چالشهای تأمین برق واحدهای تولیدی کاهش یافت
دولت سیزدهم با افزایش ظرفیت تولید برق در 5/2 سال گذشته کمبود برق صنایع را جبران کرد
یکی از معضلات جدی واحدهای صنعتی و تولیدی، در سالهای پایانی دولت روحانی، قطعی مکرر و بدون برنامه برق بود. در این دوره واحدهای صنعتی بهشدت آسیب دیدند و خسارتهای میلیارد تومانی به بار آمد. دولت دوازدهم، تمام تلاش خود را کرد که میزان ضرر و زیان واحدهای صنعتی منتشر نشود و از همین رو معاونین وزرای صمت، از اعلام اعداد و ارقام زیان واحدهای صنعتی اجتناب میکردند یا به اشکال مختلف طفره میرفتند.
سال ۱۴۰۱ مشخص شد که در تابستان ۱۴۰۰ صنایع مستقر در شهرکهای صنعتی ۷ میلیارد دلار از قطعیهای نامنظم و مکرر برق متضرر شدهاند؛ در عین حال برخی از منابع خبری این عدد را ۱۰ میلیارد دلار عنوان کردند و اعتقاد داشتند خسارتی که دولت روحانی به این صنایع زد، هیچ وقت تجربه نشده بود.
سقوط روند سرمایهگذاری
در دولت دوازدهم، واحدهای صنعتی که در حال کار بودند، یکباره با خاموشی چندساعته مواجه میشدند به نحوی که مدیران کارخانهها مجبور میشدند نیروی کار خود را روانه خانه کنند. بعضاً دیده شده بود که خاموشی واحد صنعتی و تولیدی بیش از دو ساعت بود. این مدت زمان، شاید برای واحدهای مسکونی، چالش جدی ایجاد نمیکرد اما برای واحد صنعتی که باید طبق برنامه تولید میکرد و به مشتریان داخلی و خارجی خود پاسخ میداد، اتفاق بسیار بدی بود. با تکرار این اتفاق، تولیدکنندگان از برنامه هدفگذاری شده و تولیدی که انجام میدادند دور شدند و بر خسارت مالی آنها روز به روز افزوده میشد.
این اتفاق از سالهای دور پیشبینی شده بود؛ کارشناسان عنوان کرده بودند که ناترازی برق میتواند خسارتهای جدی وارد کند. در ۸ سال دولت روحانی سرمایهگذاری در حوزه برق به کمترین حد خود رسید و دولت وقت ایجاد نیروگاه را از دستور کار خود خارج کرده بود.
تمرکز بر نبود توجیه اقتصادی
ظرفیت تولید برق سالانه باید معادل ۵ درصد افزایش مییافت، یعنی باید بیش از چهارهزار و ۵۰۰ مگاوات ظرفیت جدید برای پایداری شبکه برق ایجاد میشد؛ اما آمارها بیانگر این است که در ۱۰ سال قبل سرمایهگذاری در صنعت برق متوقف شده است. جالب آنکه رضا اردکانیان، وزیر نیروی دولت روحانی اعتقاد داشت که «ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف، توجیه اقتصادی ندارد و اینکه فقط نیروگاه بسازیم تا جوابگوی ۲۰۰ ساعت مصرف برق باشیم توجیه اقتصادی و اجتماعی ندارد.»
آغاز چند اقدام راهبردی
این نوع نگاه بهشدت به واحدهای صنعتی کشور آسیب جبرانناپذیری زد، اما دولت شهید ابراهیم رئیسی، معادلات این حوزه را تغییر داد و اجازه نداد که عدم سرمایهگذاری دولت قبل، دوباره به واحدهای صنعتی آسیب بزند.
در حالی که در تابستانها، میزان تولیدات صنعتی نزولی میشد و همین امر یکی از عوامل بهم ریختگی بازار بود، دولت شهید رئیسی تلاش کرد که مشکلات واحدهای صنعتی طی تابستان ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ به کمترین حد خود برسد. بر این اساس، دو اقدام مهم و فوری صورت گرفت. نخستین آن آغاز مذاکرات با سرمایهگذاران و در نظر گرفتن سیاستهای تشویقی برای ایجاد نیروگاه بود. ۱۹اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ یعنی یک ماه پس از آغاز فعالیت دولت سیزدهم، وزارت نیرو و وزارت صنعت، معدن و تجارت در زمینه ایجاد حداقل ۱۰هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی از طریق ساخت نیروگاه جدید و تکمیل سیکل نیروگاههای موجود توسط شرکتهای صنعتی و معدنی تفاهمنامه امضا کردند.
در آن برهه زمانی اعلام شد، حداقل ۱۴هزار مگاوات تراز منفی در بخش نیروگاهی داریم و امکان پاسخگویی به ۲۲ درصد تقاضای برق در بخش خانگی، تجاری، کشاورزی و صنعتی وجود ندارد. از همین رو برنامهریزی شد تا ۳۵هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی در حوزههای مختلف افزایش پیدا کند که از این میزان ۱۵ هزار مگاوات به صورت سیکل ترکیبی و بخار در بخش نیروگاههای حرارتی بود که میبایست توسط وزارت نیرو، شرکتهای تابعه و بخش خصوصی انجام میشد. علاوه بر این برای ایجاد ظرفیت ۱۰هزار مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر برنامهریزی شد.
آمادگی نیروگاهها در فصل گرم
چندی پیش عنوان شده بود که با توجه به رشد مصرف برق طی چند سال آینده دولت سیزدهم در تلاش است تا در افق برنامه هفتم توسعه بتواند از طریق ساخت ۳۵هزار مگاوات ظرفیت جدید نیروگاهی با حجم سرمایهگذاری ۱۸میلیارد یورو، ناترازی میان تولید و مصرف برق را از بین ببرد. بخش عمده برق کشور یعنی حدود ۹۵ درصد توسط واحدهای حرارتی تأمین میشود؛ از این رو هر ساله یک برنامهریزی منسجم برای آمادهسازی این واحدها در دستور کار قرار گرفته تا با انجام بهموقع برنامههای تعمیراتی، بتوان نیروگاهها را برای فصول گرم سال در حداکثر آمادگی تولید قرار داد. همچنین اخیراً عنوان شده است که شاخص خروج اضطراری نیروگاهها با انجام بهموقع و باکیفیت برنامههای تعمیراتی به کمتر از ۲درصد رسیده است، این رقم یک شاخص آمادگی بسیار خوب و منطبق بر استانداردهای جهانی است که با اتکا بر برنامهریزیهای انجام شده در این حوزه میتوان تابستانها را با شرایط بهتری پشت سر گذاشت.
مدیریت بحران خاموشی
در کنار افزایش تولید برق و تعمیرات مناسب که دولت شهید ابراهیم رئیسی از نیمه دوم سال ۱۴۰۰ آغاز کرد، نکته مهمی که در این خصوص مورد توجه قرار گرفت، زمانبندی برای قطعی برق بود؛ البته تلاش دولتیها بر این بود که خاموشی واحدهای صنعتی و تولیدی به حداقل برسد اما به جهت عدم سرمایهگذاری دولت گذشته، دولت سیزدهم مجبور به خاموشی است. اما خاموشیهای محدودی که در دولت سیزدهم اتفاق افتاده، با برنامه بوده است. تمام خاموشیها بر اساس برنامه بوده و تمام واحدها میدانند زمان خاموشی آنها چه زمان خواهد بود. دولت سیزدهم تلاش خود را کرد که خارج از برنامه عنوان شده، خاموشی اتفاق نیفتد تا تولیدات کشور طبق برنامه صورت گیرد. مبحث بعدی که دولت سیزدهم به آن توجه مضاعف کرد این بود که ساعت خاموشی بنگاهها و واحدهای صنعتی به گونهای نباشد که تولید کشور صدمه ببیند. از همین رو همه بر این امر اذعان دارند که در تابستان ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲، به هیچ عنوان کالایی کم یا نایاب نشد و قیمت اکثر کالاها بواسطه چنین امری ثابت ماند.
بر این اساس باید تأکید کرد، دولت شهید ابراهیم رئیسی در هزار روز خدمت صادقانه خود اجازه نداد که واحدهای صنعتی کشور به خاطر کمبود برق تعطیل شوند یا ضرر و زیان ببینند. همواره تأکید بر این بود که تولیدکنندگان شرایط مناسب و ایدهآلی برای فعالیت داشته و سیاستگذاران خادم تولیدکنندگان باشند. قاعدتاً این رویکرد حمایتی کمک کرد در بخشهای مختلف صنعت شاهد رشد تولید باشیم.