه تمامشده تولید
مسعود دانشمند
کارشناس مسائل اقتصادی
در گام اول برای رونق دادن بخش تولیدی کشور باید علت توقف و کاهش تولید را جستوجو کنیم. بررسیها نشان میدهد یکی از مهمترین مشکلات بخشهای تولیدی کمبود نقدینگی مورد نیاز در این واحدها است. در این راستا نظام بانکی نیز نقدینگی مورد نیاز را یا در اختیار آنها قرار نمیدهد و یا اینکه این نقدینگی را در قالب تسهیلات با سود بالا به آنها پرداخت میکند که اصلاً برای آنها مقرون به صرفه نیست. از سوی دیگر این واحدها ارز مورد نیاز برای واردات را نیز در اختیار ندارند. در حال حاضر واحدهای تولیدی به علت نبود یک نظام بانکی جامع با مشکلات دیگری در بخش صادرات مواجه هستند. به طوری که این بخش محصولات تولیدی خود را بهصورت امانی صادر میکنند و پول محصولات خود را بهصورت نقد دریافت نمیکنند؛ بلکه بخشی از هزینه آن را دریافت و مابقی را بعد از مدتی بهصورت غیر رسمی دریافت میکنند. در واقع تولیدکنندگان باید مواد اولیه خود را از نظام بانکی خریداری و 10 درصد مبلغ آن را پرداخت کنند و مابقی هزینه آن را در زمان دریافت کالا و محصول تسویه کنند. اما متأسفانه به علت عدم ساماندهی نظام بانکی، در کشور ما چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
باید دولت به منظور بهبود روند تولید در کشور حل مشکلات مربوط به حوزه بینالمللی اقتصاد را در اولویت قرار دهد. زیرا حل مسائل بانکی بینالمللی، FATF و... میتواند مسیر افزایش تولید را تسهیل کرده و حجم تولید در کشور را دستخوش تغییرات قابل توجهی میکند. از سوی دیگر فروش اعتبار اسناد صادراتی توسط دولت نیز میتواند بر این امر تأثیرگذار باشد. به طوری که استفاده خریداران و تاجران از این نوع سندها میتواند منجر به واردات بیشتر کالاها به کشور شود. همچنین در بخشهای داخلی اقتصاد همچون گمرک، مجوز ثبت سفارش و... نیز مشکلاتی وجود دارد که برطرف کردن آنها نیز میتواند در سهولت تولید تأثیرگذار باشد. اما به علت اینکه حل مشکلات خارجی اقتصاد، سختتر و زمانبر است دولت باید بیشتر تمرکز خود را روی برطرف کردن آنها بگذارد. زیرا مشکلات داخلی را میتوانیم به سهولت و در کوتاهترین زمان برطرف کنیم. در واقع در چینن شرایطی افزایش تولید میتواند منجر به کاهش تورم شود. زیرا زمانی که تولید در کشور رونق میگیرد، تورم بهصورت اتوماتیک قابل کنترل شده و کاهش پیدا میکند. با افزایش تولید، اشتغالزایی نیز رخ میدهد و همین امر منجر به افزایش رفاه خانوار خواهد شد. بنابراین اقتصاد خرد فعال شده و در نهایت تورم کاهشی خواهد شد. در شرایط فعلی که برخی از واحدهای تولیدی با 40 درصد ظرفیت فعالیت میکنند نمیتوانند قیمت تمامشده تولیدات خود را کاهش دهند. زیرا هزینههای جاری آنها ثابت است و هر چه تعداد محصولات افزایش پیدا کند این هزینهها روی همه کالاهای تولید شده سرشکن میشود و همین امر میتواند منجر به کاهش قیمت تمام شده محصولات تولیدی یک شرکت شود. در غیر این صورت با افزایش قیمت تمام شده محصولات قدرت خرید افراد جامعه کاهش پیدا میکند و در نتیجه آن تورم روند افزایشی به خود میگیرد.